اختصاصی ادنا: در یک سال
گذشته 40 مرکز درمان سرپایی اعتیاد در مشهد پلمپ شدهاند. پیش از این جانشین دادسرای مشهد اتهامهایی
را به مراکز درمان در خصوص نشت دارو وارد کرده و گفته بود که این مراکز برای افرادی که سالهاست از دنیا رفتهاند سهمیه میگیرند و در بازار
آزاد میفروشند. رئیس کانون سراسری انجمنهای صنفی مراکز
سرپایی درمان اعتیاد کشور در واکنش
به این پلمپها میگوید که برخورد با مراکز متخلف، قانونی نبوده و سلیقهای انجام
شده است. به گفته او حتی مراکز با تخلفهای مشابه و برابر به شیوههای متفاوتی محکوم
شدهاند. او همچنین به تبعات منفی پلمپ کردن اشاره داد و تاکید میکند که این
برخوردها گروه زیادی از مددجویان را از درمان خارج خواهد کرد. متن این مصاحبه با محمدجمال فرهمندیان را در همین رابطه میتوانید در
پایگاه خبری اعتیاد (ادنا) مطالعه کنید:
آیا برخوردهایی که در حال حاضر در سطح کشور و خصوصا در بعضی از استان ها مثل استان خراسان رضوی و مشهد انجام میشود، قانونی است؟
بیایید اول درباره چرایی به وجود آمدن مراکز صحبت کنیم تا به این سوال جواب بدهیم. در سال 85 به دستگاه های مرتبط ابلاغ شد که اجرای خدمات استاندارد درمان و کاهش آسیب را در دستور کار خودشان قرار دهند. برای همین دستورالعمل و آیین نامهای برای نظارت و تخلفهای احتمالی تدوین کردند. مراکزی که به این ترتیب در سطح کشور گسترش پیدا کرده بودند نیاز به نظارت داشتند. برای همین در دانشگاهها کمیتههایی برای همین موضوع تدوین شد که متشکل از وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر، نظام پزشکی و چند سازمان های دیگر بود. بر اساس وظایف این کمیتهها اگر قرار شود بازرسی ها در برخی از استانها یا دانشگاهها فراتر از آن چهارچوب ورود انجام شود، آسیب های بسیار زیادی را به بدنه آن کار وارد می کند.
یعنی این کمیته نظارتی دقیقا چه میکند؟
طبق قانون و دستورالعملی که در ماده پانزده تنظیم شده، اعضای کمیته درمان و نظارت بر مراکز آگونیست (چه استانی و چه کشوری) مشخص هستند. اینها به صورت منظم به مراکز وارد می شوند و آنها را مورد ارزیابی قرار می دهند. در بیشتر دانشگاه ها بازرسی ها به صورت مشترک انجام میشود. آنها اغلب بازرسی های رندومی دارند که توسط دو یا سه عضو اصلی گروه یعنی معاونت درمان و معاونت دارو، برای بهبود و نظارت بیشتر بر کیفیت ارائه خدمات به مددجویان انجام میشود.
اگر موسسه ای تخطی کند چه برخوردی می شود؟
در بررسیهایی که اعضای تیم بازرسی با مددجویان دارند ممکن است مشکلی ببینند؛ برای همین در قانون، آیین نامهای پیشبینی شده که به آیین نامه تخلفات معروف است. اگر با بازرسی مشحض شود که مرکزی مشکلی دارد، آن را به کمیتهای ارجاع میدهند و بر اساس آن تنظیم می کنند که به صورت شفاهی یا کتبی تذکری داده شود، یا اینکه ظرفیت آن مرکز کاهش یابد و در بدترین حالت به مقامات قضایی ارجاع و پلمپ شوند. تیمی که در مراکز فعال هستند رسالت و میثاقی که دارند تا بر اساس چهارچوب کاری که تعریف شده به مددجو ارائه خدمت دهند ولی بر حسب شرایط در همه صنوف، متاسفانه تعدادی هم هستند که از روی عدم اطلاعات از آن چهارچوب عدول میکنند. هدف اصلی و رسالت اصلی این کمیته ها بهبود روند عملکرد خدمت رسانی به مددجو است و کسی قصد مچ گیری یا خدایی نکرده تخریب مراکز ندارد. همچنین عدم اطلاع رسانی دقیق نسبت به عملکرد مراکز به خصوص از سمت سازمان هایی مثل سازمان قضایی یا سازمان های انتظامی که کمتر با مقوله اعتیاد به شکل کاهش آسیب و درمان مددجویان آشنایی دارند، مشکلات بیشتری درست میکند.
پس این کمیتهها هستند که مشکلات مراکز را گزارش میکنند. در مشهد به طور خاص چه اتفاقی افتاد؟
نه تنها در مشهد بلکه در هر استانی اگر مشکلی بغرنج شود و حتی با ارجاع به کمیته ها مشکل برطرف نشود در درجه اول این معضل را با صورت جلسه هایی به سازمان های بالا دستیشان ارجاع میدهند و اگر این مسئله در سطح درمان کشوری عمومیت پیدا کند این وظایف کمیته های تخصصی در سطح وزارت خانه و ستاد مبارزه با مواد مخدر است که برحسب صلاح دیدشان در نظارت و ارزیابی تغییراتی ایجاد کنند. اینکه ما در برخی از استان ها اشخاصی را می بینیم که حتی از سر دلسوزی به مراکز ورود میکنند، بیشتر یک واکنش احساساتی است و جز اینکه مجموعهای از درمان گران دلسوز را آزرده خاطر و گروه زیادی از مددجویان را از درمان خارج کند نتیجه دیگری به دنبال ندارد. فرض کنید مرکزی در یک استان بسته شود؛ شاید در نگاه اول ما توانستیم در آنجا مشکلی را به ظاهر حل کنیم ولی از اینکه آن بیش از 100 مددجو باید روانه بازار آزاد شوند و قاچاقچیانی را ملاقات کنندغافل می شویم. مراکز درمان سوء مصرف در سراسر کشور توزیع مویرگی دارند و این یک پتانسیل بسیار خوب و عالی برای نظام سلامت کشور است. از این پتانسیل بالقوه نه تنها در حوزه اعتیاد و آسیب های اجتماعی بلکه در سایر موارد هم می توان استفاده کرد.
برخوردهایی مانند مورد مشهد نتیجهای هم دارد؟
با همه این تفاسیر اینکه ما می شنویم در استانی مثل خراسان رضوی به هر حال قاضی محترمی ورود پیدا می کند و برخی از مراکز را مجبور به کاری می کنند به نظر می رسد صرفا یک کار فراقانونی است، روش های درستی برای رسالت کاهش آسیب نخواهد بود. زمانی که ما می آییم و مرکزی را پلمپ می کنیم در واقع نه تنها کمکی نکردیم بلکه آسیب ها را بیشتر کردیم. یا در مثالی دیگر اینکه دستگاهی را برای فینگر پرینت نصب میکنند، شاید به زعم دوستان در یک مقطع کارساز باشد ولی آسیب های این طرح را هم باید ببینند. مددجویان افرادی نیستند که همه چیز باخته باشند؛ بسیاری از آنها از افراد مفید جامعه هستند که دیگر رفتار اعتیادی ندارند.
یعنی انتقادی که شما نسبت به پلمپ مراکز درمانی مشهد دارید این است که در فرایند نظارت، خارج از چارچوب قوانین تصمیمات گرفته شده است؟
بله. اینکه کسی بدون اینکه نگاهی به اسناد بالا دستی داشته باشد، فقط برای کنترل آن منطقه استحفاظی خودش، تصمیماتی را بگیرید، مرکزی را پلمپ و مصاحبه سفارشی هم انجام دهد که در آن کل مراکز درمان استان و کشور را زیر سوال برده و ارقام و اعداد غیر واقعی بیان کند جز یک کار پوپولیستی و غیر حرفه ای و غیر اخلاقی چیز دیگری نیست. تا زمانی که قانون جدیدی نیامده باید به قانون قبلی عمل کنیم. نباید از یک طرف احکامی را برای مراکز صادر کنند که گذشته از اینکه هیچ نسبتی با آن دستورالعمل و آیین نامه های تخلفات مراکز ندارد. علاوه بر آن حتی در احکام هم وحدت رویه ای دیده نشده. یعنی مرکزی با تخلف A مستوجب جریمه ای شده که ممکن است مرکز دیگری با همان تخلف کسری از آن جریمه را داده باشد.
در این وضعیت پیشنهادی که شما داشته اید چه بوده است؟
به هر حال سازمان هایی مثل ستاد مبارزه با مواد مخدر که مسئولیت هماهنگی بین همه دستگاه ها را در این حوزه دارد باید آموزش های کافی و لازم را برای مسئولان غیر پزشک مثل سازمان های قضایی و یا انتظامی را در برنامه خودش بگنجاند که این دوستان هم با آسیب های اجتماعی فقط به شکل یک کار ضربتی برخورد نکنند و آن را با دید علمی در نظر داشته باشند. دوم اینکه بحث نظارت به مراکز را در درجه اول به خود صنف واگذار کنند. ما در خیلی از صنوف شاهد بودیم وقتی که امر نظارت به جنس خودشان سپرده شود اینکار با کیفیت بهتری پیش خواهد رفت. نکته دیگر این است که در نظارت فقط این قسمت آخر که دارو به صورت میلی گرم به بیمار داده می شود با ذره بین رصد می شود ولی امیدوار هستیم در 3 حوزه دیگر یعنی بر روی منبع تولید ماده موثره و کارخانجات تولید دارو و بعد از آن بحث شرکت های پخش هم با جدیت و دقت نظارت و ارزیابی انجام شود؛ چرا که ما در بعضی از استانها داروهایی را می بینیم که یا در آن استان اصلا توزیع نشدند یا اگر توزیع شدند پوکه ها باید به سازمان مربوطه عودت داده شوند در صورتی که ما شاهد کشفیات نیروهای انتظامی هستیم که داروها به صورت بسته بندی های بزرگ پیدا می شوند که متعلق به کارخانجات و شرکت های پخش نیستند. این محموله ها نشان از این دارد که دارو از منبعی غیر از مراکز به صورت آزاد در بازار توزیع شده است. نکته دیگری که پیشنهاد می کنیم و سالها روی آن مصر بودیم نشان دار کردن واقعی دارو است؛ یعنی داروی مخدر از زمان تولید تا پخش قابل ردیابی باشد.
آخرین قسمتی که می خواستم توصیه کنم بحث دخیل کردن اساتید دانشگاه و درمان گران حوزه اعتیاد یا همان کانون کشوری در تغییرات احتمالی در مسیر درمان اعتیاد است. چرا که این دو گروه با توجه به سوابق علمی و کاری که داشتند مطمئنا می توانند مشاوران خوبی برای هر نوع تغییری در مسیر درمان اعتیاد باشند. همچنین با توجه به تجربیات کشورهای دیگر می خواهم بگویم درمان اجباری خصوصا در رابطه با بوپرنورفین در هیچ جای دنیا جواب نداده که ما به صورت اجباری بخواهیم درمان را به سمت یک داروی خاص پیش ببریم. در سبد دارویی ما باید یکی از گزینه ها بوپرنورفین باشد که برای گروهی از بیماران مطمئنا بهترین گزینه است ولی نه برای همه بیماران. بنابراین خواهش من این است که ما به سمت درمان اجباری پیش نرویم که همه نتایج مثبتی هم که تا الان در حوزه اعتیاد نسیب کشورمان شده به فنا یا نابودی کشیده خواهد شد.
پایان پیام