پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 5901
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۵۷
اندازه متن
ممنوعیت کشت خشخاش در افغانستان چه پیامدی دارد؟

به زودی فشار سنگینی به سیستم درمان وارد خواهد شد

یک کارشناس حوزه مواد مخدر می‌گوید که با اجرای سیاست ممنوعیت کشت خشخاش در افغانستان، سنگین‌ترین بار بر دوش سیستم درمانی کشور خواهد افتاد.
به زودی فشار سنگینی به سیستم درمان وارد خواهد شد

به گفته سعید صفاتیان مراکز درمانی نه تنها نیاز به حمایت و پوشش بیمه دارند بلکه باید با سیاست‌های جدید درمانی در دنیا آشنا شوند. او این کار را بر عهده وزارت بهداشت می‌داند. همچنین می‌گوید که با اجرای این سیاست، چرخشی در ماده مصرفی غالب به سمت مصرف مواد روانگردان رخ خواهد داد. او اضافه می‌کند:《درمان دارویی خاصی برای روانگردان ندارد و درمان آن فقط شامل روان درمانی می شود. اما متاسفانه سیستم‌های متولی در حوزه روان درمانی آنقدر مراکز را آموزش نداده‌اند که پزشکان و روان‌شناسان مراکز بخواهند هنگام مواجهه با این موج مصرف روانگردان، درمان‌های خوبی ارائه دهند.》گفت و گو با او را اینجا بخوانید:

این روزها رسانه‌ها تحلیل‌های مختلفی درباره تبعات سیاست ممنوعیت کشت خشخاش در افغانستان دارند. به نظر شما پیامد این تصمیم برای ایران چه خواهد بود؟

افغانستان تجربه‌ای مشابه در سال 2000 داشته است. آن زمان طالبان اعلام کرده بودند می خواهند کشت مواد مخدر را ممنوع کنند. در آن زمان تقریبا می شود گفت که چیزی حدود ۷۰۰ تا هزار تن مواد مخدر در افغانستان تولید می‌شد و بعد از اینکه طالبان آمدند این مقدار به 200  تن در سال رسید اما ما دیدیم که شش ماه به شش ماه و سال به سال میزان تولید بالا می رود و امروزه به ۹ یا ۱۰ هزار تن رسیده است. الان اگر بخواهیم به حرف طالبان برگردیم، به نظر من این یک کار استراتژیک است و آن را عملی نخواهند کرد؛ چون بیش از ۳۰۰ هزار نفری در افغانستان که در حوزه مواد مخدر فعالیت می کنند، درآمد ۵ میلیارد دلاری برای طالبان دارند. سؤال این است که آیا طالبان این ۵ میلیارد را به راحتی کنار می گذارد؟ نکته بعدی این است که خیلی از افراد و گروه‌های طالبان خودشان درگیر بخش حوزه مواد مخدر هستند. آنها به راحتی کشت را کنار نمی‌گذارند. من برای همین فکر می کنم این تصمیم یک کار استراتژیک است که بگویند ما کشور سالمی هستیم و دیگر مواد مخدر تولید نمی کنیم. از طرفی تولید کشت مواد مخدر در افغانستان حدود ۱ ماه پیش تمام و محصول برداشته شد. فعلا دیگر محصولی ندارد اما همه را در انبارها دپو می کند.

*این جنسی که الان در افغانستان برداشت کرده‌اند چه زمانی به دست مصرف کننده ایرانی می رسد؟

بستگی دارد بخواهند تریاک را به صورت تر بفروشند یا خشک. عموما تریاک تر را با قیمت بیشتر می‌فروشند چون سنگین‌تر است اما مسئله این است که من مطمئن هستم طالبان این تریاک را نگه داشته و در انبارهایش دپو کرده است. نکته بعدی این است که آنها شیشه را در یک فرم ژنتیک خاص آورده‌اند که میزان آمفتامین بالاتری دارد که میزان مورفین بالاتری می دهند و خطر این ماده هم مردم را تهدید می‌کند.

*الان قیمت تریاک افزایش یافته است؟

اولین اتفاقی که با آمدن طالبان در ایران افتاد این بود که قیمت مواد تا ۴۰ درصد و بعضی جاها حتی بیشتر از این افزایش یافت و این بالا رفتن قیمت اولین تاثیر حرکت طالبان بود که چند پیامد دارد. اولین پیامد آن این است که معتادان مواد مخدر سبک به سمت مواد مخدر سنگین بروند که خلاف سیاست‌های کلان نظام است. در آن ۱۱ بند که در سال ۸۴ مصوب شده است دولت باید حتما در همین زمینه اقدام کند. معتادان به این دلیل سمت مواد مخدر سنگین‌تر می روند تا بتوانند با پول کمتر به میران نئشگی بیشتر برسند. دوما احتمال دارد به سمت تزریق تمایل پیدا کنند. سوم اینکه ممکن است به سمت مصرف مواد روان گردان بروند. در هر صورت هر سه پیامدهای سنگینی هستند.

*کدام یک از سه بخش درمان، پیشگیری و مقابله در اینجا باید اقدام اساسی و اصلی انجام دهد؟ یعنی فشار روی کدام یک از این سیستم‌ها بیشتر است؟

فشار بیشتر روی سیستم درمان خواهد بود. اگر افغانستان دیگر خشخاش تولید نکند وضعیت مقابله خیلی خوب می شود چون دیگر موادی تولید نمی شود و داخل کشور نمی آید. بالطبع برنامه پیشگیری هم که امروز شروع کنیم، ۳ تا ۵ سال آینده جواب می‌دهد. پس فقط درمان می ماند. ۸ هزار مرکز درمان در کشور داریم که هم دولتی و هم خصوصی هستند. همچنین سازمان‌های مردم‌نهادی که در کشور داریم جزء این ۸ هزار نفر شمرده می‌شوند. من تا الان ندیدیم که دولت و ستاد مبارزه با مواد مخدر در این مورد اقدامی کند. همچنین مدیران وزارت بهداشت کارشناسان مواد مخدر نیستند پس  به خاطر ضعف عملکردی که در سیستم‌های بهداشتی و درمانی دارند باید از برنامه‌های هیجانی دوری کنند. مثلا در این وزارتخانه تلاش می‌شود تا متادون را از مراکز درمان بگیرند و به داروخانه‌ها ببرند. اگر این اتفاق بیفتد، این چهارمین عارضه‌ای است که طالبان می توانند در کشور ما داشته باشند. این بزرگترین ضربه را به سیستم در کشور می‌زند. تحلیل سازمان غذا  دارو در کشور این است که حالا که طالبان این تصمیم را گرفته، ما هم این کار را انجام دهیم. درمقابل همه حرف‌های ستاد مبارزه با مواد مخدر در واکنش به این تصمیم‌ها هم دو پهلو بوده. اجرای این سیاست بزرگترین کمک به طالبان و بزرگترین ضربه به ما و مردم خواهد بود. چون معتادین در این شرایط بار اول اسم می‌نویسند، شناسنامه می‌دهند و دیگر سراغ مراکز نمی آیند و به سمت دارو می روند. آنها فقط تبدیل به مصرف کننده دارو می شوند. یعنی 2 سال آینده ما با تعداد زیادی مصرف کننده متادون با دوز بالا در کشور رو به رو می شویم و تنها سود آن این است که کارخانه‌های تولید دارو و داروخانه‌هایی که دارند این کار را انجام می دهند از این موضوع سود می برند.

*توجیه وزارت بهداشت برای ارتباط دادن بین تصمیم طالبان و اینکه فشار بیاورد تا متادون را به داروخانه‌ها بدهد چیست؟

توجیه غیرمستقیمی که دارد این است که می گوید این اتفاق باعث می شود ما معتادان را در حوزه درمان نگه داریم و معتادان از سیستم درمان بیرون نروند که یک توجیه برعکس است. به گفته طالبان این تصمیم آنها اجرا خواهد شد و متاسفانه سازمان غذا و دارو هم دارد در این شرایط بیشترین ضربه را می زند.

*اشاره کردید که قیمت تریاک ۴۰ درصد در همین مدت افزایش داشته است. این اطلاعات از کجا به دست آمده؟

یکی از سؤالات پزشکان در مراکز درمان از بیمار این است که هزینه مصرف روزانه‌تان چقدر است؟ مثلا اگر قبلا بیمار می گفت ماهی ۱۰۰ هزار تومان، الان می گوید ماهی ۱۳۰ الی ۱۴۰ هزار تومان. این عدد در جاهای مختلف متفاوت است اما از نظر من ۴۰ درصد افزایش داشته است. نکته‌ آن این است که من بیشتر از همه اینها نگران مواد روان گردان هستم که در کشور پیش رو خواهیم داشت.

*اگر ماده مصرفی تغییر کند و ما شاهد یک چرخش در ماده مصرفی غالب باشیم، سیاست‌های درمانی‌مان هم باید به فراخور آن تغییر کند؟

بله؛ وظیفه وزارت بهداشت این است که باید مسئولیت آموزش را شروع کند اما تا الان چه دوره آموزشی برای مراکز درمان گذاشته که به پزشکان یاد دهد؟سیاست‌های درمانی جدیدی در دنیا آمده که به درمانگران ما آموزش داده نمی‌شود.تحقیق‌های جدیدی آمده که با آن می شود کلاس‌های خوبی برگزار کرد اما وزارت بهداشت متاسفانه اصلا دنبال این کار نیست.

*حالا که نگرانی درباره افزایش مصرف روانگردان داشتید، برای درمان آن باید چه کاری کرد؟

در مورد روان گردان‌هایی مثل حشیش یا شیشه نکته مهم‌تر از درمان این است که بدانیم فردی که به سمت مصرف روان گردان رفته به این راحتی از آن برنمی گردد. ما آدم‌هایی را می شناسیم که ۵۰ سال تریاک مصرف کردند ولی سر زندگی‌شان بودند و خانواده خود را داشتند. شغلشان را داشتند و در خیابان به کسی آسیب نمی‌زدند اما بعد از 2 سال مصرف روان گردان دیگر آن آدم به این راحتی نمی‌تواند برگردد. فرایند بهبودی ۶ ماه تا ۱ سال زمان می‌خواهد و خانواده‌ها را خسته می کند. دولت کمک نمی کند و خود معتادین هم دنبال این کار نیستند چراکه درمان دارویی خاصی برای آن وجود ندارد و درمان آن فقط شامل روان درمانی می شود که متاسفانه سیستم‌های متولی در حوزه روان درمانی آنقدر مراکز را آموزش نداده‌اند که پزشکان و روان‌شناسان مراکز بخواهند درمان‌های خوبی را ارائه دهند و با این هجمه آماده شوند. مثلا ما شربت متادون و شربت تریاک را داریم ولی در هیچ جای دنیا داروی جایگزینی برای مصرف مواد روان گردان وجود ندارد.


پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر