شما یادتان نمیآید اما ما یکزمان برای تهیه ١٠٠ گرم هرویین مجبور بودیم کلی شال و کلاه کنیم و یک فروند عینک ٣٢ اینچ آفتابی هم بگذاریم تا مبادا اقوام و آشنایان شناساییمان کنند. بعد باید به انتهای پارک یکی از محلههای پایینشهر میرفتیم، دستهایمان را توی جیبمان میکردیم و یک قیافه همچین مواد لازم به خودمان میگرفتیم و منتظر میماندیم تا «فری سه سوت» از جلویمان رد بشود و با زمزمه «پیس پیس» توجه ما را به خودش جلب کند و بعد از اینکه فری خان کنارمان نشست و زیر لبی بپرسد: «چی میزنی؟» با کلی ترسولرز و حجب و حیا مثل عروسهای ١٤ ساله زمان قدیم سرمان را میانداختیم پایین و میگفتیم: «چیز جدید چی داری؟ البته من معتاد نیستمااا، دانشجوام میخوام شب امتحانیه خوابم نگیره»! در اینجا بود که فریسهسوت پوزخندی تحقیرآمیز میزد و زیرلب میگفت: «آره، منم قاچاقچی مواد نیستم، مدیر تحقیق و توسعه سازمان جهانی ِ ناسا هستم!» و درحالیکه دور و برش را از زیر عینک نگاه میکرد، دستش رو توی جیب کاپشن چرمیاش فرو میبُرد (تا انتها) و در حینی که سهسوته پول را از کف دستمان میقاپید، بهطور همزمان مواد را هم میگذاشت توی دستمان! و ما هم تازه وقتی هم میرفتیم خانه و با کلی استرس زیر تخت محموله را باز میکردیم میدیدیم که بیهمهچیز بهجای هرویین «آرد نخودچی» و جای قرص ایکس هم «قرص نعنایی خوشبوکننده دهان» را توی پاچه ما فروکرده
(تا انتها)!
اما امروزه با رواج و عادی شدن مواد مخدر دیگر نیازی به این تشریفات اداری نیست! شما
کافیست که پایتان را از در منزل بیرون بگذارید تا نجوای «پیس پیس» و «چی میزنی عمو» در تمام طول مسیر همراهیتان کند. محصولات مخدر را هم بهراحتی میتوانید از تمام مغازه و دفاتر خدماتی اعم از بقالی، خیاطی، خرازی، عطاری، کارواش، کافینت و ... تهیه کنید. کار حتی در شهرهای بزرگ از این هم فراتر رفته و آنجا دیگر اصلا نیازی به بیرونرفتن
هم نیست و شما میتوانید با ارسال عدد ١ به شماره ١٢٣٦٥٤٨٦٤٧٨ موادمخدر موردنظرتان را سفارش دهید و در منزل تحویل بگیرید و هزینه را با تخفیف باورنکردنی پس از وصول محصول به قاچاقچی محترم تحویل دهید. با توجه به کاهش روزافزون قیمت موادمخدر هم دیگر نگران کیفیت محصول و قاطی داشتن آنهم نخواهید بود. چراکه قطعا قیمت آردنخودچی و قرص نعنایی از هرویین خاص و قرص ایکس اعلا اگر گرانتر باشد ارزانتر نیست! نمیدانم خبر دارید یا نه اما همین چند ماه پیش فرماندار ویژه دزفول گفته بود «متأسفانه قیمت موادمخدر از سبزیخوردن هم ارزانتر شده است». یعنی درحال حاضر حل کردن یک لول تریاک در چایی و سرکشیدن آن، از خوردن دو پر ریحان بهصرفهتر است. درواقع همین روزهاست که عموسبزی فروشِ معروف هم بساطش را جمع کند و مثل قهرمانِ شعرهای حافظ به صنف زحمتکش ساقیها بپیوندد. بدونشک در آیندهای نه چندان دور تصنیف ماندگار «عموسبزی فروش» نیز جای خود را به آهنگ «عمو موادفروش» خواهد داد و در عروسیها با هم شعر زیر را زمزمه خواهیم کرد:
عمو موادفروش؟ - بله / پرجوش و خروش؟ - بله
من علف میخوام! – باشه / بدون صف میخوام – باشه!
بم کراک میدی؟ - بله / داخلِ ساک میدی؟ - بله
من حشیش میخوام! – باشه / یه ربع به شیش میخوام! – باشه
عمو موادفروش؟ - بله / زود لباس بپوش! – بله
جنسات قاطیه؟ – نخیر! / واسه الواتیه؟ - نخیر
من گراس میخوام! - باشه / جنسِ آس میخوام! - باشه
بدو! پلیس اومد! – ایوای / فیسفیس اومد! – ایوای
احمدرضا کاظمی طنزنویس
منبع : روزنامه شهروند