معتاد یک مجرم نیست یک بیمار است؛ او بارها و بارها تا مرز ترک کردن می رود و دوباره بازمی گردد و حال با این وجود باید شرایط را برای او طوری مهیا کنیم تا بهانه ای برای بازگشت دوباره به دست او ندهیم، اما متاسفانه برخورد نامناسب و غیرعلمی برخی مراکز بازپروری با معتادان به گونه ای است که راه به جایی نخواهد برد. از این حیث مراکز نگهداری معتادان تنها مراکز گذری کوتاه مدتی هستند که نقش نگهداری این افراد را بدون خط مشی صحیح به عهده دارند و دوباره با بازگرداندن آنان به جامعه نه تنها چهره شهر را مخدوش می کنند بلکه باعث تولد دوباره انواع معضلات می شوند. غلامرضا انصاری عضو شورای شهر تهران و رئيس اسبق سازمان بهزيستى در گفتوگو با «آرمان» در مورد ارزیابی عملکرد کمپ های اعتیاد می گوید: پردازش ساماندهی این مراکز اشتباه است و صرفا با صرف هزینه های هنگفت بدون برنامه علمى مدون به جایی نخواهیم رسید.
در بحث جمعآوری معتادان متجاهر عدهای بر این باورند که جمع آوری و انتقال معتادان کار درستی نیست. به جز این جمع آوری در زمینه پیشگیری از اعتیاد چه کارهای دیگری باید صورت بگیرد؟
بنده هم جزو کسانی هستم که معتقدم برخورد اردوگاهی با آسیبهای اجتماعی به نوبه خود مشکل زاست. نگاه اردوگاهی به آسیبهای اجتماعی متعلق به قرن گذشته است که در دوران مدرنیته در اروپا انجام میشده و امروزه برنامه هاى جامعه محور جايگزين آن شده است. در وهله اول برای ساماندهی آسیب ها باید پیشگیری صورت گیرد و در وهله دوم توانمندسازی یک معتاد برای طی مراحل درمانی است که با اتکا به مردم وسمنها و گروه های معتادان درمان شده امکانپذیر است و بعد از آن باید امکان بازگشت به زندگی، کارآموزی و آموزش، اشتغال برای یک معتاد وخوداتكایى اقتصادي مهیا شود. بنابراین اصولی ترین شیوه این است که بررسی شود برای چه مدتی میخواهند معتاد را در اردوگاه نگه دارند و بعد دوباره او را در جامعه رها کنند؟ که این نیز خود به خود به توليد و تكثير آسیب در جامعه میانجامد. با این تفاوت که وقتی فرد آسیب دیده در اجتماع رها میشود از افراد حرفه ای و غیر حرفه ای که کنار هم قرار میگیرند، بدآموزیهایی را فرا می گیرد و میزان آسیب و صدماتی که جامعه از این افراد متحمل می شود بیشتر از زمان قبل از اردوگاه است. بنابراین باید یک نگاه علمی در حوزه آسیبهای اجتماعی در کشور حاکم شود. سازمان ملی رفاه کشور هم باید زیر نظر رئیس جمهور تشکیل شود که فعالیتهای بخشی، فرابخشی و بین بخشی را سامان دهد. در هر صورت سیاستهای رفاه هم با حوزههای مسکن، اقتصاد و صنعت که با زندگی فردی و اجتماعی مردم سر و کار دارد در ارتباط تنگاتنگ است. خیلی از سیاست ها خودشان می توانند آسیبزا باشند. با این وجود، از بین بردن آسیب بخشی از فعالیت های فرابخشی است که می تواند سیاست ها را به دستگاه های مسئول و متولی در بخشهای اقتصاد، مسکن و زیربنایی اعمال کند.
آیا مردانه شدن کمپ اعتیاد شفق و انتقال مجدد زنان معتاد از این مرکز به محله هرندی صحت دارد؟
صحت و سقم این قضیه موضوع بحث نیست. باید از مسئولان متولی سوال کرد اما من اصل این کار را خطا می دانم. هزینه کردن برای کارهایی از این دست هدر دادن منابع است. درست است که دوستان ما در این مراکز از روی علاقهمندی و با انگیزه خدمترسانی کار می کنند، اما جمع آوری معتادان دراردوگاه ها و رها کردن آنان در نقاط مختلف شهر كانون تجميع را جابهجا مى کند. برای مثال از هرندى به شوش منتقل مىشوند و تنها نتیجه نهایی چنین برخوردی با آسیب ها برای کوتاه مدت و مسكن گونه است و نباید صورت قضیه را پاک کرد.
یکی از نظراتی که درباره آسیبهای اجتماعی در تهران مطرح است این است که برخورد جزیرهای با آسیبهای اجتماعی در مواردی مشکل ساز شده و یک نهاد مانند شورای شهر میتواند نقش هماهنگکننده را ایفا کند. شورای شهر چقدر در جریان برنامه جمعآوری معتادان متجاهر است و نظارت در این زمینه به چه شکل است؟
نظارت شورای شهر به دو صورت است، کميسيون های تخصصی که به قضیه ورود پیدا میکنند و گزارشاتی که مسئولان اجرایی از حوزههای مختلف به شورا ارائه می دهند. خود شورا هم در صورت تایید وضع موجود این روند را ادامه و سازماندهی می کند اما متاسفانه نحوه نگاه عملکردی و پردازش اشتباه است که باید به صورت تخصصی و علمی انجام شود.
قرار بود کمپ شفق زیر نظر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر ایجاد شود و وزارت بهداشت، ستاد مبارزه با مواد مخدر و شهرداری تهران در ساماندهی معتادان مشارکت کنند. چرا این اتفاق نیفتاد و شفق به مرکزی برای نگهداری معتادان آن هم در مدت زمان کوتاه و با رعایت کمترین توجه انسانی تبدیل شد؟
دستگاه های مختلف که بودجه می گیرند، زمان پول گرفتن مسئول هستند اما زمان جواب دادن طفره می روند و هماهنگ کننده در این بين وجود ندارد و متاسفانه هر دستگاه ساز خود را می زند و نگاه، نگاهی عقب افتاده و ناكارآمد است. متولی ساماندهی که باید یک دستگاه مسئول دولتی باشد در حال حاضر وجود ندارد و باید سازمان ملی رفاه به عنوان معاون رئیس جمهور تأسيس شود و این وظیفه را بر عهده بگیرد و مصداق این کوتاهی ها در مورد کمپ شفق به خوبی دیده می شود.
نگین باقریمنبع: روزنامه آرمان
پایان پیام