پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 1358
۱۰ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۹
اندازه متن
در گفت‌وگوی تفصیلی با مدیرکل پیشگیری‌های فرهنگی معاونت اجتماعی قوه قضائیه مطرح شد:

به دنبال استقرار نظامی برای سلامت اجتماعی نسل آینده هستیم

مدیرکل پیشگیری‌های فرهنگی معاونت اجتماعی قوه قضائیه می گوید: نباید فراموش كنیم كه آسیب‌ها دروازه ورود به جرم هستند. آسیبی مثل اعتیاد به صورت مستقیم 46 درصد جمعیت كیفری و به صورت غیر مستقیم، حدود هفتاد درصد جمعیت كیفری را شامل می‌شود.
علی محمد زنگانه

مدیرکل پیشگیری‌های فرهنگی معاونت اجتماعی قوه قضائیه گفت: با كمك دانشگاه علوم بهزيستی، بسته آموزشی و کمک تربیتی پیرامون مفاهیم تربیتی پیشگیری رشد مدار بر اساس بيست مهارت پایه و ضروری در تربیت فرزند برای دبستان تهيه كرده ايم و برای گروه متوسطه اول و دوم، پروژه نماد - نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان- طراحی شده است.

به گزارش پایگاه خبری اعتیاد، با توجه به اینکه در سال جاری معاونت اجتماعی قوه قضائیه  قصد دارد با اجرای طرح نماد، استقرار نظامی برای سلامت اجتماعی نسل آینده را رقم بزند، خبرگزاری میزان با علی محمد زنگانه مدیرکل پیشگیری‌های فرهنگی معاونت اجتماعی قوه قضائیه گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه می خوانید: 

تجربه نشان می‌دهد كه در جوامع پیشرفته بخش مهمی از هزینه‌ها در حوزه‌های فرهنگ صورت می گیرد چرا كه این هزینه‌ها در گذر زمان به صورت سرمایه در خدمت افراد جامعه قرار می‌گیرد. از آن جا كه ساختارهای فرهنگی دیربازده هستند این موقعیت در جامعه ما هنوز شكل نگرفته است و منجر به بروز آسیب‌های اجتماعی بسیاری شده است. برای ورود به بحث جایگاه پیشگیری‌های فرهنگی اجتماعی در قوه قضاییه چگونه می‌تواند با پیشگیری اجتماعی به تقویت ساختار فرهنگی منجر شود؟
ابتدا می‌خواهم از جایگاه پیشگیری فرهنگی و اجتماعی كه در ادبیات پیشگیری از جرم به آن توجه می‌شود به این منظر نگاه كنم. در نظامات پیشگیری كشورهای توسعه یافته، دو بخش اصلی مورد توجه است. پیشگیری اجتماعی و پیشگیری‌های وضعی، سایر موارد پیشگیری هم كه در مدل بومی مورد نظر قرار گرفته است، ذیل این دو محور قرار دارند. در نگاه متخصصان جرم شناسی و پیشگیری، پیشگیری های اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد وحتی جنبه ی بیولوژیك و سلامت روانی –اجتماعی معنوی را هم شامل می شود. اگر در نظام پیشگیری - كه در كشور عمر زیادی ندارد- بخواهیم از نگاه مدیریت پیشگیری با سازمان‌ها وارد تعامل شویم و حركت منسجمی را برای پیشگیری محقق كنیم حرف اول این است كه ابتدا باید با آن سازمان ها به زبان و تعریفی مشترك از پیشگیری برسیم.
نباید فراموش كنیم كه آسیب‌ها دروازه ورود به جرم هستند. آسیبی مثل اعتیاد به صورت مستقیم 46 درصد جمعیت كیفری و به صورت غیر مستقیم، حدود هفتاد درصد جمعیت كیفری را شامل می‌شود.

در پیشگیری فرهنگی، طرف تعامل، سازمان‌هایی هستند كه در طبقه بندی دستگاههای فرهنگی قرار دارند. برای این سازمان‌ها چند حیطه راهبردی از جنس مداخلات پیشگیری ارتقایی و اولیه در نظر گرفته شده است كه اولین آن ارتقای آگاهی های عمومی پیشگیرانه است. اگر بخواهیم به افراد جامعه بگوییم برای در امان ماندن از آسیب و بزه چگونه از خود مراقبت كنند اطلاع رسانی عمومی شكل می‌گیرد كه در حیطه دبیرخانه  اطلاع رسانی وارتقای آگاهی های عمومی معاونت است.

حیطه راهبردی دوم دربخش پیشگیری فرهنگی ، ترویج سبك زندگی اسلامی ایرانی و مهارت‌های زندگی اساسی است كه آحاد جامعه برای دوری از آسیب باید از آن بهره مند شوند.

حیطه راهبردی سوم در بخش پیشگیری فرهنگی، یك واژه كاملا تعریف شده در پیشگیری با عنوان پیشگیری رشد مدار است كه تعریف و گروه هدفی مشخص دارد و آحاد جامعه زیر 18 سال را شامل می‌شود و از نظر ما زمان طلایی است. در این حوزه به فرآیند اجتماعی شدن و شناسایی افرادی كه دارای اختلالات رفتاری و سلوک اند و یا در معرض خطر هستند، تحت عنوان پیشگیری رشد مدار رسیدگی می‌شود.

در بخش دوم كه یك مرحله جلوتر است مداخلات آسیب های اجتماعی پررنگ است. بنابراین اگر بخواهیم پیشگیری های ثانویه و ثالثیه را اجرا كنیم زیر چتر پیشگیری اجتماعی به آن نگاه می‌كنیم. در اینجا گروه هدف ما انتخابی و برنامه های آن نیز کاملاً تجویزی برای همان گروه هدف است. مثلا خانواده طلاق، زندانیان، كودكان كار و خیابان در گروه پر خطر قرار دارند. بنابراین اگر كسی كه دچار آسیب شد و بخواهیم او را اصلاح كنیم، پیشگیری ثالثیه است كه در حوزه پیشگیری اجتماعی به آن می پردازیم. یك حیطه راهبردی دیگر هم به آن اضافه شده است كه آن حمایت از قربانیان و متاثرین از جرم است. خیلی از مجرمین كسانی هستند كه قبلاً قربانی جرم بوده اند، ما به كمك آن‌ها نرفته‌ایم و آنها درآینده به صورت واکنشی دست به ارتکاب جرم زده اند.. در حوزه پیشگیری نمی‌توان گفت كه باید آسیب را رها كرد و به ارتقای اولیه پرداخت بلكه هم زمان باید مداخلات پیشگیرانه انجام شود.به عبارت دیگر با یک نگاه همه جانبه وسیستماتیک باید همزمان همه سطوح پیشگیری مدنظر قرارگیرد.

بخش مهمی از موفقیت دانش‌ها از مجرای دانش بومی علوم صورت می‌گیرد. این موضوع در ساز و كارهایی كه بدان اشاره كردید چگونه محقق شده است؟


به عنوان مثال درپیشگیری رشدمدار ما در مدل بومی، آموزش‌های رشد مدار ابتدایی و اولیه راهم به آن اضافه كردیم. یعنی در حوزه‌های دانش آموزان هم مداخلات اولیه صورت می‌گیرد و هم نگاه پیشگیری رشد مدار با نگاه جرم شناسان اعمال می شود. به عنوان مثال اگر به سبك زندگی اشاره می‌كنیم به این معنا نیست كه بخواهیم مهارت های جوامع پیشرفته را در كشور اجرا كنیم. پس باید سبك زندگی اسلامی و ایرانی را ترویج دهیم.

اما سبكی كه می‌خواهید ترویح كنید مدلی از آن وجود ندارد ؟

بله وجود نداشته است. بعد از این كه رهبر معظم انقلاب در استان خراسان شمالی به این مساله بسیار مهم كه به تعبیر ایشان محتوای اصلی تمدن نوین اسلامی را كه ترسیم كردند، مدلی بومی تحت عنوان امید برای ترویج گفتمان سبك زندگی اسلامی ایرانی طراحی شد كه مدلی عملی، ساده و كم هزینه متناسب با فرهنگ بومی و تعالیم اسلامی است كه در جای خود باید در باره آن بحث شود.

به نظر می‌رسد با ساختارهایی كه بدان اشاره كردید تمركز بر دوران پیش از تولد فرزند می‌تواند در سال‌های پس از تولد موثر تر باشد كه البته نیازمند هزینه  و حمایت است.

بله.این موضوع در پیشگری رشد مدار یعنی قبل از سن 18 سال شكل می‌گیرد. معتقدیم قبل از بارداری باید خانواده‌ها تحت آموزش‌ها قرار گیرند. در بسته قبل از تولد و زمان بارداری با كمك سازمان های مردم نهاد و اداره كل مردمی در صدد هستیم تا مداخلات را طراحی كنیم. ولی جزء حوزه هایی است كه در سال های گذاشته برنامه های مدونی نداشته ایم چون باید مطالعه شده و برنامه های موفق كشور جمع آوری شود.

 در دو سال اول، مداخلات مادر محور طراحی شده است. در مهد و پیش از دبستان، نقش مربی مهد در كنار خانواده پر رنگ است. در سن دبستان هم تمركز روی معلم قرار دارد. در مقطع سه سال اول دبیرستان، 6 تا 12 سال، كودك از گروه های همسال نقش می‌پذیرد. پس هر گروه مداخلات خود را دارد و نسخه‌ای برای همه تجویز نمی‌شود.

معتقدیم آحاد گروه‌های سنی باید اجتماعی بار بیایند و شهروند اجتماعی شوند كه این موضوع متاثر از مفاهیم پایه مهارت اجتماعی است و باید در این سنین انتقال داده شود. این سن در مهد کودک و پیش دبستان ، سن اموزش مستقیم نیست و مفاهیم پایه با مهارت و ابزاری مثل بازی، شعر، نمایش و ... به كودك منتقل می‌شود. اگر مفاهیم پایه خوب منتقل شود كار اساسی در این مقطع صورت می‌گیرد.

با كمك دانشگاه علوم بهزیستی، بسته آموزشی وکمک تربیتی پیرامون مفاهیم تربیتی پیشگیری رشدمدار بر اساس بیست مهارت  پایه وضروری درتربیت فرزند برای دبستان تهیه كرده ایم و برای گروه متوسطه اول و دوم، پروژه نماد - نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان- طراحی شده است . قصد داریم گروه دبستان را هم در این پروژه وارد كنیم كه گروه های پر خطر، در معرض خطر و كسانی كه دارای اختلال سلوک هستند را به موقع شناسایی و آن‌ها را به سازمان هایی كه بسته های خدمتی دارند ارجاع می دهیم. مثلا اگر كودكی در خانواده طلاق است در بسته حمایتی سازمانی قرا ر می گیرد كه در خدمات ذاتی او پیشگیری از طلاق در نظر گرفته شده است.

سازمان‌های عضو در نماد كدام هستند؟

طرح ملی  نماد 9 سازمان عضو دارد. آموزش پرورش محور اجرایی است. سازمان مدیریت برنامه، وزارت  رفاه، معاونت اجتماعی پیشگیری ازوقوع جرم قوه قضاییه ،سازمان بهزیستی کشور  و كمیته امدادحضرت امام (ره)،وزارت بهداشت،نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران وستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) كه ائتلاف ملی را شكل داده  و سند را بالا ترین مقام امضا كرده است. این پروژه ملی در شورای عالی رفاه نیز مصوب گردیده است.

 شما به مباحث به صورت كلان اشاره كردید و گروه های هدف هم دانش آموزان هستند در حالی که ثبات در این نظام آموزش وجود ندارد. برای اجرای آن چه تضمینی وجود دارد؟

در مدل ائتلافی بالاترین مقام‌های دستگاهایی كه بازیگران اصلی هستند سند را امضا كرده و وظایف آنها مشخص شده و ملزم به اجرای آن هستند. برای این كه بتوانیم مداخلات موثری داشته باشیم، باید بین ذی نفعان و بازیگران ائتلاف ملی ایجاد شود. این ائتلاف برای اولین بار است كه در كشور شكل می گیرد و 9 دستگاه  سندی را امضا می‌كنند. پشتوانه های قانون گذاری و منابع و بودجه آن دیده شده است و ذی نفع اصلی هم وزارت آموزش و پرورش است. دفتری از پروژه هم در این سازمان قرار دارد كه آرم نه دستگاه روی تابلوی آن دیده می شود. هر سازمان هم در این دفتر نیروی انسانی  دارد و تا سطح مدرسه فرایند به صورت شفاف دنبال می‌شود. خیلی مطالعه شده است كه این مدل با وجود مشكلات اجرایی كه در كشور وجود دارد ناكام نشود. ما در نظام مراقبت اجتماعی، به دنبال استقرار نظامی برای سلامت اجتماعی نسل آینده  كشور هستیم.

روند اجرایی شدن آن چه زمان شروع می‌شود؟

پس از پایان جنگ تحمیلی و شروع شدن تهاجم فرهنگی علیه كشور، جنس تهاجم تغییر كرد. كم توجهی و بی‌توجهی بسیاری از مدیران فرهنگی سبب شد كه رهبر معظم انقلاب غلیظ تر درباره هجمه ها سخن بگویند. در حال حاضر  دفاع سر جای خودش هست. ما در عرصه دفاع مطهر هستیم. رهبر معظم انقلاب توصیه فرموده اند كه از انجام كارهایی حادثه ای اجتناب شود. ما هم به دنبال كار حادثه ای نیستیم بلكه دنبال كار پایدار هستیم.

اشاره كنم به این موضوع كه در نظام سلامت كشور چند نفر مثل مرحوم شاد پور و مرحوم پیلی رودی نظام مراقبت بهداشتی اولیه در كشور را مستقر كردند. ما می خواهیم نظام مراقبت اجتماعی را مستقر كنیم. برای این كار مركز مطالعات جرم شناسی دانشگاه تهران را به عنوان همکار انتخاب کرده ایم. مطالعاتی انجام شد و بیست درصد كار ما محقق گردید كه با كمك صاحب نظران ودر كمیته نخبگانی كامل شد كه در حال حاضر هفتاد درصد خواسته ما رابرآورده می كند. شورای سیاست گذاری و كمیته علمی اجرایی هم به دنبال آن شكل گرفت و این سند در حال حاضر كتابی مدون شد كه وظایف آن تا كف مدرسه مشخص شده است.

اشاره كنم به این موضوع كه دادستان دانمارك وقتی میهمان معاونت اجتماعی بود گفت كه ده سال قبل پیشگیری رشد مدار در كشور شان شروع شده و در حال حاضر آمار جرایم و آسیب های اجتماعی در گروه سنی نوجوانان كاهش پیدا كرده است.

در مدل امید كه بدان اشاره شد بخشی مخصوص گروه های در معرض وپر خطر است كه اثرات ان سریع دیده می‌شود. به عنوان مثال قاضی با بزهكار از مجارات جایگرین استفاده می كند و بزهكار به جای تحمل كیفر، ملزم به سپری كردن دوره های مدیریت مهارت و  رفتار است.تاثیر آن این است كه تكرار جرم در این گروه هاكاهش پیدا می‌كند.

آیا این ائتلاف خواهد توانست منجر به مشاركت عمومی در تحقق اهداف آن شود؟

باید این اتفاق شكل بگیرد. در حوزه پیشگری معتقدیم كه مردم بایدمشاركت كنند. در جنگ تحمیلی درك ماجرا عینی بود و مردم مشاركت می كردند اما در جنگ نرم كه بخشی از مساله ما مربوط آن است، و بخش دیگری مربوط به برنامه های ناصحیح و سو مدیریت در داخل  باید این درك در عموم شكل بگیرد و منجر به مشاركت در پیشگیری شود. باید این حس در مردم ایجاد شود كه زنگ خطر به صدا در بیاید البته با منطق و نه با سیاه نمایی.

با آسیب‌های غیر منتظره و پدیده‌های نوظهور مثل اتفاقی كه این روزها در فضای مجازی شكل گرفته چه می‌كنید؟

در بیست بسته ای كه بدان اشاره كردم، بسته نوزدهم و بیستم مختص فضای مجازی است كه خانواده ، دانش آموز  مربیان را توجیه و سواد رسانه ای شان را بالا می برد.

نباید فراموش كنید كه جذابیت این پدیده ها بسیار زیاد است؟

در مواجهه با آسیب های فضای مجازی ما نمی توانیم صرفاً برخورد سلبی كنیم بلكه باید افراد را توانمند كنیم. باید افراد را آگاه كرد تا دچار آسیب نشوند.

اما این آسیب است که متوجه شما می‌شود..

اهمیت مداخلاتی كه ابتدا بدان اشاره كردم اینجا روشن می شود. ما به پارادایم واكسیناسیون  اجتماعی. وتوانمند كردن شهروندان اعتقاد داریم و سایر تدابیر پیشگیرانه نیز همزمان باید  اعمال شود. معتقدیم هشتاد درصد منابع باید در پیشگیری ارتقایی و اولیه هزینه شود.

افراد جامعه بخش مهمی از آگاهی خود را از رسانه دریافت می‌كنند. آگاهی نقش مهمی در پیشگیری دارد و افراد آگاه كمتر گرفتار آسیب می‌شود. نقش رسانه در مدلی كه بدان اشاره كردید چگونه است؟

این سوال را به نوع دیگری پاسخ می دهم. دانش بسیار خوب است و شرط لازم است اما كافی نیست. مشكل بشر امروز جهل ناشی از بستانكی است.  انفجار اطلاعات سبب شده است كه فردیا دانش آموز با همجه ای از آموزه ها مواجه شود. در نظام موجود تعلیم وتربیت اطلاعات بشر زیاد می شود. در مساجد و جلسات وعظ، آموزه های بسیاری منتقل می شود.

می‌خواهید بگویید این ها فقط تعلیم است، یا آموزش و پرورش نیست؟

بله . خواستم همین را بگویم.پس توسعه حیطه دانش مشكل را حل نمی كند. مشكل حیطه نگرش و عملكرد است. همه می دانند شهر ما خانه ماست اما چرا شاهد آلودگی طبیعت هستیم. ؟ در مدل بومی سبك و مهارت زندگی مبتنی بر فطرت، مدلی به نام مدیریت مهارت و دانش رفتار داریم كه دانش موجودفرد را مهندسی می كنیم و مهندسی دانش و مدیریت رفتار در آن اتفاق می افتد. این موضوع به مجامع جهانی  ارایه شده و مقالات آی اس آی هم از آن منتشر شده است.

برای جمع بندی موضوع اگر موضوعی لازم است بفرمایید.

آگاهی را لازم دانسته و شرط كافی نمی دانیم. معتقدیم دانش افراد باید مهندسی صحیح شده و تبدیل به مدیریت رفتار ، باور و عمل شود. اگر تصور این است كه معاونت اجتماعی و  پیشگیری قوه قضاییه باید پاسخگوی جرایم باشد این فرض غلطی است. ما مطالبه گر هستیم. رهبر معظم انقلاب در حكمی كه به حضرت آیت الله آملی لاریجانی  دادند مطالبات مهمی مطرح كردند. مهم ترین مطالبه، ایجاد امنیت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم بامعاضدت دستگاه های مسئول بود. دستگاه مسوول قوه قضاییه نیست. دستگاهی است که در ذات وظیفه مندی آن وماموریت او وظایف پیشگیرانه دیده شده است و باید معاضدت نماید تا پیشگیری محقق شود. البته با اغتنام از فرصتهای پرشتاب.

 منبع: خبرگزاری میزان

پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر