هفته گذشته در يكي از مطالب مرتبط با سوالات پرتكرار افراد درباره ترك اعتياد، كاربري اطلاعات جالبي درباره بهترين رژيم غذايي هنگام قطع مصرف مواد مخدر در ادنا منتشر كرد كه توضيح ميداد بيمار بهتر است در اين دوره چه دارويي مصرف كند و از خوردن چه غذاهايي بپرهيزد. اطلاعات اين نويسنده را در اختيار پزشك درمانگر اعتياد قرار داديم كه نظر علمي خود را بدهد. دكتر رامين رادفر با تاييد اطلاعات داده شده تاكيد كرد كه اين توصيهها اگرچه مناسب افرادي كه به متامفمتامين و گل اعتياد دارند مناسب نيست اما بقيه نكات آن كاملا صحيح است.
*در اين كامنت اينطور نوشته شده بود:
«موقع
ترک مخدر، پزشک برای کنترل علائم خماری دارو تجویز می کند كه به این روش درمان باز
گیری ۷ تا ۱۰ روزه با کلونیدین می گویند. خود این داروها وابستگی ایجاد نمیکنند
اما در هنگام ترک مخدر، مصرف انواع الکل و آبجو باعث تشدید علائم خماری میشوند و فرد
را به شدت اذیت میکند. مصرف دوغ و ماست ترش و ترشیجات اسیدی هم توصیه نمیشوند. مصرف
قلیان و تاحدی سیگار نیز وضع را بدتر میکند ولی مایعات کافی، تغذیه مکرر و مختصر توصیه
میشود. در افراد غیر دیابتی استفاده از عسل، خرما کشمش، کلوچه و بیسکوییت هم
توصيه ميشود. همچنين فلفل قرمز هم کمی ضد درد است. دمنوش گل گاو زبان، میخک و جوز
هندی (چنانچه منع مصرف نداشته باشيد) توصیه میشود. درنهایت پس از اتمام دوره بازگیری،
بدن فرد از ماده مخدر پاک شده وآزمایش ادرار منفی خواهد شد و دوره درمان بازگیری تمام
میشود.این روش به انگیزه قوی،حمایت اطرافیان واراده خوب نیاز دارد.»
از چه زماني خماري شروع ميشود؟
دكتر رادفر در ادامه اين توصيهها، درباره عادتهاي غذايي موجود و ترك اعتياد اين نكات را هم اضافه كرد: «به جز متامفتامين و گل، در درمان ديگر اعتيادها به مواد مخدر دو مرحله داريم. يك فاز آن وقتي است كه بيمار دچار عوارض جسمي نرسيدن مواد ميشود؛ چيزي كه اصطلاحا به آن خماري مي گويند. اين حالت ظرف چند ساعت بعد از قطع مصرف شروع شده و جز در برخي موارد، بيشتر از دو هفته معمولا طول نميكشد. ما در اين مواقع، درماني به اسم درمان علامتي داريم كه علائم ناشي از محروميت را با داروهاي متفاوت كنترل ميكنيم. در راس اين داروها كلوندين قرار دارد قبلا بيشتر رايج بوده است. براي مثال قبل از آمدن بوپرنورفين ما داشتيم بيماران را با اين روش درمان ميكرديم. يعني بهزيستي به مراكز كلوندين ميداد و بعضي هم آن را در بازار سياه هم ميخريدند.» به گفته او اين دارو براي اين تجويز مي شود كه برهم خوردن تعادل هاي شيميايي مغز را كنترل كند. «يعني باعث ميشود كه خميازه، آب ريزش بيني، سيخ سيخ شدن موها، سرما سرما شدن و علائم تيپيكال خماري در حد قابل قبولي كاهش يابد.» اين درمانگر گفت: «براي مثال بيمار دچار اسهال يا مثلا بيخوابي مي شود و ما براي اين مشكلات او داروهاي جانبي ميدهيم. همچنين رژيمهاي غذايي گفته شده هم بسيار متعارف است. يعني هرچيزي كه ادرار بيمار را اسيدي کرده، دفع مخدر را تسريع مي كند و در نتیجه فرايند خمار شدن سريع تر ميشود؛ ولي ما که نميخواهيم ماجرا سريعتر پيش برود، به بيمار ميگوييم كه اين غذاها را نخورد. همه اينها در مرحله جسمي قرار دارد و با این حال حتی اگر كاري نكنيم هم باز دوران خود را ميگذراند. يعني كسي تا امروز از خماري نمرده است و اين مرحله را سخت يا آسان گذرانده.»
او در پايان تاكيد كرد: «نكته اي كه درباره انگيزه و حمايت خانواده اشاره شده هم درست است ولي همه اين ها براي مرحله علائم جسمي بوده و اين مداخله در مراحل وسوسه و عود نقشي ايفا نميكنند و تاثيري ندارد.»