پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 4531
۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۰۳
اندازه متن

کارتن‌خوابی حوزه‌ای بدون متولی/ نگاهی بر تبعات بستن گرمخانه کارتن‌خواب‌ها در ملارد و شهر قدس

تعطیلی دو خوابگاه ویژه افراد کارتن‌خواب در ملارد و شهر قدس آن هم در فصل سرد سال با سرگردانی و ناامیدی این افراد همراه شده است. رویداد‌۲۴ در این گزارش تبعات تعطیلی تنها سرپناه افراد کارتن خواب در فصل سرما در این مناطق را مورد بررسی قرار داده است.
سپیده علیزاده

در جوامع انسانی از جمله در کشور ما نگاه و رویکرد نسبت به کارتن‌خواب‌ها به‌گونه‌ای است که گویی این افراد وجهه و کرامت انسانی خود را از دست داده‌اند و کمک به آنها همواره با اما و اگر‌هایی همراه بوده است. از کمک‌های فوری و سطحی تا جلوگیری از راه‌اندازی اماکنی برای پناه دادن به این افرد و حتی عدم رسیدگی و همراهی با مراکزی که به این افراد خدماتی ارائه می‌کنند، همگی مشکلاتی است که ادامه حیات این افراد را بیش از پیش با دشواری مواجه کرده است.

متاسفانه کارتن‌خوابی از آن قبیل معضلاتی است که بسیاری از افراد تنها سطح و ظاهر آن را می‌بینند انگ و برچسب همواره همراه افراد بی‌سرپناه است. برخی مسئولان و شهروندانی که جایی برای زندگی دارند افراد بی‌خانمان را لزوما بزهکار، حتما معتاد و فاقد شایستگی لازم برای زندگی در میان سایر شهروندان می‌دانند. شاید کمتر کسی باور کند هستند زنان و مردان کارتن‌خواب و فاقد اعتیادی که به دلیل فقر بی‌خانمان شده‌اند و ماندن در خیابان‌ها می‌تواند آن‌ها را به ورطه هولناک گرفتار شدن در اعتیاد و فحشا بکشاند.

نکته دیگر آنکه افراد بی‌خانمان چه معتاد و چه فاقد اعتیاد مانند هر انسانی دیگری نیاز به سرپناه، امنیت و غذا دارند و کارتن‌خوابی و گرفتار آسیب‌های اجتماعی بودن از ارزش‌انسانی، کرامت و حقوق آن‌ها نمی‌کاهد. اما متاسفانه نگاه‌ها به این افراد به‌گونه‌ای رقم خورد که در محلات مختلف راه‌اندازی اماکنی برای پناه دادن به این افراد را برنتابیده و ترجیح می‌دهند به جای حل مساله صورت مساله را پاک کنند. بستن دو خوابگاه ویژه افراد کارتن‌خواب یکی در ملارد و دیگری در شهر قدس نمونه‌ای از این معضلات است.

افراد کارتن‌خواب در اولویت سازمان‌های متولی نیستند

سپیده علیزاده، مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نورسپید هدایت دراینباره به رویداد‌۲۴ می‌گوید: همواره طی زمستان و در اوج سرما با این موضوع مواجهیم که مسئولان ناگهان به این فکر می‌افتند که هوا سرد شده است و باید تلاش کنیم که افراد کارتن‌خواب از شدت سرما نمیرند، این درحالی است که باید از چند ماه قبل برای فصل سرد پیش‌بینی‌های لازم انجام و تمهیدات آن فراهم شود.، خوشبختانه زمستان یک‌دفعه از راه نمی‌رسد.

وی ادامه می‌دهد: تعدادی افراد آسیب‌دیده در سطح شهر و کشور وجود دارند که به هر دلیلی پناه و خانه و خانواده ندارند و وقتی زمستان از راه می‌رسد نیاز به حمایت اجتماعی دارند. به جز مسئولیت اجتماعی که سازمان‌ها برای حمایت از این افراد دارند وظیفه ذاتی یک سری از دستگاه‌ها است که به کارتن‌خواب‌ها خدمات بدهند، اما این وظیفه ذاتی هیچوقت در اولویت نیست چرا که این افراد و جان آن‌ها در اولویت قرار ندارند. برای هر مساله‌ای از آسفالت کردن خیابان تا ساختن حوض برای یک پارک میلیارد‌ها تومان هزینه می‌شود، اما برای تجهیز یک گرمخانه و ارائه خدمت به این افراد هزینه نمی‌شود و اراده‌ای برای چنین اتفاقی نیست.

این روانشناس با تاکید براینکه مسئولان پیش از زمستان به این فکر نمی‌کنند که در این فصل شلتر یا گرمخانه نیاز است، عنوان می‌کند: با فرارسیدن زمستان وقتی با تعداد بالای افراد کارتن‌خواب مواجه می‌شویم مسئولان دلخوشند که آنقدر فضا داریم که همه را در یک مکانی جا بدهیم، اما این جا دادن که مهم نیست خدمات مناسب ارئه دادن مهم است. تنها زنده ماندن این افراد ملاک نیست بلکه مهم آن است که این افراد خدمات شایسته یک انسان دریافت نمایند و آن‌ها را از حوزه آسیب خارج کرده و به زندگی بازگردانیم.

وی خاطرنشان می‌کند: بسیار کار سختی است که وارد یک پاتوق شده و به یک کارتن‌خواب ته خطی امید بدهی که اگر تصمیم‌بگیری زندگیت را تغییر بدهی زندگیت بهتر می‌شود چرا که چنین فردی در اوج ناامیدی زندگی کرده و به این فکر می‌کند که اگر قرار بود کسی به من کمک کند من امروز در شرایط سخت و در پاتوق‌های آلوده حضور نداشتم.

علیزاده اظهار می‌کند: برای اینکه این افراد را از چرخه آسیب خارج کنیم یک سری خلاقیت به کار می‌بریم مانند اینکه کانکس گذاشتیم در مکانی که کاملا بیابانی بوده و جزو فضا‌های بی‌دفاع شهری است. در آن حوالی حتی یک اتاق برای ارائه خدمت به کارتن‌خواب‌های منطقه وجود ندارد. این کانکس مانند هر آنچه که در شهر است ممکن است خراب شده یا خسارت ببیند یا مورد دستبرد واقع شود. وظیفه ذاتی یک سری دستگاه‌هاست که این لوازم را تعمیر و بازیابی کنند، اما درباره آنچه که مرتبط با ارائه خدمت به کارتن‌خواب‌هاست چنین اتفاقی نمیفتد. اگر چنین کانکسی خسارت ببیند، انگار تعمیر و همه چیز آن متوجه سمنی است که کانکس را راه‌اندازی و تجهیز کرده است. موسسات فعال در این حوزه را حمایت نمی‌کنند و تنها می‌گذارند.

آوارگی ۲۰ زن بی‌خانمان به دستور یکی از مسئولان ملارد

وی اضافه می‌کند: در تهران که پایتخت بوده و پیش‌بینی می‌کنیم که اوضاع نسبت به سایر نقاط کشور بهتر است اوضاع کارتن‌خواب‌ها چنین است وای به حال نقاطی که از پایتخت فاصله دارند. شهرستان‌های اطراف تهران فاقد خوابگاه و سرپناه برای افراد کارتن‌خواب و به‌ویژه زنان کارتن‌خواب هستند، به این دلیل که معتقدند تعداد زنان کارتن‌خواب کمتر است. سال گذشته این تجربه را داشتم که یک موسسه مجری شلتر زنان در ملارد بود اما یکی از مسئولان ملارد گفته بود این زنان اهل این شهرستان نبوده و از شهرستان‌های اطراف آمده‌اند و باید این مرکز را تعطیل کرد و در نهایت این کاربی سر و صدا انجام شد. یعنی مرکز تعطیل شد و زنان مددجوی آن را با یک اتوبوس به مرکز ما که در تهران واقع شده است، آوردند.

مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نورسپید هدایت تصریح می‌کند ۲۰ زنی که از ملارد به مرکز ما منتقل شدند یکی دو روز و نهایتا یک هفته ماندند و بعد مثل هر آدمی که جذب موطن خودش می‌شود به همانجایی بازگشتند که زندگی و کسب و کار و پاتوقشان بوده است. جایی که به آن عادت داشتند. تنها اتفاقی که افتاد سرپناهشان از آن‌ها گرفته شد و تا آنجایی که من از حال و روزشان باخبرم یکی، دونفر از آن‌ها مردند مابقی هم به بدترین شکل ممکن زندگی می‌کنند، یعنی زندگی می‌کنند تا بمیرند.

وی می‌گوید: اخیرا همین مساله در شهرقدس پیش آمده است. قلعه حسن خان چند ماهی است که خوابگاه مردانش را بسته است، این در حالی است که باید خوابگاهی را جایگزین آن کنند. از سوی دیگر آمار افراد دارای اعتیاد و کارتن‌خواب‌های این منطقه نه تنها کم نیست بلکه قابل توجه است. حالا این مردان بی‌سرپناه سرگردان شده‌اند و قطعا با ادامه این شرایط میزان آسیب‌دیدگی آن‌ها نیز بیشتر شده و بر عمق ته‌خطی بودنشان افزوده می‌شود.

علیزاده با اشاره به اینکه معمولا وقتی دمای هوا به به زیر صفر می‌رسد مسئولان به فکر راه‌اندازی شلتر‌ها یا گرمخانه‌های اضطراری می‌افتند، اظهار می‌کند: گاهی هم اتوبوس‌هایی مستقر می‌کنند که اگر کارتن‌خواب نمی‌خواهد به گرمخانه برود وارد این اتوبوس‌ها شود. این اقدامات بیشتر شو و نمایش است و شاید به صورت لحظه‌ای جواب دهد و در آن شب کسی از سرما جان خود را از دست ندهد. اما اقدام موثر و ریشه‌ای نیست و کسی را از چرخه آسیب خارج نمی‌کند، اما برای مسئولان گویا همان یک شب مهم است که بگویند آن شب کسی از سرما نمرد.

وی با تاکید بر اینکه متولی این مسائل تنها یک دستگاه نیست و این حوزه اعتیاد ده‌ها متولی و پدر بی‌مسئولیت دارد، عنوان می‌کند: این متولیان علاوه بر بی‌مسئولیتی، مشورت هم از متخصصین نمی‌گیرند. در این سازمان‌ها مدام جلسه در حوزه آسیب‌دیدگان اجتماعی و کارتن‌خواب‌ها برگزار می‌شود. اما به جایی نمی‌رسد، زیرا نتیجه و مصوبات این جلسات را کسی اجرا نمی‌کند. در شرایط بحرانی مانند بحران کرونا بهتر است جلسه‌بازی را جمع کرده و نیاز سنجی کنیم که مراکز مربوطه که در دل کار هستند چه نیاز‌هایی دارند. بحران یعنی سریع عمل کردن، ولی دریغ از اقدام سریعی که در حوزه اعتیاد به عنوان یکی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی در سالی که گذشت انجام شده باشد.

این فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی می‌گوید: مرکزی که ۱۱ ماه است هیچگونه کمکی از سازمان‌های متولی امر دریافت نکرده است امروز دلخوش است که دارد از خیرین کمک می‌گیرد، اما سوال این است که پس وظیفه دستگاه‌های مربوطه چیست؟ پول‌های این دستگاه‌ها کجا خرج می‌شود؟ خیرین و افرادی که به مسئولیت اجتماعی خود عمل می‌کنند در تلاشند که یک هموطن کمتر درد بکشد و آسیب ببیند، اما بودجه دستگاه‌هایی که در این حوزه وظیفه دارند کجا می‌رود؟

وی در پاسخ به این سوال که آیا امسال در اثر سرمای هوا افراد کارتن‌خواب جان خود را از دست داده‌اند یا خیر می‌گوید: قطعا برخی افراد کارتن خواب جان‌شان را از دست می‌دهند، اما نمی‌توانیم مطمئن باشیم که مرگ در اثر سرما بوده یا اور دوز یا کهنسالی و ... معمولا برای مرگ در اثر سرما می‌گویند دمای هوا باید مثلا به منفی ۱۸ برسد تا سرمازدگی رخ دهد. من از نظر پزشکی نمی‌دانم، اما می‌توانم تصور کنم در محیط بیابان مانندی که لوله‌ها و پمپ‌های آب یخ می‌زند و از سرما می‌ترکند احتمالا انسان‌ها نیز از شدت سرما یخ می‌زنند و می‌میرند حتی اگر دمای هوا منفی ۱۸ درجه نرسیده باشد.

۳۰ درصد کارتن‌خواب‌ها اعتیاد ندارند

سپیده علیزاده خاطرنشان می‌کند: با توجه به تجارب و سال‌هایی که برای فعالیت در این حوزه صرف کرده‌ام می‌توانم به صورت قاطع بگویم که حدود ۳۰ درصد از افراد کارتن‌خواب، معتاد نبوده و تنها آسیب‌دیدگان اجتماعی هستند که بی‌سرپناهند. به‌ویژه در زنان این آمار بیشتر است.

وی درباره تفاوت میان آسیبی که کارتن‌خوابی به افراد فاقد اعتیاد می‌زند و آسیبی که به افراد معتاد می‌زند، اظهار می‌کند: در نبود مراکز و سرپناه‌های اقامتی میان مدت یا همان گرمخانه‌ها و شلترها، کارتن‌خواب مجبور می‌شود وارد پاتوق‌ها شود. طبعا هر پاتوق چوبدار و صاحب پاتوق هم خواهد داشت یعنی فردی که از پاتوق و افراد داخل پاتوق حمایت می‌کند و قوانین خود را میان آن‌ها اجرا می‌کند. پاتوق در این شرایط شکل می‌گیرد.

این فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی تصریح می‌کند:، اما ماجرا برای زنان کارتن‌خواب فاقد اعتیاد متفاوت‌تر است چرا که وقتی اعتیاد نداشته باشد، زودتر او را می‌برند، به هر دلیلی که از خانه و کاشانه خود بیرون آمده باشد مشتری‌های بیشتری دارد و آدم‌های بیشتری به او مراجعه می‌کنند تا او را جذب گروه‌های بزهکار در حوزه‌های مختلف کنند. شاید یک مرد بتواند یک شب را کنار ساختمانی بخوابد، اما زن‌ها در بهترین حالت مجبورند زیر لاستیک ماشین‌ها بخوابند یا درجا‌هایی که کمتر در مقابل دید باشند.

وی عنوان می‌کند: ماه دیگر هوا گرم می‌شود و داستان کارتن‌خواب‌ها تمام می‌شود و سال دیگر باز هم شرایط به همین منوال است. این که سازمانی متولی اصلی باشد و بر اساس مشورت و نیاز به صورت ریشه‌ای تغییری ایجاد کند، احتمالا بازهم دیده نمی‌شود. به جرات می‌توانم بگویم کارتن‌خواب‌هایی که در طول سال بتوانند از چرخه آسیب خارج شوند، انگشت شمارند، چرا که برای بازگشت به زندگی عادی حمایتی نمی‌شوند. نه آموزش نه کمک‌های درمانی، نه حمایت بیمه‌ای، نه تسهیل گرفتن شناسنامه و ...

علیزاده هشدار می‌دهد: گام‌های ما کوچک و مورچه‌مانند است و آسیب‌های اجتماعی بزرگ و فیل مانند گام برمی‌دارند. ما دلخوشیم که داریم کمک می‌کنیم، اما قطره قطره، در صورتی که می‌توان جدی‌تر و موثرتر بود. سازمان‌ها مسئولیت حوزه کارتن‌خوابی را بر گردن یکدیگر می‌اندازند و دقیقا به دلیل عدم وجود متولی مشخص در خوابگاه زنان را دریک شهرستان می‌بندند و آن‌ها را به میدان شوش تهران می‌آورند.

شادی مکی

منبع: رویداد ۲۴

پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر