یک درمانگر اعتیاد درباره تاثیر افزایش هزینههای زندگی بیماران و همچنین افزایش قیمت مواد مخدر بر تعداد ورودی مراجعان مراکز درمان گفت: «اگرچه تعداد مراجعان با افزایش هزینههای زندگی بهصورت چشمگیری کاهش نمییابد، ولی با افزایش قیمت مواد مخدر، قیمت داروهای اعتیاد هم افزایش مییابد و ممکن است آنها را از درمان منصرف کند. این در حالی است که قاعدتا این افزایش قیمت میتوانست بیمار را به این نتیجه برساند که مصرف دیگر توجیه اقتصادی ندارد و وارد درمان شود؛ ولی با افزایش قیمت دارو، او به استفاده از مواد پرخطر و روشهای پرخطر رو میآورد. با مجموعه این اتفاقها به این نتیجه میرسیم که ممکن است دوباره بحرانهایی که سالها قبل در کشور تجربه کردیم مجددا به کشور برگردند.»
همه پایشان را بر گردن مصرفکننده میگذارند
دکتر امید مسّاح،
درمانگر اعتیاد درباره آثار افزایش قیمت مواد مخدر بر درمان معتادان توضیح داد: «به
این دلیل که بعد از کشف قاچاق مواد مخدر، از آن به عنوان مواد اصلی ساخت داروهای
ترک اعتیاد استفاده میشود، با افزایش قیمت مواد مخدر، قیمت دارو هم بالا میرود.
با این اتفاق قاعدتا دولت باید شرایط مقرون به صرفهای برای جذب بیماران به درمان
فراهم کند. ولی نه تنها چنین نیست، بلکه در جبهه مقابل هم قرار میگیرد. یعنی با
گران شدن مواد قاچاق، دولت باید به درمان کمک کند تا متقاضیان جذب درمان شوند، ولی
با گران شدن دارو به تبع قیمت مواد، آنها به عقب رانده میشوند.» او با تاکید بر
اینکه قیمت روز ماده مخدر موجود در بازار قاچاق نباید مبنای قیمت فروش کشفیات به
شرکتهای دارویی باشد، افزود: «گویی همه، یعنی هم قاچاقچی، هم نیروهای مقابله با
عرضه و هم تولیدکنندگان دارو تا جایی که میتوانند برای محکمکردن جای پای خود در
سنگلاخ مشکلات و گرانی، پای بر گردن مصرفکننده (خواه در درمان یا مصرف) میفشارند.
این بالا رفتن قیمت مواد می توانست منجر به افزایش ورود بیماران به چرخه درمان شود
ولی افزایش قیمت دارو از این اتفاق جلوگیری میکند. لذا این گرانی مواد فقط میتواند
منجر به تغییر روش مصرف و همچنین استفاده از موادخطرناکتر شود.»
تغییر ماده اعتیادآور همزمان با افزایش قیمت تریاک
مسّاح درباره خطرات تغییر مواد مخدر مصرفی همزمان با افزایش قیمت تریاک توضیح داد: «با افزایش قیمت این ماده ممکن است که آنها از هزینههای فرهنگی یا تفریحی خود و حتی شکم خود و خانوادهشان بکاهند تا آن را تهیه کنند. اینجا اتفاقی که میافتد تغییر ماده اعتیادآور به مادهٔ سنگینتر است. مثلا مصرف شیره را جایگزین تریاک میکنند تا وقت کمتری بگیرد. یا به جای کشیدن، به صورت خوراکی آن را مصرف میکنند. همین راحتتر بودن مصرف، میزان استفاده را بالاتر میبرد. یا اینکه ممکن است رو به مصرف هرویین بیاورند و همچنین آن را تزریق کنند. متعاقب این تغییر الگوی مصرف ناشی از گرانی، افزایش قیمت دارو نه تنها نمیتواند از این فاجعه جلوگیری کند، بلکه هزینههای ورود آنها را به درمان بیشتر کرده و شرایط پرخطرتر میشود.»
هزینهها مراکز را مستهلک کردهاند
او همچنین در بخش
دیگری از صحبتهای خود با اشاره به وضعیت اداره مراکز درمانی گفت: «افزایش هزینههای
زندگی بهطور واضحی اثر منفی روی درآمد مراکز دارد. برای مثال همه ساله هزینههای
آب، برق، گاز و تلفن و اجاره بهای مراکز استیجاری یا حتی خسران راکد ماندن سرمایه
در مراکزی که استیجاری نیستند، کیتهای تست، وسایل یک بار مصرف، حقوق پرسنل، حق
بیمه و مالیات و مجموعه عوامل دیگری که بهطور غیرقابل پیشبینی در طی سال افزایش یافتهاند
(و گاه چند بار در سال) ولی تعرفه (که ابتدای سال و معمولا با نگاه به پشت و
هزینههای گذشته و خوشبینانه به عدم افزایش هزینهها در آینده تعیین شده) ثابت است. این افزایش سرسامآور هزینهها مراکز
را مستهلک میکند.»
دانشگاهها از افزایش قیمت با خبر هستند
او درباره تاثیر
افزایش قیمت داروها بر کارکرد مراکز افزود: «ما امسال یک بخش افزایش قیمت دارو را
پشت سر گذاشتهایم و یک بخش دیگر هم در راه است. مسلما افزایش قیمت دارو در درمان
با متادون که هزینهٔ دارو از تعرفه اعلامشده جدا نیست مستقیما به ضرر مراکز است. حتی
در مورد داروهای دیگر هم این افزایش قیمت به انحاء مختلف ایجاد اشکال کرده و
نهایتا زیانبار است. معمولا معاونت غذا و داروی دانشگاهها از این افزایش قیمتها باخبر
شده و یا پیشبینی کرده و پیش از افزایش قیمت مقدار بیشتری دارو خریداری و در
انبار نگهداری میکنند که پس از اعلام قیمتهای جدید با قیمت جدید برای مراکز
فاکتور میشود. این روند اولا باعث میشود حتی به خرید از کماقبالترین برند از
هر دارو هم ترغیب شوند. مثلا تا فرجه باقی مانده به اعمال قیمتهای جدید، این برندها مگر چقدر توان
تولید دارند که بتوانند درخواست همه دانشگاهها را اجابت کنند؟ پس باید هر برندی شد خرید. چون در این فرایند انتخاب برند هم بر عهده فروشنده است، فروختن آن هم نگرانی ندارد. چنین میشود که یکباره برندی از یک دارو
که تابه حال مراجعین ما دریافت نکرده بودند، به مدت بیش از یکسال پای ثابت نیمی از
سهم شکل خاصی از آن دارو شده و نیاز به مهارتهای تبلیغ و بازاریابی نزد پرسنل
مراکز در جهت اقناع و مجابساختن بیماران را دوچندان میکند. از طرفی بنابر
ملاحظاتی نمیتوان هر بار فاکتور را به بیمار نشان داد که مثلا بیش از شش ماه
دارویی با لیبل قدیم و به قیمت جدید به او داده شود. این کار به آنها حس عدم
اطمینان القا کرده و از بازدهی کار میکاهد.»
امیدواری اول سال کمرنگ شده است
مسّاح ادامه داد: «ابتدای سال که تعرفه ۱۴۰۰ اعلام شد، هزینهها برای اولین بار خیلی واقعی محاسبه شده و مایهٔ امیدواری بود. مضافا اینکه امسال خوشبختانه این تعرفه زود تعیین تکلیف و اعلام شد، اما مشکل این است که همیشه قیمت دارو و هزینههای جاری خیلی بیشتر از مبنای محاسبه تعرفه، طی سال و اکثرا در چند نوبت افزایش مییابند. این تغییر شرایط هماکنون در ابتدای ماه هشتم سال باعث شده بخش زیادی از آن امیدواری کمرنگ شود. مجموع این عوامل باعث شده که تعرفه ۱۴۰۰ دیگر خیلی ایدهآل نباشد.»
این درمانگر مشکل دیگر تعرفهها را انعطافپذیری اجباری مراکز برای نحوه دریافت این مبالغ دانست و توضیح داد: «این تعرفه یک دلخوشی کاذب است. مگر چند درصد از مراکز میتوانند همین تعرفه را با همین مبلغ بهطور کامل و یکجا ابتدای ماه از مراجعان دریافت کنند؟ اکثر آنها تعرفه را نمیپذیرند و به شکل مطلوب خود پرداخت میکنند. یکی آن را تقسیم به تعداد دفعاتی که دارو دریافت میکند خواهد کرد و دیگری هفتگی یا ماهانه ولی آخر ماه پرداخت میکند. تازه همهٔ اینها جدا از مشکل اصلی است که بسیاری تعرفه را تقسیم بر میزان داروی مصرفی ماهانهٔ خود کرده تا واحد هزینهٔ درمان را به سیسی یا عدد محاسبه کنند تا اگر جزو کممصرفانند، مطابق داروی کمتر مدعی پرداخت کمتر از تعرفه شوند؛ جالبتر اینکه اگر جزو پرمصرفان باشند، علیرغم مصرف داروی دو برابر، تعرفهٔ ثابت را مبنا میدانند؛ این از نگاه عینی و کالامحور جامعه به درمان در کشور ما نشأت میگیرد. همان نگاهی که از دیرباز پزشک خوب را در نسخه کردن یک کیسه دارو و انواعی از آنتیبیوتیک همراه با اشکال مختلف تزریقی برای یک سرماخوردگی ساده شناخته است. همان نگاهی که اجازه میدهد مطابق شرایط و مشکلات و تحریم و تورم، اگر لازم باشد ماست، شیر، دارو، لوازم مصرفی و... در سال چند نوبت افزایش قیمت را تجربه کند، ولی نرخ خدمات مهارتی همچون خدمات پزشک و روانشناس و پرستار در طی سال ثابت بماند. نگاهی که فقط اثر حاملهای انرژی بر کالا را درک میکند و دانش و تخصص و مهارت انسان را فارغ از هرگونه استرس و عوامل پیرامونی دانسته و ارائهٔ آن در شرایط مختلف و سختتر را ارزشمندتر و گرانتر نمیخرد؛ که غیر از این اگر بود بخش ارائهٔ خدمات تعرفه نیز در سال چندبار افزایش مییافت.»
افزایش مراکز تعادل مناطق را بر هم زده است
او مشکل دیگر را گسترش بیشتر از نیاز و توزیع مراکز دانست و دراین باره گفت: «این اواخر با تعداد زیادی از درخواستها برای تاسیس مراکز موافقت شد. این کار از سال ۹۳ متوقف شده بود اما با وجود فشارهای مختلف نهایتا در جلسات کمیته درمان مقرر شد به درخواستهای موجود مجوز داده شود و در دو سال اخیر این موضوع تاثیر واضح و معناداری در برخی از مناطق داشته و تعداد مراجعین و نحوه مراجعه را تغییر داده است. وقتی چند مرکز در محله کوچکی اضافه میشود تعادل منطقه برهم خورده و این بیتعادلی حالا بیشتر شده است.»
او در پاسخ به این سوال که تعرفه به چه صورت و با چه نرخی مراکز را نجات خواهد داد گفت: «تعرفه به هیچ شکل و هیچ نرخی تاثیر نخواهد داشت. همین تعرفه را هم اگر میشد کامل و پیش پیش از مراجع گرفت خوب بود. تعرفه هر چقدر هم باشد، ما به زور نمیتوانیم از بیمار بگیریم. اگر این مبلغ بیشتر هم شود، فقط روی کاغذ و تشریفاتی و غیرعملیاتی است. مگر اینکه تعرفه عطاریها افزایش یابد که در آنصورت مراجعین با مقایسه و تعرفه پایینتر مراکز و اطمینان بیشتر به داروی مراکز اقبال نشان خواهند داد. راه دیگر آن است که به جای افزایش تعرفهها تعداد مراکز کنترل و بر کیفیت آن نظارت شود. اصلا دولت وقتی نقشی ندارد چطور بهصورت فرمایشی و دستوری نرخ را برای مصرفکننده مشخص میکند؟ چرا برای نحوهٔ پرداخت از جیب مصرفکننده دولت باید دستور بدهد؟ وقتی هیچ درصدی از آن را تقبل نکرده فقط روی کاغذ میخواهد هزینه را مشخص کند. تعرفه به ما قدرتی نمیدهد، بلکه عرضه و تقاضا است که این عدد را تعیین میکند. با عرضهٔ فراوان علیالخصوص در تهران، انتخاب با مشتری است که عطاری یا مراکز حراجی را انتخاب کند یا مرکزی که با اصرار و تاکید بر تعرفه و پروتکل به مبارزه با واقعبینی رفته است»
ماندگاری در درمان کاهش یافته است
به عقیده او این سیستم معیوب است و از سیستم معیوب نمیتوان انتظار شگرفی داشت. او افزود: «با وجود انتقادات درستی که بر تعرفهها وجود دارد، اگر برای مراکز سودی نداشت، باید تعداد آنها کم میشد و با تعطیلی مراکز روبرو میشدیم، ولی نه تنها چنین اتفاقی نیفتاده بلکه از همه اقشار خواهان دارد.» به گفته او در این سیستم معیوب افزایش هزینهها ورودی بیماران به مراکز را کم نکرده ولی نتایج درمان را ضعیفتر کرده است. مساح توضیح داد: «ماندگاری در درمان کمتر و غیبت مراجعان بیشتر شده است. با این شرایط عمدتا به آن نتیجه مطلوبی که قصد داریم نمیرسیم. نهایتا با این بینظمی و افزایش قیمت و سیاستهای اشتباهی که رقم میخورد، خروجی و بازده مراکز ضعیف خواهد شد.»