این در حالی است كه اكنون در جامعه ما زنان درگیر اعتیاد از حمایتهای اجتماعی كمتری نسبت به مردان برخوردار هستند و اغلب از نظر حقوقی و مالی، وابستگی زیادی به مردان مصرفكننده درون خانواده خود دارند. این موضوع نیز میتواند ورود زنان به مرحله درمان یا حفظ آنها در این مرحله را با مشكل مواجه كند و به همین جهت، مساله اعتیاد برای زنان خطرناكتر ارزیابی میشود. در همین راستا، بسیار شاهد این صحنه بودهایم كه زنی همراه فرزند خود برای درمان اعتیاد وارد سیستم درمانی شده است، اما شوهر یا یكی دیگر از اعضای خانواده او به زور تلاش كرده كه وی را دوباره به همان چرخه اعتیاد بازگرداند.
نكته دیگر آن است كه نگاه منفی جامعه به زنان گرفتار اعتیاد و برچسبهایی كه اطرافیان به این زنان میزنند، خیلی شدیدتر از مردان است. همین برچسبهای تند نیز باعث میشود كه طرد اجتماعی برای زنان مصرفكننده زودتر اتفاق بیفتد و همچنین بازگشت آنها به اجتماع دشوارتر شود. اكنون وظیفه ما این است که بیشترین تمركز خود برای كمك به زنان مصرفكننده را روی فرهنگسازی قرار دهیم و تلاش كنیم این برچسبهای منفی در افكار عمومی جامعه، از روی زنان گرفتار اعتیاد برداشته شود. برای حل این معضل نیز تكتك افراد جامعه، نهادهای غیردولتی و سازمانهای دولتی باید در كنار یكدیگر بایستند تا این فرهنگسازی در سطح كلان به نتیجه برسد.
این در حالی است كه در سالهای اخیر مشاهدات میدانی ما نشان داده كه تعداد زنان بیخانمان افزایش چشمگیری داشته و حل نیازهای آنها متناسب با امكانات موجود در كشور نبوده است. یعنی برخلاف این كه سازمان بهزیستی تعداد زیادی از محلهای اقامتی یا مراكز كاهش آسیب ویژه زنان را در سالهای اخیر راهاندازی كرده است، اما به نظر میرسد تعداد این مراكز و امكانات موجود به حد كافی نبوده است؛ موضوعی كه البته یكی از ریشههای آن هم این است كه راهاندازی مراكز مختص بانوان برای سازمانهای غیردولتی بسیار دشوارتر از تاسیس چنین محلهایی برای مردان است، زیرا وقتی این سازمانها قصد دارند كه یك مركز درمان یا كاهش آسیب برای زنان در محلهای خاص تاسیس كنند، با واكنشهای شدید محلی مواجه میشوند. همچنین اصولا كار در حوزه زنان در جامعه ایران بسیار پیچیدهتر است و اگر یك موسسه بخواهد به طور خاص به كاهش آسیبهای مربوط به زنان مصرفكننده بپردازد، احتمال بروز مسائل حقوقی پیچیدهای برای این موسسه وجود دارد.
نكته دیگر این است كه متاسفانه ما از نظر پرورش نیروهای انسانی و افرادی كه بتوانند به زنان بیخانمان در حوزه كاهش آسیب رسیدگی كنند، ضعیف هستیم و تعداد افراد آموزشدیدهای كه بتوانند از پس كار كردن با این زنان برآیند، در سالهای اخیر به اندازه كافی رشد پیدا نكرده است؛ بنابراین صرفنظر ازاینكه باید برای حل مشكلات عرفی و حقوقی پیش پای موسسات درمان و كاهش آسیب زنان گرفتار اعتیاد تلاش كنیم، باید برای تربیت نیروی انسانی متخصص در این زمینه نیز برنامهریزی مناسبی داشته باشیم.
منبع: رونامه جام جم
پایان پیام