پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 1244
۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۳:۳۴
اندازه متن
مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره:

موبایل سنترها، سه برابر بیشتر از مراکز گذری خدمات رسانی می‌کنند

مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره حدس می‌زد که درماههای آینده بازهم طرح جمع‌آوری معتادان ادامه پیدا کند و به همین دلیل محل پاتوق‌ها مدام تغییر کند؛بنابراین به نظر می‌رسد در چنین شرایطی راه‌اندازی دی ای سی یا همان مرکز گذری راهکار مناسبی نیست.
عباس دیلمی زاده

مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره بر این اعتقاد است که به توجه به پراکنده شدن پاتوق‌ها در سطح شهر تهران، استفاده از موبایل سنترها برای ارائه خدمات کاهش آسیب منطقی‌تر است چون هم امکان دسترسی به بیماران را افزایش می‌دهد و هم از نظر اقتصادی نسبت به دی ای سی ها مقرون‌به‌صرفه تر است. او می‌گوید که با توجه به شرایط موجود باید برای ارائه خدمات کاهش آسیب خانه‌به‌دوش باشیم.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری اعتیاد( ادنا)، عباس دیلمی زاده در پنل تخصصی «موبایل سنتر بزرگراه‌ها؛ الگوی بومی کاهش آسیب‌های ناشی از اعتیاد در کلان‌شهر تهراني» می‌گوید: «هرچند که پژوهشی در حوزه وضعیت خدمات کاهش آسیب در چند سال گذشته در کشور انجام نشده است اما شواهد میدانی نشان از آن دارد که در 5 سال گذشته کیفیت خدمات کاهش آسیب در کشور افت کرده است و تعداد زیادی از شلتر ها و دی آی سی ها به خاطر مشکلات مختلفی که ایجاد شده است جابه‌جا شده‌اند.»

 به گفته او افزایش اجرای طرح‌های ماده 16 باعث شده است که دسترسی گروه هدف به خدمات کاهش آسیب به‌شدت کاهش پیدا کند. چون مصرف‌کنندگان از ترس  طرح های جمع آوری مجبور به جابه‌جایی می‌شوند و دی آی سی ها مشتری‌های خود را از دست می‌دهند.

مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره ادامه می‌دهد: « دستگیری معتادان در نقاط مختلف شهر تهران باعث شده است که تعداد زیادی از دی آی سی ها و شلترها خلوت شوند و تعداد مراجعه به آنها به‌شدت کاهش پیدا کند و این در حالی است که سیاست‌گذار ماهیانه هزینه زیادی را برای این مکان‌ها پرداخت می‌کند.»

 به گفته او مدتی است که پراکندگی پاتوق‌ها در تهران بیشتر شده است به‌طوری‌که پاتوق‌ها تقریباً در بخش‌های مختلف شهر منتشر شده است و این مسئله باعث شده که دسترسی به معتادان سخت‌تر شود و به‌این‌ترتیب قیمت تمام‌شده خدمات به‌شدت افزایش پیدا کند.

تفاوت بودجه و هزینه‌های مراکز گذری طی یک دوره شش‌ساله

دیلمی زاده می‌گوید که در شش سال گذشته بودجه مراکز گذری متناسب با هزینه‌ها رشد نکرده است. او توضیح می‌دهد که در سال 1388 بودجه‌ای که برای یک مرکز گذری پرداخت می‌شد به صورتی بود که کفاف هزینه‌ها رامی داد و حتی بخشی از بودجه باقی می‌ماند که می‌شد آن را در بخش‌های دیگر هزینه کرد اما به دلیل اینکه هر سال هزینه‌ها با شیب تندی افزایش داشته و بودجه‌های در نظر گرفته شده با شیب کندی افزایش داشته باعث شده که از سال 1392 به بعد بودجه‌هایی که برای این مراکز در نظر گرفته می‌شد از هزینه‌ها کمتر باشد و عملاً کفاف هزینه مراکز گذری را ندهد به‌طوری‌که متولیان اداره آنها مجبور شده‌اند که کسری بودجه را از جای دیگری تأمین کنند اما با این شیوه تا کی می‌توان مراکز گذری را اداره کرد؟

 به گفته او کمبود بودجه‌ها مراکز گذری NSP را بیشتر تحت تأثیر قرار می‌دهد چون مراکز گذری NSP هیچ پولی از مشتریان خود دریافت نمی‌کنند و هزینه‌هایشان از طریق دولت یا خیریه‌ها تأمین می‌شود درحالی‌که مراکز گذری MMT ‌ حداقل هزینه‌ای را از مشتریان خود دریافت می‌کنند که شاید با همین هزینه بتوانند به حیات خود ادامه دهند.

دیلمی زاده می‌گوید: «با توجه به مشکلات اقتصادی که برای دی آی سی ها ایجاد شده است به نظر می‌رسد که موبایل سنترها از نظر اقتصادی و دسترسی به گروه هدف کارایی بیشتر دارند. موبایل سنترهای جمعیت خیریه تولد دوباره که راه‌اندازی شدند محدوده‌ای در حدود 57 کیلومتر را در یک منطقه جغرافیایی تهران پوشش می‌دادند. بنابراین با استفاده از 4 موبایل سنتر همه پاتوق‌های منطقه 2 شهر تهران پوشش داده شد و خدمات‌رسانی در این منطقه انجام شد. با توجه به اینکه پاتوق‌هایی که در این منطقه قرار داشتند دور از هم و در کنار بزرگراه‌ها قرار داشتند امکان استفاده از مراکز ثابت گذری صرفه اقتصادی نداشت. چون برای خدمات‌رسانی به مصرف‌کنندگان پاتوق‌هایی که در این منطقه قرار داشتند حداقل باید 6 مرکز گذری راه‌اندازی می‌شد درحالی‌که با 4 موبایل ون خدمات‌رسانی با دسترسی بالا در این منطقه امکان‌پذیر شد.»

به گفته او راه‌اندازی یک مرکز گذری یا دی ای سی از یک موبایل سنتر بسیار مشکل‌تر است:«پراکندگی پاتوق‌های مصرف و امکان جابه‌جایی آنها، اعتراض‌های محلی و هزینه بیشتر راه‌اندازی از مشکلات مرکز گذری نسبت به موبایل سنتر است.»

 او می‌گوید: «کارکنان مراکز گذری و موبایل سنترها تخصص مشابهی دارند و حقوق یکسانی دریافت می‌کنند، بنابراین از این دیدگاه هزینه یکسان است. هزینه غذا و لوازم موردنیاز برای خدمات‌رسانی هم در دو مورد تفاوتی ندارد. آنچه باعث می‌شود که مرکز گذری بسیار گران‌قیمت‌تر از موبایل سنتر باشد هزینه کرایه محل است به‌طوری‌که چیزی حدود 40 تا 50 درصد کل بودجه‌ای که برای راه‌اندازی مرکز گذری پرداخت می‌شود به کرایه محل اختصاص داده می‌شود.»

دیلمی زاده توضیح می‌دهد که پول کرایه محل در ارائه خدمات کاهش آسیب نوعی هزینه سربار به‌حساب می‌آید؛ یعنی هزینه‌ای است که ارزش‌افزوده‌ای ایجاد نمی‌کند: «وقتی هدف این است که خدمات کاهش آسیب یعنی سوزن و سرنگ و کاندوم و غذا به دست بیماران برسد یا در مواردی زخم آنها پانسمان شود و خدمات بهداشتی دریافت کنند، موبایل سنتر کارایی بیشتری دارد چون هم هزینه راه‌اندازی‌اش کمتر است و هم به خاطر اینکه امکان جابه‌جایی دارد، حداقل سه برابر بیشتر از مراکز گذری، افراد را می‌تواند تحت پوشش خود داشته باشد. هزینه راه‌اندازی یک موبایل سنتر تقریباً یک‌پنجم راه‌اندازی یک مرکز گذری است درحالی‌که موبایل سنتر شاید به تعداد افراد بیشتری بتواند خدمات‌رسانی کند.»

به گفته دیلمی زاده یکی دیگر از محاسن موبایل سنتر این است که مدت‌زمان دسترسی به بیماران را بیشتر می‌کند. در مراکز گذری بیمار ممکن است که مدت‌زمان کوتاهی برای دریافت غذا مراجعه کند و بعد هم محل را ترک کند اما بیمار در پاتوق‌ها حداقل بین یک ساعت تا یک ساعت و نیم وقت صرف می‌کند و به این شکل میزان دسترسی به بیماران بیشتر می‌شود.

مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره حدس می‌زد که درماههای آینده بازهم طرح جمع‌آوری معتادان یا همان طرح ماده 16 ادامه پیدا کند و به همین دلیل محل پاتوق‌ها مدام تغییر کند و توزیع پراکندگی آنها در شهر افزایش یابد؛ بنابراین به نظر می‌رسد در چنین شرایطی راه‌اندازی دی ای سی یا همان مرکز گذری راهکار مناسبی نیست. در چنین شرایطی ارائه خدمات به‌صورت موبایل منطقی‌تر است و البته کارایی بیشتری دارد. او می‌گوید: «با توجه به وضعیت موجود باید برای ارائه خدمات کاهش آسیب خانه‌به‌دوش باشیم و موبایل سنترها را گسترش دهیم.»


پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر