پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 1123
۱۴ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۱
اندازه متن
گفت‌و‌گو با روزبه کردونی، مدیرکل دفتر آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی

شناسنامه آسیب های اجتماعی ایران را تهیه کرده ایم

در حوزه آسیب‌های اجتماعی می‌توان دو رویکرد پیاده کرد، اول اینکه به سراغ نمایش بروید و شو اجرا کنید. رویکرد دوم این که بدون تبلیغات و سروصدا به سمت حل مسأله گام برداشت. تأکید وزیر رفاه این است که در مسائل اجتماعی بدون جنجال اقدامات اساسی و مؤثر انجام شود.
روزبه کردونی

محله هرندی تهران در چند ماه اخیر، نماد واضح‌ترین آسیب اجتماعی کشور بوده، اما این گوشه‌ای از آسیب‌ها است، یعنی فقط نمونه‌ای از مجموعه آسیب‌هایی است که این روزهای تهران را سخت گرفتار مسائل اجتماعی کرده است. این روایت، البته رشد آسیب‌ها را در همه مؤلفه‌ها تأیید نمی‌کند، اما زنگ خطر را در بعضی مؤلفه‌ها همچون «کارتن‌خوابی»، «اعتیاد» و «کودکان کار» به صدا در آورده است. با این حال هنوز هیچ کدام از 18-17 نهاد متولی که البته ارقامشان از زبان هر مسئولی متفاوت شنیده می‌شود، به طور کامل مسئولیت آسیب‌های اجتماعی در کشور را بر عهده نگرفته‌اند، شهرداری از طرفی خود را پیشرو‌ترین سازمان در زدودن تصویر سیاه آسیب‌ها از خیابانهای کلان شهر تهران می‌داند و از آن طرف فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران معتقد است که شهرداری در این زمینه ورود تخصصی به مسأله نداشته است، گروه‌های مردم نهاد هم از آن طرف تکرار می‌کنند که باید حل مسأله به دست آنها سپرده شود، اماهمه این افراد در نهایت، وزارت رفاه را متولی اصلی حل مسائل اجتماعی می‌دانند که در این زمینه کوتاهی‌های زیادی داشته است. اینکه وزارت رفاه در زمینه آسیب‌های اجتماعی چه مسئولیت‌هایی داشته و چرا در این بخش ورود نمی‌کند، اینکه آیا می‌توان به خاطر وجود یک دفتر، وزارت رفاه را متولی کنترل و مهار همه آسیب‌ها معرفی کرد، از جمله سؤال‌هایی است که روزبه کردونی، مدیر کل دفتر آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گفت‌و‌گو با «ایران» به آنها پاسخ می‌دهد.

به عنوان محوری‌ترین سؤال در بحث آسیب‌های اجتماعی از شما می‌پرسم که امروز مهم‌ترین مسأله برای کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی در کشور چیست؟آیا فقدان همکاری است، فقدان بودجه است، ضعف آمار است یا نبود حساسیت عمومی در این حوزه؟
معتقدم برای حل یک مسأله نخستین گام این است که بتوانی درباره آن مسأله سؤال درستی مطرح کنید. برای کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی هم باید سؤال درست پرسیده شود. این سؤال که مهم ترین مسأله در کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی چیست؟ مهم ترین و استراتژیک‌ترین مسأله در این حوزه است و باید به گفت‌و‌گوی اجتماعی بین نخبگان و سیاستگذاران تبدیل شود. تحلیل من این است که هنگام آغاز به کار دولت تدبیر، فقدان گفتمان، فقدان سیاست و فقدان داده‌های هوشمند سه مسأله اصلی در حوزه آسیب‌های اجتماعی بوده‌اند که در دو سال گذشته تلاش شده است در سه حوزه فوق الذکر اقدامات و برنامه‌های معین انجام شود.
آیا شما هم به این مسأله که آسیب‌های اجتماعی در دهه اخیر در کشور ما رشد داشته، معتقدید؟
به اعتقاد من کلی گویی در بحث آسیب‌های اجتماعی بزرگ‌ترین آفت این حوزه است. وقتی شما می‌گویید آسیب اجتماعی افزایش یافته، از نظر من این حرف، یک گزاره علمی نیست. بله، بعضی شاخص‌ها در بعضی مؤلفه‌ها بشدت بحرانی است و برخی دیگر نه، در برخی نقاط بله و در برخی مناطق دیگر این‌طور نیست، پس در پاسخ به این سؤال می‌گویم روندها دربعضی شاخص‌ها بشدت نگران‌کننده است و باید در آنها تأمل جدی داشته باشیم.
می‌توانید از 2 مؤلفه بحرانی و نگران‌کننده نام ببرید؟
مصادیقش را در طول مصاحبه اعلام می‌کنم.
تجارب بین‌المللی موفق دنیا در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی چگونه است؟ آیا ما از این تجارب استفاده می‌کنیم؟
امروز به موضوع آسیب‌های اجتماعی به مثابه یک بیماری واگیردار نگریسته می‌شود. بدین معنا که اگر کانون آسیب و بحران کنترل نشود آسیب بشدت و با سرعت رشد پیدا خواهد کرد. در این میان برای یافتن و شناسایی کانون آسیب باید داده‌های هوشمند و یک اطلس اجتماعی وجود داشته باشد تا امکان مداخله مؤثر فراهم شود. به عبارت دیگر در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی در عین حالی که ضرورت دارد ریشه‌ها و علل آسیب شناخته شود باید سیاست و برنامه مؤثر برای کنترل و کاهش آسیب وجود داشته باشد. جمع‌بندی اینکه برای مواجهه با آسیب‌های اجتماعی باید رویکرد سیاستی داشت. در دفتر امور آسیب‌های اجتماعی با بررسی تطبیقی تجارب موفق کشورهای مختلف و با مشورت با شرکای اجتماعی، فعالان مدنی، گروه‌های ذیربط و صاحبنظران دانشگاهی سیاست‌ها و برنامه‌های مشخصی تدوین و در حال اجراست.
منظور شما از این رویکرد سیاستی چیست؟
یعنی اینکه ما باید بتوانیم برای کاهش و کنترل یک آسیب مشخص، در یک منطقه مشخص، یک برنامه اقدام زمانبندی شده مشخص داشته باشیم. در صورت دارابودن رویکرد سیاستی می‌توان بر چالش نبود تفاهم فکری و زمانی سازمان‌ها با یکدیگر غلبه کرد. یک رویکرد سیاستی زمانی موفق خواهد بود که بین دانشگاه، سیستم دولتی و حوزه مدنی در مفاهیم و اجرا تفاهم وجود داشته باشد، بنابراین ما باید بتوانیم در این حوزه همکاری بین بخشی ایجاد کنیم.
در این چارچوب من معتقدم یکی از اتفاقات مهمی که در این دولت در حوزه آسیب‌ها افتاد این بود که آسیب اجتماعی به عنوان یک مسأله اجتماعی به رسمیت شناخته شد که این نخستین گام در فرآیند سیاستگذاری به شمار می‌آید. اصلاً تا زمانی که شما مسأله‌ای را نپذیرفته اید، نمی‌توانید برای حل آن قدمی بردارید. درحالی که رئیس جمهوری در مراسم تحلیف خود صراحتاً بر موضوع آسیب‌های اجتماعی در کشور صحه گذاشت و یکی از اولویت‌های خود را مسائل اجتماعی اعلام کرد.
شما چرا تا این اندازه بر رویکرد سیاستی تأکید دارید؟
چون در رویکرد سیاستی شما به عنوان سیاستگذار ابتدا باید مسأله‌تان را مشخص کنید و وقتی شما آسیب‌های اجتماعی را به عنوان یک مسأله پذیرفتید، یعنی گام اول را درست برداشته‌اید و امکان ارائه راهکار و حل مسأله را فراهم کرده‌اید.
می توانید در این زمینه مصداقی را هم ذکر کنید؟
الان بحث کودکان کار و خیابان یکی از بحث‌های جدی کشور است و به نوعی به یک گفتمان تبدیل شده، درحالی که در دولت قبل، عالی‌ترین نهاد تصمیم گیر برای حمایت اجتماعی از کودکان که شورای ساماندهی کودکان خیابانی بود، کاملاً تعطیل شده بود. یعنی آن 11 دستگاهی که در این حوزه مسئولیت داشتند و باید با هم تبادل اطلاعات می‌کردند، در طول آن 8 سال هیچ جلسه‌ای تشکیل ندادند. یا جالب‌تر اینکه از تریبون‌های رسمی کشور اعلام می‌کردند که کودک کار و خیابان وجود ندارد.
یعنی اصل مسأله پنهان بود؟
بله، در گذشته مسأله کودک کار اصلاً پذیرفته نشده بود بنابراین اتفاق مهمی که در این دوره افتاد، پذیرش آسیب‌های اجتماعی به عنوان یک مسأله اجتماعی و موضوع سیاستی بود.
درباره همه آسیب‌ها این نگاه غالب بود یا فقط در این حوزه خاص؟
من می‌توانم برای شما در سایر ابعاد هم مصداق بیاورم. ببینید، شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی که یکی از وظایفش همین رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی است با پیگیری‌های وزیر رفاه در این دولت احیا و فعال شد و تاکنون چندین جلسه به ریاست رئیس جمهوری و معاون اول تشکیل داده، درحالی که در دولت قبل هیچ جلسه‌ای برگزار نکرده بود، یا جزئی‌تر بگویم ما فقط در بحث کودکان کار 15 جلسه استانی تشکیل داده ایم، یعنی ما نه تنها شورای ملی را فعال کردیم که در بحث آسیب‌ها رویکرد منطقه‌ای هم داشته‌ایم.
بعد از پذیرش مسأله چه اتفاق ویژه‌ای در حوزه آسیب‌های اجتماعی می‌افتد؟
بعد از پذیرش مسأله، فضای گفت‌و‌گو باز می‌شود. شما وقتی می‌خواهید سیاستی را اتخاذ کنید مسیر حرکت تان باید روشن باشد. در این مسیر 5 مرحله وجود دارد که عبارتند از تشخیص مسأله، ارائه و تدوین سیاست راهکار، تصویب سیاست و راهکار، اجرای راهکار و ارزیابی آن. اما نکته مهمی که در این فرآیند وجود دارد، این است که تمام مراحل باید با مشارکت گروه‌های ذیربط و ذی نفع پیش برود. نباید یک مجموعه سیاستگذار خودش مسأله را تشخیص دهد، خودش سیاست را تدوین کند و فقط هنگام اجرا سراغ فعالان مدنی وسایر شرکا برود. در همه این فرآیندها باید یک پای کار، دانشگاه، رسانه و فعال مدنی باشد. در این دولت ازقدم اول یعنی تشخیص مسأله تا سایر مراحل با مشورت و گفت‌و‌گوی اجتماعی پیش می‌رود.
بالاخره این راهکار صحیح که می‌گویید دولت هم برای اجرای آن خیز برداشته، چیست؟ یک مصداق ذکر کنید.
ببینید، در حوزه کودکان کار و خیابان یک رویکرد این است که پول بدهیم و مسأله مثلاً کودکان کار را حل و فصل کنیم. خب این راهکار غلطی است. برای مثال فلان شخص در مصاحبه‌ای اعلام می‌کند که با 80 میلیارد تومان اعتبار، مسأله کودکان کار حل می‌شود. خب این یک رویکرد تجاری- اقتصادی و بازرگانی است، اما ما وقتی به بحث کودکان کار ورود کردیم با مسائل پیچیده‌ای روبه‌رو شدیم که در ابتدا غیر قابل تصور بود. تشخیص این مسائل پیچیده فقط در مسیر یک گفت‌و‌گوی اجتماعی میسر می‌شود.
چه مسائلی؟
برای مثال برخی از این کودکان ایرانی هستند، از این مجموعه بعضی‌ها کودک در خیابان هستند و شب‌ها به جای خوابشان بر‌می‌گردند، درصدی از اینها کودک خیابان هستند که شب‌ها را هم در خیابان‌ها زندگی می‌کنند، برخی دیگر اتباع هستند، اما اوراق هویتی ندارند، برخی‌هایشان به علت فقر به خیابان پناه می‌برند و تعدادی هم سازماندهی شده، کار می‌کنند، برخی به دلیل مشکلات خانوادگی از تحصیل باز می‌مانند، بعضی دیگر به دلیل مسائلی نظیر دو زبانه بودن ترک تحصیل می‌کنند و جمعی دیگر به دلیل مشکلات رفت و آمد از تحصیل باز می‌مانند. حمایت اجتماعی از این کودکان جنبه‌های مختلف بهداشتی، حقوقی، آموزشی و انتظامی دارد. خب اینها مسائل ساده‌ای نیست و نمی‌توان برای همه آنها یک نسخه واحد پیچید.
 از طرفی به همه این مسائل باید بعد جغرافیایی هم داد. به طور حتم کودک کارسیستان و بلوچستانی با کودک کارمنطقه 12 تهران بسیار متفاوت است. ما در گفت‌و‌گو با گروه‌های ذی نفع به این نتیجه رسیدیم که استراتژی‌ترین اقدام در این حوزه، مهار مسأله بازماندگی از تحصیل این کودکان است. پس ما تمرکزمان را روی مسأله بازماندگی از تحصیل این کودکان گذاشتیم و البته از بعد بهداشتی و بیم‌های آنها هم غافل نشدیم.
پس شما از طریق این گفت‌و‌گوها به این شناخت رسیدید؟
دقیقاً، شما نمی‌توانید در مسأله اجتماعی بگویید من عقل کل یا قهرمانم. شما نمی‌توانید برای همه دستگاه‌ها تعیین تکلیف کنید، اصلاً حوزه اجتماعی این روند را نمی‌پذیرد. باید همه مشارکت کنند تا به نتیجه برسیم. ما باید بپذیریم آسیب‌های اجتماعی یک شبه به وجود نیامده که یک شبه حل شود و هیچ راهکار شاهانه‌ای برای حل سریع آن وجود ندارد، از طرفی ما باید از گفتمان اتهام زنی به یکدیگر دست برداریم. چون مسأله اجتماعی یک مسأله جناحی، سیاسی و قومیتی نیست. امروز مسأله آسیب‌ها به همه ما بسیار نزدیک شده است و به نوعی همه ما با یکی از مؤلفه‌های آن درگیریم، پس نمی‌توانیم ژست قهرمانانه یا شعاری بگیریم و از دور مسأله را ببینیم.
شما درجایی به چالش‌ها و مشکلات این حوزه اشاره کردید، آیا امروز برای کنترل و کاهش آسیب‌ها این چالش‌ها حل شده یا نه ما همچنان با مشکلات زیادی برای مهار این مسأله روبه‌رو هستیم؟
ما طی این دو سال تلاش کردیم همکاری بین بخشی میان دستگاه‌ها ایجاد کنیم که تا حدودی هم در این زمینه موفق بوده ایم، اما هنوزدر بحث تولید و یکپارچگی داده‌ها مشکل داریم، ما دو سال پیش هیچ تصویر روشنی از بحث آسیب‌های اجتماعی در کشور نداشتیم، یعنی نمی‌دانستیم کانون آسیب خیزی فلان مسأله اجتماعی کجاست اما الآن وضع بهتر است.
یعنی الآن می‌دانید مثلاً کانون آسیب هایی مثل خودکشی کجاست؟
در هر مسأله اجتماعی الآن این امکان و ظرفیت در دفتر امور آسیب‌های اجتماعی ایجاد شده است که منطقه و استان آسیب پذیر را معرفی کند. من حتی یک گام جلوتر آمده و به شما می‌گویم در کدام شهرستان این آسیب بیشتر است. در این شرایط است که می‌توانیم راهکار کنترل و کاهش را ارائه دهیم و مداخله مؤثر داشته باشیم. یکی از اقدامات اساسی در وزارت رفاه این بوده است که ضمن جلب مشارکت گروه‌های ذی ربط، تهیه تصویر مناسبی از وضعیت آسیب‌های اجتماعی در سراسر کشور تهیه گردد.
با این توصیف پس یک بانک اطلاعاتی قوی درباره آسیب‌های اجتماعی در وزارت رفاه شکل گرفته است؟
بله، اما بر مبنای این تصویر ما می‌دانیم که در فلان منطقه کشور کدام آسیب بیشتر رواج دارد، ما حتی گروه سنی، جنسیت، طبقه اقتصادی و اجتماعی را هم در آن مشخص کرده‌ایم. بنابراین وقتی مقرر می‌شود برنامه سیاستی داشته باشیم، می‌‌دانیم کانون آسیب خیز ما کجاست.
به طور حتم هر شهری مدل خاص خودش را دارد؟
دقیقاً، من دوباره تأکید می‌کنم که باید بساط کلی گویی برچیده شود. ما طبق همین تصویر به آن منطقه یا شهر اولویت بیشتری می‌دهیم.
الآن برای همه آسیب‌های اجتماعی در کشور چنین مدلی تهیه شده است؟
هم‌اکنون برای 13 شاخه آسیب، این تصویر با جزئیات کامل آماده شده است. برای مثال نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی در جهان حدود 12 تا 14 در هر 100 هزار نفر است. در ایران این آمار به 5 تا 7 نفر می‌رسد، یعنی وضعیت ما از عرف جهانی بسیار بهتر است، اما در برخی مناطق کشور نرخ خودکشی 70 در هر 100 هزار نفر یعنی 18 برابر ایران است و در برخی نقاط آن منطقه، 250 در هر 100 هزار نفر است، این یعنی کانون خودکشی در کشور ما کاملاً مشخص است. پس ما باید اعتبارات، تحقیقات و هزینه‌ها را برای مهار خودکشی در این نقاط خاص متمرکز کنیم.
فکر می‌کنم ما تا به حال با چنین آمار دقیقی در حوزه آسیب‌های اجتماعی روبه‌رو نبودیم، این‌طور نیست؟
حدود 9 ماه برای تهیه این نقشه دقیق، وقت گذاشته شد و با دستگاه‌های مختلف در این زمینه همکاری شده است.
با وجود این همچنان انتقادات زیادی به عملکرد وزارت رفاه وارد است و عده‌ای بر این باورند که وزارت رفاه با وجود مسئولیت‌هایی که در این زمینه دارد، کوتاهی کرده است؟
ببینید در حوزه آسیب‌های اجتماعی می‌توان دو رویکرد پیاده کرد، اول اینکه به سراغ نمایش بروید و شو اجرا کنید. رویکرد دوم این است که بدون تبلیغات و سروصدا به سمت حل مسأله گام برداشت. تأکید وزیر رفاه این است که در مسائل اجتماعی بدون جنجال اقدامات اساسی و مؤثر انجام شود. بدون اغراق باید عنوان کرد در حوزه اجتماعی اقدامات، سیاست‌ها و برنامه‌های انجام شده در مجموعه وزارت تعاون در دوسال گذشته قابل مقایسه با دوران قبل نیست. در کنار تدوین و اجرای سیاست، مسئولان عالی رتبه وزارت تعاون نظیر وزیر رفاه و معاون رفاهی وزارتخانه نقش مؤثری در گفتمان‌سازی در حوزه اجتماعی داشتند. گفت‌و‌گوی اجتماعی، ائتلاف فراگیر، سیاست رفاهی منسجم، جنبش خیر جمعی، بهزیستی خانه محور، شنیدن صدای فقرا، بازگشت به تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل از جمله گزاره‌های گفتمانی بودند که توسط دکتر ربیعی در عرصه عمومی کشور وارد و در اکثر موارد به یک گفتمان غالب تبدیل شدند.
این آمارها درباره کارتن‌خوابی هم وجود دارد؟
خیر، هنوز آماده نشده، اما درباره اعتیاد در 3 زیر شاخه این کار را انجام داده‌ایم. از طرفی در بحث طلاق روند 10 سال گذشته را تحلیل کردیم و معلوم شد کدام استان در این زمینه رتبه بالاتری دارد، در گام بعد وضعیت طلاق و ارتباط آن با فقر را هم در هر استان بررسی کردیم و متوجه شدیم که 5 استانی که طلاق بیشتری دارند، از نظر مالی و درآمدی وضعیت بهتری داشته‌اند و این تحلیل به ما نشان می‌داد که همه مسأله طلاق، فقر نیست.
خب این تحلیل و تصویر در نهایت قرار است چه کمکی به ما بکند؟
ما با توجه به این تحلیل سیاست‌گذاری می‌کنیم و راهکار ارائه می‌دهیم. شما نمی‌توانید برای طلاق‌های ناشی از فقر و طلاق‌های ناشی از تفاوت فرهنگی یا مسائل مرتبط با سبک زندگی مداخله یکسان داشته باشید. اعتیاد در طبقه متوسط و اعتیاد در طبقه محروم کاملاً متفاوت هستند. اگر در منطقه‌ای خودکشی بالا ست ولی طلاق پایین است باید بررسی شود که این دو با هم ارتباط دارند. در استانی که بالاترین تعداد خشونت و نزاع را دارد باید اولویت اول مهار خشونت باشد اما اگر در استانی دیگر نزاع پایین است ولی بالاترین درصد بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی وجود و اتفاقاً همان استانی است که با اعتیاد کودکان بیشترین درگیری را دارد باید تمرکز امکانات بر فراهم کردن زمینه تحصیل کودکان و حمایت اجتماعی از کودکانی باشد که در بلای اعتیاد اسیر شده‌اند.
می‌توانید به صراحت درباره وظایف وزارت رفاه برای مهار و کنترل آسیب‌های اجتماعی حرف بزنید، خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند وزارت رفاه در این زمینه چه مسئولیت‌هایی دارد؟
هم‌اکنون بیش از 18 دستگاه در حوزه آسیب‌های اجتماعی مسئولیت دارند و کار می‌کنند، در حقیقت بحث آسیب‌های اجتماعی یک بحث میان بخشی است و نمی‌توان گفت که وزارت رفاه متولی آن است، الآن چند دستگاه به طور مجزا، حوزه آسیب‌های اجتماعی دارند. البته اینکه وزارت رفاه طبق قانون دارای وظایفی است، بر کسی پوشیده نیست، برای مثال دبیرخانه شورای ساماندهی کودکان خیابانی بر عهده ماست. یعنی در این حوزه، وزارت رفاه تنها مسئولیت هماهنگی و نظارت بر عملکرد 11 دستگاه عضو شورای ساماندهی کودکان کار را بر عهده دارد. مسئولیت شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی به عهده وزیر رفاه است و اتفاقاً در جلسه اخیر این شورا نیز گزارش کاملی از فقر کودکان ارائه شد. کمیته فنی حمایت اجتماعی از ایدز و شورای هماهنگی اورژانس اجتماعی و شورای سالمندان در این وزارتخانه تعریف شده‌اند.
چون به نظر می‌رسد هر سازمانی می‌تواند کار را به گردن دیگری بیندازد و آب هم از آب تکان نخورد؟
اصلاً یکی از مشکلات موجود همین است، ما دراین حوزه با چند واقعیت مهم روبه‌رو هستیم، یکی اینکه نمی‌توانید یک دستگاه را به عنوان متولی معرفی کنید. از طرف دیگر این همه تعدد شورا و این همه تعدد وظایف هم یک آسیب محسوب می‌شود، البته نشستی که اخیراً رهبری با مسئولان برگزار کردند و اهتمامی که دولت در این حوزه داشته ما را به یک راهکار سوق داده تا این چالش برطرف شود. اجازه بدهید در این زمینه مثالی بزنم، سال 2003 گزارشی درباره برنامه‌های رفاهی امریکا برای جوانان در معرض آسیب منتشر شد که نشان می‌داد، این برنامه به خاطر تعدد برنامه‌ها، همپوشانی و از همه مهم تر، نرسیدن منابع به جامعه هدف، شکست خورده است، بنابراین مسئولان ارزیابی سیاست هایشان را در اولویت می‌گذارند و تصمیم می‌گیرند به ازای هر 100 دلار، یک دلار هزینه نظارت بر آن سیاست شود تا دوباره شکست نخورد. بنابراین باید کل سیاست‌های ما ارزیابی دقیق نه مچ‌گیری سیاسی شود. ببینید فقط دلسوزی و نیت خیر کافی نیست، شما باید بتوانید راهکار ارائه دهید.
ما در حوزه آسیب‌ها به هرحال دنبال یک بازه زمانی برای کنترل آسیب هم هستیم و نمی‌توانیم بگوییم چون آسیب یک شبه به وجود نیامده و متولی‌اش هم مشخص نیست پس حالا حالاها باید منتظرحل آن بمانیم؟
حق با شماست، اما زمان در برنامه سیاستی اولویت دارد و شما باید تعیین کنید در چه بازه زمانی و با کدام شاخص قرار است این مسأله را کنترل کنید. یکی از اشکالات ما به نبود همین برنامه سیاستی بر می‌گردد و اینکه ما فقط حرف می‌زنیم. برزیل الان یکی از موفق‌ترین برنامه‌های اجتماعی را برای کودکان کار اجرا کرده است که به انقلاب خاموش معروف است. اما آنها بعد از 10 سال توانستند حدود 10 درصد کار کودک و 14 درصد هم بازماندگی از تحصیل آنها را کاهش دهند و چرا موفقیت بزرگی قلمداد می‌شود؟ چون رشد کار کودک را مهار کرده‌اند.
بنابراین اقدام مقطعی شهرداری برای جمع‌آوری کارتن‌خواب‌های محله هرندی نمی‌تواند یک اقدام سیاستی محسوب شود؟
من چون در این زمینه اطلاعات جامعی ندارم، اظهار نظر نمی‌کنم.
مگر می‌شود وزارت رفاه به عنوان یک متولی در حوزه کارتن‌خواب‌ها از این اقدام ضربتی بی‌اطلاع باشد!؟ یعنی هیچ هماهنگی یا حداقل مشورتی با شما انجام نگرفته است؟
من اگر بخواهم در حوزه کودکان کار تصمیمی بگیرم به طور حتم با همه شرکایم مشورت می‌کنم، نواقص کار را با هم بر طرف می‌کنیم و به همین علت شانس موفقیت کار هم بالا می‌رود. من نمی‌دانم در این زمینه کار مطالعاتی انجام شده یا نه، آیا ابعاد مختلف کار دیده شده یا نه؟ اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم من هیچ اطلاعی در این زمینه نداشته‌ام و اگر مشورت می‌شد حداقل در این باره اطلاعات تبادل می‌شد بهتر بود. در حوزه اجتماعی فقط باید از فرمول اجتماعی استفاده شود و شما بین آسیب اجتماعی و جرم تفاوت قائل شوید، چون باید با جرم برخورد امنیتی و قضایی شود، درحالی که با آسیب این‌طور نیست. اگر شما آنها را به عنوان خطر ببینید، سراغ جمع‌آوری‌شان می‌روید، اما رویکردی هم هست که آنها را به عنوان شهروند می‌بیند و برایشان حق قائل است.

 منبع: روزنامه ایران 

پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر