پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 566
۲۴ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۰۱:۵۵
اندازه متن
بار درمان اعتیاد، بیشتر بر دوش بخش خصوصی و مردم است:

افزایش قیمت شیشه از 20 به 70میلیون تومان

معاون مقابله با عرضه و توسعه مشارکت‌های مردمی ستاد مبارزه با موادمخدر معتقد است که مبارزه با موادمخدر دیگر به مرزهای شرقی کشور محدود نمی‌شود.
پرویز افشار ،معاون کاهش تقاضا ستاد مبارزه با مواد

 به گزارش پایگاه خبری اعتیاد (ادنا) و به نقل از اقتصاد آنلاین ، هر چند او امیدوار است این مبارزه به همان زمین سنتی‌اش برگردد و باری که قرار است به دوش کشیده شود تنها محدود به پایش 1200کیلومتر مرز مشترک ایران و کشورهای همسایه‌اش شود. دکتر پرویز افشار اما می‌گوید که اگر این مبارزه آنچنان که در شرف وقوع است به کوچه‌ها و آپارتمان‌ها برسد دیگر صحبت از 1200کیلومتر مرز نیست بلکه باید چند میلیون کیلومتر را دایما رصد کرد. او از کاربرد دوگانه موادی مثل سودوافدرین می‌گوید که در ساخت قرص‌های سرماخوردگی کاربرد دارد و در طول این سال‌ها تولید‌کنندگان موادمخدر صنعتی در داخل ایران با خرید این قرص‌ها، موادمخدر تولید کرده‌اند. ستاد مبارزه با موادمخدر اما توانسته با کور کردن این مبدأ، قیمت شیشه را از 20میلیون تومان به 70میلیون تومان برساند تا حدی که افشار خود امیدوار است، اعتیاد بار دیگر به سمت مصرف مواد سنتی سوق پیدا کند.

آیا بودجه درمان برای این جمعیت یک میلیون و 300هزار نفری کفایت می‌کند؟ این جدا از بودجه درمان آن دسته از افراد است که این مواد را تفننی مصرف می‌کنند.

بحث آنها که تفننی مصرف می‌کنند، جداست. آنها نیاز به تغییر نگرش دارند نه درمان. چون هنوز دچار وابستگی نشده‌اند. این تغییر نگرش نیز باید توسط رسانه‌های جمعی اتفاق بیفتد. در مورد آن یک میلیون و 300هزار نفر هم، واقعیت این است که همه آنها نباید از طریق بیمه درمان شوند. افرادی که تحت پوشش بیمه هم قرار می‌گیرند، بخشی از هزینه درمان یا همان فرانشیز بیمه‌یی از طریق بیمه پرداخت می‌شود. بار درمان اعتیاد بیشتر بر دوش بخش خصوصی و خود مردم است. خدمت بیمه‌یی که ما ارائه می‌دهیم بیشتر برای افراد کم بضاعت یا بی‌بضاعتی است که استطاعت درمان توسط بودجه خود را ندارند. این افراد باید شناسایی شوند. توسط سازمان بهزیستی و کمیته امداد پای برگه‌های آنها مهر می‌خورد و تایید می‌شود که بضاعت مالی ندارند و آن موقع می‌توانند از پوشش بیمه سلامت ایرانیان برای درمان اعتیاد استفاده کنند.

آیا خانواده این افراد هم بیمه می‌شوند؟

خیر. فقط معتادان. خانواده آنها جزیی از مردمند و کل مردم مملکت طبق مصوبه دولت باید یک نوع بیمه داشته باشند. یا بیمه تامین اجتماعی یا بیمه خدمات درمانی و یا صندوق‌های کوچک بیمه‌یی مانند بیمه‌های بانک‌ها و فولاد و شرکت نفت و... خارج از افرادی که تحت تکفل بیمه‌های مختلفند، عده‌یی می‌مانند که هیچ بیمه‌یی ندارند. طبق مصوبه دولت و مجلس، دولت مکلف است دفترچه‌یی به اینها بدهد به نام بیمه سلامت ایرانیان. لذا خانواده معتادان خود به خود از خدمات بیمه سلامت بهره‌مند می‌شود. اما آنچه در سامانه پابا اتفاق می‌افتد فقط درمان معتادان کم بضاعت و بی‌بضاعت است در درمانگاه‌هایی که در این سامانه ثبت شده‌اند. اگر یکی از اعضای دیگر خانواده نیز معتاد باشد، می‌تواند مستقلا در سامانه پابا ثبت‌نام و از خدمات آن استفاده کند.

یکی از اتفاقاتی که در دوران درمان معتادان می‌افتد، مشاوره خانواده معتاد است چراکه آنها نمی‌دانند چگونه باید با بیمار برخورد کنند. آیا بیمه، مشاوره با خانواده بیمار را هم پوشش می‌دهد؟

بله، صحبت شما، همان بحث خانواده درمانی است و این مساله مشمول بیمه می‌شود. هر خدمت مشاوره‌یی که به بیمار یا خانواده‌اش در مرکز ترک اعتیاد داده شود جزیی از یک دوره است و هزینه آن مشخص است. این هزینه را بیمه براساس تعرفه مصوب دولتی پرداخت می‌کند.

مراکز ماده 16 چه هزینه‌یی را به دولت تحمیل می‌کند؟ چند نفر در این مراکز اسکان پیدا می‌کنند؟

بسیار متشکرم از سوال خوبتان. مواد 15و 16قانون مبارزه با مواد مخدر، هنگامی که بازنگری شد و شکل تازه‌یی به خود گرفتند وظیفه‌یی را روی دوش سیستم‌های اجرایی گذاشتند. دبیرخانه ستاد، نهاد اجرایی نیست و از لحاظ قانونی به هیچ‌وجه مکلف به راه‌اندازی مراکز ماده 16 نیست. این مراکز مخاطبشان فقط و فقط معتادان متجاهر هستند یعنی آنها که به اصطلاح به آخر خط رسیده‌اند، دیگر درمان را نمی‌پذیرند، مرتکب جرایم می‌شوند و چهره شهرها را مکدر می‌کنند، نه آنها که مثلا در منازل خودشان مصرف مواد مخدر دارند یا خرده‌فروش‌اند. این افراد تعدادشان زیاد هم نیست. طبق قانون، این افراد توسط نیروی انتظامی و ضابطان قضایی جمع‌آوری می‌شوند و در اختیار مراکز ماده 16 قرار می‌گیرند تا درمان شوند. متاسفانه از زمان تصویب این قانون اجرای آن تا چند سال به تعویق افتاده بود و دستگاه‌های اجرایی که باید مراکز مرتبط با این ماده قانونی را ایجاد کنند، وارد گود نشدند. دستگاه‌های درمانگر در کشور ما هم دو دستگاه هستند، وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی کشور. در نتیجه فشار مضاعفی به دبیرخانه ستاد آمده و ما مجبور بوده‌ایم راسا مراکز ماده 16 را در پاره‌یی از استان‌ها دایر کنیم.

درحال حاضر چند مرکز ماده 16 وجود دارد؟

الان 16 مرکز ماده 16 در استان‌های مختلف کشور وجود دارد و یک مرکز هم هست که به بخش خصوصی واگذار شده است. این مراکز در طول سال حدود 20هزار معتاد متجاهر را تحت درمان قرار می‌دهند که دوره‌های نگهداری در این مراکز بین یک تا سه ماه ‌براساس نظر کارشناس و حکم قضات محترم تا 3ماه دیگر هم قابل تمدید است. سیاست ستاد در مورد این مراکز سیاستی حداقلی است و خدمات درمان و مشاوره این مراکز به ترتیب توسط وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی انجام می‌شود. خدمات نگهداری شامل تغذیه، لجستیک و حفاظت آنها توسط دبیرخانه ستاد در استان‌ها هماهنگ می‌شود و بودجه‌ها را عمدتا ستاد و در پاره‌یی از استان‌ها سایر دستگاه‌های اجرایی ازجمله شهرداری‌ها می‌پردازند. سیاست ستاد هم افزایش تعداد مراکز ماده 16 نیست و ما مراکز جدیدی راه‌اندازی نخواهیم کرد. درخصوص معتادان متجاهر هم باید بگویم که ما 2 کار مهم را دنبال می‌کنیم، اول خدمات کاهش آسیب که منظور از آن این است اینها دیگر در انظار عموم مواد مخدر مصرف نکنند و به پاتوق‌هایشان برگردند. دوم هم اینکه از قابلیت بخش خصوصی استفاده کنیم و در قالب بند «ب» ماده 16 استفاده کنیم و این افراد را ارجاع بدهیم به مراکز ماده 15 که در واقع همان مراکز اقامتی هستند که توسط بخش خصوصی و با مجوز سازمان بهزیستی ایجاد شده‌اند و خدمات را در مقابل دریافت پول ارائه می‌دهند. ما در نقاطی از کشور که مراکز ماده 16 نداریم و سیاستمان هم این نیست که مرکز جدید ایجاد کنیم به این مراکز ماده 15 یارانه می‌دهیم که این افراد را بپذیرند.

یارانه هر شخص معتاد چقدر است؟

به طور متوسط بین 5500 تومان تا 7500 تومان در استان‌های مختلف چراکه در بعضی از استان‌ها هزینه مکان و خدمات پایین‌تر است.

واقعا فکر می‌کنید این ارقام کافی است؟ اگر هزینه‌های تغذیه و امثال آن را در نظر بگیریم 7500 تومان واقعا رقم کوچکی است.

محاسبات ما نشان می‌دهد که اگر کمپی تعداد معتادانش کم باشد، مثلا بین 40 تا 60 نفر را تحت پوشش داشته باشد، این یارانه‌ها اصلا کفایت نمی‌کند. اما اگر تعداد افراد بالاتر برود به دلیل سر شکن شدن هزینه‌ها، این ارقام کافی هستند. هر چند وسع و توان ستاد به دلیل محدودیت‌های بسیار شدید بودجه‌یی واقعا بیشتر از اینها نیست. اگر ما بخواهیم بیش از این به مراکز ماده 16 بپردازیم از بحث‌های بسیار مهمی مثل پیشگیری، کاهش آسیب و درمان‌های غیراقامتی که هزینه‌هایشان بسیار کمتر است، غافل می‌شویم. درمان‌های غیراقامتی اثربخشی بیشتری هم دارند حدود 70 تا 80درصد از کسانی که خدمات اقامتی دریافت می‌کنند دوباره برمی‌گردند.

آقای افشاری، آموزش در مورد اعتیاد در مدارس و دانشگاه‌ها چندان به چشم نمی‌آید. دلیل این مساله به نظر شما چیست؟

من هم موافقم که آموزش زیاد به چشم نمی‌خورد هر چند تنوع فعالیت‌های آموزشی و مشاوره‌یی کاملا قابل قبول است اما میزان پوشش آنها بسیار کم است. متخصصان امر می‌گویند که شما اگر می‌خواهید توفیق خوبی در بحث پیشگیری داشته باشید باید در گروه هدف چیزی حدود 50درصد افراد تحت پوشش برنامه‌های پیشگیرانه قرار بگیرند. متاسفانه ما در آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم‌ترین گروه‌های هدف حداکثر پوششی که داریم 8 تا 10درصد است.

در ماده 16 هر نفر معتاد سهم یارانه‌اش چقدر است؟

پرداختی ماده 16 هم دقیقا مثل ماده 15 است و اختلافی با آن ندارد. درحال حاضر مراکز ماده 16 که زیر نظر دبیرخانه ستاد هستند، سهمیه‌یی دارند که بالاتر از آن نمی‌توانند در استان معتادان را بپذیرند و بر همین اساس هم ما به آنها یارانه می‌دهیم. مثلا در یکی از استان‌هایی که من 4-3روز قبل آنجا بودم سرانه یارانه‌اش 7200 تومان بود، بعضی استان‌ها 7500 تومان و بعضی استان‌های کم درآمد‌تر هم تا 6000 تومان یا 5500 تومان. طبق محاسبه‌یی که شده است به این استان‌ها پرداخت صورت می‌گیرد.

پیشگیری در مرز‌ها باید خیلی بیشتر باشد، اطلاع‌رسانی که در این نقاط انجام می‌شود هم به دلیل حساسیتی که وجود دارد باید بیشتر باشد، مثلا در مرزهای شرقی مثل افغانستان که خودشان تولید‌کننده‌اند. من با آقایی در سردشت صحبت کرده بودم که دبیر سابق انجمن مصدومین شیمیایی سردشت هم بود. می‌دانید در سردشت، شهر به دوقسمت فقیرنشین و غنی‌نشین تقسیم شده بود ایشان می‌گفت چند سال است که به دلیل بیکاری بالا، افرادی آمده‌اند و با قاچاقچی‌ها کار می‌کنند و به این شیوه پولدار شده‌اند و در اثر همین مساله، فاصله طبقاتی هم در این شهر افزایش پیدا کرده...

داستان مواد مخدر خیلی پیچیده‌تر از آنی است که می‌بینیم. یک زمانی هدف‌گذاری ما در خصوص مواد مخدر بیشتر شامل مرزها بود. الان مرزها جلوتر آمده‌اند و به شهر‌ها محله‌ها و خانه‌های ما رسیده‌اند. اتفاقا در طول 2 سال گذشته هدف‌گذاری ما این بوده که مرزها را در همان جایی که پیش‌تر بودند، یعنی در مرزهای شرقی و غربی نگهداریم. شیشه دیگر از مرزهای شرقی یا غربی وارد نمی‌شود بلکه همین جا در کوچه‌های ما در ساختمان کناری، آپارتمان کناری ما و در یک آشپزخانه در یک لابراتوار کوچک دارند این مواد را تولید می‌کنند، چند ماده پیش‌ساز را با هم می‌جوشانند و بلورها و کریستال‌های شیشه را به دست می‌آورند. حالا ما چه اقدامی باید صورت دهیم که این به حداقل برسد؟ دو، سه اتفاق مهم باید بیفتد. پیشگیری وضعی، یعنی عدم دسترسی مردم به مواد باید ادامه پیدا کند. مقابله با عرضه همچنان که در طول چند دهه گذشته جدیت داشته، باید ادامه یابد اما باید کمک کنیم که این خیلی گسترده نشود و پراکندگی در برخورد بیشتر از این نشود، به این معنی که مثلا اگر 1200 کیلومتر مرز شرقی وجود دارد و ما بخواهیم وارد فاز برخورد بشویم، در کوچه‌های کشور باید حواسمان به چند میلیون کیلومتر باشد و دیگر صحبت از 1200 کیلومتر نیست. برای تولید مواد محرک یک‌سری پیش‌ساز لازم است. اینها عمدتا از خارج می‌آیند، مثلا سودو افدرین که از خارج می‌آید و مصرف آن در قرص‌های سرماخوردگی است. از این ماده قبلا 10 تن وارد می‌شد و نیازش در داروسازی در همین حد بود، اما حدود 50-60 تن واردات صورت می‌گرفت و تبدیل به داروهای سرماخوردگی وآنتی‌هیستامین می‌شد. آنهایی که می‌دانستند این ماده مصرف دوگانه دارد، هم خود این ماده را و هم قرص‌های آماده را می‌خریدند و به مواد مخدر تبدیل می‌شد. ما با هماهنگی که داشتیم در ستاد، قیمت‌ها را واقعی کردیم و دیگر سودوافدرین به میزان قبل وارد کشور نمی‌شود و تولید شیشه هم به‌شدت کاهش پیدا کرده. الان قیمت شیشه از حدود 15-20 میلیون تومان به 50 تا 70 میلیون تومان رسیده که اتفاق خوبی است، چرا که باعث می‌شود معتادان از مصرف مواد صنعتی به سمت مصرف مواد سنتی بروند. اتفاق مهم‌تر دیگری که باید بیفتد و چارچوبش هم آماده شده، بحث همه گیر کردن پیشگیری است.

در کشور ما نه تنها در کنار مرزها بلکه در همه جا دسترسی به مواد مخدر آسان است چون ما در کنار بزرگ‌ترین تولید‌کننده مواد مخدر قرار گرفته‌ایم که سالانه 6500 تن مواد مخدر تولید می‌کند که از این مقدار بخش قابل توجهی به ایران می‌آید و به اروپا می‌رود. همین مساله باعث شده که مواد مخدر در ایران ارزان باشد. قیمت هروئین در کشور ما حدودا یک‌صدم خیابان‌های لندن است. ما نه تنها مناطق مرزی بلکه درون مرزها را هم باید با پیشگیری واکسینه کنیم. در حال حاضر، سند جامع اولیه پیشگیری از اعتیاد نهایتا در جلسه ستاد با ریاست رییس‌جمهور نهایی شده است. الان نقشه راه ما کاملا مشخص است.

فضاهای مجازی سرشار از تبلیغات اغوا‌کننده‌اند و ما به این نتیجه رسیده‌ایم که مداخلات ما حتی با پوشش همه نهادهای دولتی، به بالای 50 درصد نمی‌رسد و به همین دلیل است که ستاد تا امروز حدودNGO 1400 را در سطح ملی و استانی را در بانک اطلاعاتی خودش به ثبت رسانده و از آنها برای توسعه خدمات پیشگیری اولیه کمک می‌گیرد. با این حال و با وجود همه اینها شفاف بگویم، پوشش ما به جای 50 درصد، حدود 10 درصد است و این پوشش باید افزایش پیدا کند.

آیا بودجه ستاد این اجازه را به آن می‌دهد که در این سطح بزرگ فعالیت کند؟

واقعیت این است که خیر. بودجه‌های ستاد فقط نقش کاتالیزور دارند. ستاد هم قرار نبوده که بودجه‌های کلیه فعالیت‌ها را تامین کند. دبیرخانه ستاد هم متشکل از همه دستگاه‌های عضو است، یعنی ستاد محل هماهنگی، برنامه‌ریزی و تدوین استراتژی است تا دستگاه‌ها با هم هماهنگی و همپوشانی داشته باشند و از موازی‌کاری جلوگیری بشود. بودجه‌هایی که برای ستاد گذاشته می‌شود واقعا کم است. 120 میلیارد تومان برای مشکلی به این بزرگی رقمی نیست. در جلسه اصلی ستاد هم با حضور ستاد بحث شد که بودجه‌یی که به ستاد پرداخت می‌کند، حداکثر 20 درصد، تاکید می‌کنم حداکثر 20 درصد هزینه‌ها را پوشش می‌دهد و 80 درصد بقیه بودجه را باید خود دستگاه‌ها تامین کنند و از سازمان برنامه بودجه بخواهند. خود همین مصوبه هم متاسفانه اجرا نشد و به همین دلیل بودجه ما هم به جایی نرسیده است.

مساله دیگری هم که هست ترانزیت است. کشورهای خارجی در این باره به ما کمک نکردند. در دوره تحریم حتی تجهیزات را هم به ما ندادند و این را از ما دریغ کردند. خیلی‌ها می‌گویند که ایران باید یک راهی را برای ترانزیت مواد مخدر باز کند تا هم کمتر آسیب ببیند و هم درآمد داشته باشد!

من نمی‌دانم که چه کسانی حامی این نظریه هستند اما در دهکده جهانی امروزی که اتفاقی مثلا در لیبریا می‌افتد و فردای آن روز ابولا در همه جا پخش می‌شود، همه ابنای بشر باید از آسیب‌های اجتماعی مصون باشند. پلیس ما موفق‌ترین پلیس مبارزه با مواد مخدر در طول چند دهه گذشته در دنیا بوده و این سند افتخاری است برای ما و ما به عنوان یک قدرت منطقه‌یی باید در مقابل همه آحاد بشر خودمان را مسوول بدانیم. اینکه بگوییم در کوتاه‌مدت ما شاید سود کنیم قابل قبول نیست، این در درازمدت به ضرر همه خواهد بود. در مراجعه اخیر نمایندگان پارلمان اروپا به ایران، ما در جلسه‌یی اعتراض شدید کردیم که فعالیت‌های ما اصولا به نفع شماست و فقط بخشی از آن به سود ما تمام می‌شود، اما متاسفانه در فرهنگی که در جامعه جهانی وجود دارد، استفاده ابزاری رواج دارد. ما کار خودمان را به عنوان یک قدرت منطقه‌یی ادامه خواهیم داد چه آنها کمک بکنند چه نکنند.

سال 1386 شما از یک‌سری اقتصاددان‌ها به شما طرحی دادند به عنوان پروژه که شما در سازمان‌های بین‌المللی ارائه کردید و توانستید بخشی از هزینه‌هایی که ایران در مبارزه با مواد مخدر دارد، از سازمان‌های جهانی بگیرید...

ما فقط هزینه‌ها را نشان دادیم، چیزی دریافت نکردیم. آنها فقط وام‌های بسیار کوچکی به ما دادند که در واقع برای پروژه‌هایی بود که تا به حال اثر بخشی مشخصی هم در کشور نداشتند و در واقع طرح‌های خامی بودند که قبلا در جهان تجربه اجرایی کمی داشته‌اند. هدف آنها هم این بود که این طرح‌ها با بودجه سازمان ملل به صورت پایلوت اجرایی بشوند و اگر اثربخشی آنها با استفاده از بودجه سازمان ملل مناسب بود، بیاید و در فهرست برنامه‌های اجرایی ملی کشورها قرار بگیرد. کل بودجه‌یی که سازمان ملل برای اجرای طرح‌ها می‌آورد بخش بسیار ناچیزی از هزینه‌های ما را پوشش می‌دهد. 120 میلیارد تومانی که گفتم بودجه مستقیم ستاد است...

منظور ما این بود که چرا این بودجه‌ها قطع شده است؟

خیر، هیچ بودجه‌یی قطع نشده. بودجه‌ها و برنامه‌های UNODC، 5ساله هستند و به امضای دبیرکل ستاد و رییس دفتر UNODC در وین می‌رسد. برنامه 5 سال گذشته تا ماه ژانویه قبل بود، یعنی تا 6 ماه گذشته.

برنامه جدید 5ساله اخیر را هم دوستان نوشته‌اند و با ستاد هم به تفاهم رسیده‌اند من خودم هم با وجود اینکه دوباره به ستاد برگشته‌ام در جلسات حضور داشتم، ‌اما متاسفانه برای اسفندماه که دبیرکل محترم ستاد در وین حضور داشتند و رییس UNODC هم در آنجا بودند، این برای امضا آماده نشد. هر چند برنامه جدید، به زودی میان وزیر کشور و رییس UNODC امضا خواهد شد. این را هم باید در نظر گرفت که قدرت‌های جهانی که به سازمان UNODC و سازمان‌های بین‌المللی مشابه آن پول می‌پردازند، در واقع از قدرتشان استفاده می‌کنند و به دلیل تحریم‌ها و مسائلی از این دست، خیلی به دفتر UNODC در ایران پول نمی‌دهند و این بودجه‌ها خیلی کوچک شده است.

حدود این بودجه‌ها تقریبا چقدر است؟

رقم دقیق را به خاطر ندارم اما رقم برنامه قبلی، بیشتر از 5-2 درصد از بودجه مستقیم ملی نیست، یعنی همان 120میلیارد تومانی که عرض کردم و این تازه برای 5 سال است. البته این برنامه‌ها، برنامه‌هایی نیستند که ما بودجه دریافت کنیم و با آنها پروژه ملی اجرا کنیم.

پس اینکه صحبت از رقم 30هزار دلار می‌شود صحت دارد، یا نه؟

 دقیقا به خاطر ندارم. رقم دقیق این بودجه‌ها را می‌توان از خود سازمان UNODC پرسید که در برنامه‌های 5 ساله جدید آنها هم آمده است. حسن برنامه‌هایی که توسط سازمان ملل اجرایی می‌شود در این است که طرح‌هایی که قبلا در جای دیگری اجرا شده‌اند و اثربخشی‌شان در ایران هنوز مشخص نیست، در اینجا به صورت پایلوت اجرا می‌شوند و بعد که ایرانیزه شدند و اصلاحات لازم روی آنها انجام شد، در بعد ملی اجرا می‌شوند. برنامه‌های سازمان ملل اصلا ابعاد ملی ندارند که مثلا تعداد چندصد هزار نفر را پوشش بدهند. بخشی دیگر از این بودجه‌ها هم صرف فرستادن افراد برای آموزش‌ها می‌شود.

منبع : اقتصاد آنلاین 


پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر