به گزارش پایگاه خبری اعتیاد (ادنا) در ابتدای این بخش، دکتر رضا دانشمند درباره علت آغاز پروژه توجه به وضعیت اعتیاد در کودکان خیابانی گفت: حساسیت بخش بزرگی از جامعه و در پی آن وزارت بهداشت به موضوع وضعیت اعتیاد در کودکان خیابان، باعث مطرح شدن بحثهای تازه ای در این حوزه شده است. موضوع اعتیاد در کودکان خیابانی ظرافتهای خاص خود را دارد.
دانشمند دلیل عمده این موضوع را محروم بودن این کودکان از هویت شناسنامه ای دانسته و یادآور شد این کودکان می توانند پرخطرترین گروه معتادان آینده قلمداد شوند. او در ادامه گفت: کودکان خیابانی در سن بلوغ و پس از آن میتوانند آسیبهای جبران ناپذیری به جامعه وارد کنند.
این روانپزشک در ادامه افزود: طبق آمارهای رسمی تعداد کودکان بیخانمان در حدود 100 میلیون نفر است. میزان خطر آزار جنسی در این کودکان بسیار بالاست. بسیاری از این کودکان هویت قانونی ندارند و در پی این موضوع مشکلات عدیده ای برایشان پیش خواهد آمد.
دانشمند خاطرنشان کرد: کودکان خیابانی دو دستهاند دسته ای با خانواده زندگی میکنند و شبها در خانه با خانواده خود میخوابند و گروهی دیگر بنا به دلایلی مثل فرار از خانواده و آزار جنسی به بیرون از خانواده پناه بردهاند. او در ادامه بیان کرد: کودکانی که در معرض خشونت در خانواده قرار داشتهاند و دچار اختلالات رفتاری هستند احتمال بیشتری است که از خانه متواری شده و تبدیل به کودکان بی خانمان شوند.
او آسیبهای کودکان خیابانی را شامل بزهکاری، مشکلات مربوط به سوءتغذیه، بهداشت، بیماریهای روانپزشکی، مصرف مواد مخدر و اعتیاد دانست.
این محقق و روانپزشک در ادامه افزود:در حوزه اعتیاد سه روش مشخص پیشگیری، درمان و کاهش آسیب تعریف شده است. درمان در بالغین شامل مداخله در بحران است که باید در این مرحله شرایط خاص و ویژه و مشکلات معتادان شناسایی شود. مراحل بعد شامل سمزدایی و درمانهای بازتوانی است .او تاکید کرد مرحله بازتوانی در کودکان معتاد بسیار حائز اهمیت است چراکه کودک در این مرحله باید توانمندیهایی کسب کند تا بتواند به زندگی عادی خود برگردد که این بخش بسیار مهمی است.
دانشمند، مسائل سلامت جسمی و عفونتهای خونی و جنسی درباره این کودکان را بسیار مهم دانست و افزود: نکته مهمتر این است که بسترهای اجتماعی مناسبی برای حضور این کودکان در جامعه فراهم شود، یعنی صرفاً درمان در حوزه پزشکی مهم نیست و نقش مددکاران اجتماعی در این مرحله برای حمایتهای روحی بسیار حائز اهمیت است.
این روانپزشک در پایان افزود: وقتی در سال ۹۳ به حساسیت NGO ها و افراد درباره مساله اعتیاد کودکان خیابانی پی بردیم و پروژهای را در اینباره آغاز کردیم، در گام اول فکر کردیم درمان به وسیله دارو کفایت میکند ولی بعداً متوجه شدیم، مشکلات پیچیدهتر از این است. دلیل این پیچیدگیها، سخت بودن دسترسی به این کودکان است. او مهمترین اقدامات را در کاهش آسیبهای کودکان معتاد خیابانی، حمایتهای اجتماعی دانست.
کودکان خیابانی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر هستند
در بخش بعد دکتر امید مساح سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد: گروه کودکان خیابانی با وجودی که در سطح شهرهای بزرگ کاملاً قابل مشاهده هستند اما عملاً قابل دسترس نیستند و این عاملی است که کار حمایت را دشوار میکند. او گفت: کودکان خیابانی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر هستند.
مساح در ادامه کودکان خیابانی را اینگونه تعریف کرد: گروه اول کودکانی که در خیابان هستند اما محل زندگی آنها خیابان نیست و شب به خانه میروند. گروه دوم بیخانمان در خیابان هستند و شبها در خیابان میخوابند. او تاکید کرد متاسفانه اطلاعات مشخصی راجع به کودکان خیابانی در دست نیست و آمارها در این زمینه تخمینی، شناور و باز است.
این پزشک و پژوهشگر حوزه اعتیاد در ادامه افزود: طبق گزارشی در تهران تعداد کودکان خیابانی پایتخت ۲۰هزار نفر اعلام شده ولی آمارها مستند نیستند. آنچه مسلم است ۶۰٪ ایرانی هستند و در دو گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ تا ۱۸ سال قرار میگیرند. او در ادامه آمارهای کودکان کار تهران را اینگونه اعلام کرد: ۳۵ درصد مشغول تحصیل، ۴۰ درصد ترک تحصیل و ۲۵ درصد اصلاً مدرسه نرفتهاند. ۸۱ درصد آنها شاغلاند و عمدتاً کارهایی که انجام میدهند متناسب با سن آنها نیست. از جمله مهمترین شغلهای کودکان خیابانی دستفروشی ۷۲ درصد، پادویی و باربری ۸ درصد، نوازندگی در چهارراهها ۴ درصد، جمعآوری بازیافت ۹ درصد، گدایی ۵ درصد، خرید و فروش مواد، تنفروشی، سرقت و جیببری ۲ درصد است. متوسط سن دختران در رابطه جنسی ۱۲.۵ سال و پسران ۱۳.۷ است. مقدار درآمد این کودکان در تهران روزانه چیزی بین ۵ تا ۵۰ هزار تومان است. ۳.۶ درصد هیچ سرپرستی ندارند. مساح عمدهترین علتی که این کودکان به خیابان میآیند را فقر دانست و افزود: سطح تحصیلات و آموزش مناسبی در خانواده این کودکان وجود ندارد. ترک تحصیل و مهاجرت هم علتهای بعدی کشیدهشدن این کودکان به خیابان است.
مساح گفت: خطرات خیابانی شدن برای کودکان شامل کشیدهشدن به دستههای خلاف خیابانی، مصرف سیگار یا مواد، ترک تحصیل، انواع جرمها و رفتارهای پر خطر، سواستفاده جنسی، بیماریهای جنسی و عفونی، قاچاق و مبادله مواد و روسپیگری است. او تاکید کرد آن دسته از کودکانی که در نزدیکی پاتوقهای معتادان هستند بیشتر در معرض خطر انواع سوءاستفادهها قرار دارند.
او ادامه داد: از دیگر جرمها میتوان به زدوخورد و دعوا و جیببری و سرقت اشاره کرد.
مساح در پایان اشاره کرد: تغییرات مختلفی در آمارهای سو مصرف مواد و سیگار وجود دارد و عمدتاً گزارشها از مراکزی است که این کودکان در آن نگهداری میشوند. معمولاً کودکان در این مراکز در انجام این کارها آزاد نیستند و بنابراین آمارهای خیابانی معتبرتر است. او امکان انجام رفتارهای پرخطر در کودکانی که الکل و هروئین مصرف میکنند را بالاتر دانست و افزود: در سال ۹۰ میزان ابتلا به HIV تا حد زیادی افزایش پیدا کرده است.
کلمه «کودک خیابانی» نوعی انگ است
حامد بهاری پزشک و محقق حوزه اعتیاد در قسمت بعدی پنل در آغاز درباره مداخله پیشگیرانه از اعتیاد کودکان خیابانی گفت: در این مورد نیاز به برنامهریزی هدفمند برای این گروه خاص است که متاسفانه اسناد زیادی از آن در دست نداریم. مداخلات پیشگیرانه باید بر اساس اصولی باشد. برخی آموزشها خود ترغیبکننده است، یعنی به جای اینکه از اعتیاد پیشگیری کند کودک و نوجوان را به سمت استفاده از مواد مخدر میکشاند.
بهاری در ادامه افزود: کلمه «کودک خیابانی» خود نوعی انگ است و بار منفی دارد. کلمات جدیدی در دنیا بهجای این واژه استفاده میشود مثل Street Connected Children یعنی کودکی که به خیابان مرتبط شده است. او همچنین گفت: اصول پیشگیری برای کودکان متفاوت است، برخی خانواده محور و برخی فرد محور است.
این پزشک همچنین خاطرنشان کرد: وقتی برای کودکان خیابانی کار کردن حیاتی است، نمیتوان به آنها گفت کار نکنند تا وقتی جایگزین مناسبی برایشان وجود ندارد.
بهاری ارزیابی وضعیت کودکان خیابانی را شامل شناسایی کودکان خیابانی در مراحل اولیه خیابانی شدن دانست. مثلاً اینکه این کودکان دارای والدین هستند یا نه؟ اگر دارای والدین هستند محل سکونت والدین کجاست؟ و اگر نیستند، شبها کجا میخوابند؟
او در ادامه گفت: مرحله بعد ارزیابی اولیه کودک است یعنی بررسی اینکه آیا مشکلات روانشناسی و اعتیاد دارد یا خیر؟
بهاری یکی دیگر از موارد مداخله پیشگیرانه را طراحی مدرسههای خاص برای این کودکان دانست؛ مدارسی که در آنها توانایی این کودکان برای حضور در اجتماع تقویت شود. در گام بعد برای کودکانی که خانواده دارند مددکاری خانواده انجام شود.
بهاری همچنین در پایان گفت: گام بعد بررسی تمایل این کودکان به حفظ خانواده و داشتن آن است. رویکرد جدید نسبت به کودکان خیابان این است که این کودکان تا مدتها تحت نظر باشند، شاید تمایلی به سمت بازگشت به خانواده پیدا کنند. در واقع ارزیابی بازگشت به خانواده بسیار مهم است.
کرک هرویین و تریاک بالاترین میزان مصرف را در بین کودکان خیابانی دارند
محبوبه فیروزکوهی متخصص روانپزشک و سخنران بعدی این پنل،در ابتدا بیان کرد: مصرف مواد در کودکان باعث ایجاد بیماریهای روانپزشکی میشود و حالت متقابل آن هم متصور است.
این روانپزشک در ادامه گفت: آنچه مشخص است اینکه مصرف مواد سبب رفتارهای پرخطر و اختلالات روانپزشکی است. درمانهای دارویی برای بزرگسالان فراوان است ولی ما این وسعت اطلاعات را در مورد کودکان نداریم.
فیروزکوهی ادامه داد: یکی از مشکلات و حساسیتها این است که واکنش کودکان به این داروها چیست؟ یا اینکه عوارض جانبی اینها برای کودکان چیست؟مشکل دیگر تفاوت فیزیکی و رشد مغزی این کودکان نسبت به بزرگسالان است که این موضوع هم درمان های دارویی را تحت شعاع قرار میدهد.
او خاطرنشان کرد: کودکان خیابانی که به بیمارستان برای درمان اعتیاد ارجاع داده میشوند به وسیله داروهایی چون کلونیدین( clonidine) هیدروکسین و ایبوبروفن مورد درمان قرار میگیرند. این کودکان عمدتا دردهای عضلانی سنگینی دارند که با تجویز ایبوبروفن سعی در درمان آنها داشته ایم. ناراحتی های گوارشی،حالت تهوع و استفراغ در این کودکان شایع است که عمده مشکلات آنها هم مشکلات تغذیه ای و بهداشتی است.
فیروزکوهی در پایان گفت:در بین این کودکان کرک هرویین و تریاک بالاترین میزان مصرف را دارند.
کودک گرسنه مشاوره نمیفهمد
دکتر معصومه معارفوند که سخنران آخر این پنل بود، گفت: ما به دنبال مطالعه کیفی بوده ایم. یعنی بررسی این موضوع که چه خدمات اجتماعی برای این کودکان مناسب است. ما بر این اعتقادیم که درمان های صرف پزشکی کافی نیست و بیشتر باید به دنبال راه حل های اجتماعی بود.
او در ادامه مراحل درمان اجتماعی این کودکان را اینگونه برشمرد: مورد اول اینکه شناسایی این کودکان باید لزوما یک شناسایی اکتیو باشد. یعنی باید مرتب وضعیت این کودکان را پیگیری کنیم و منتظر نباشیم این کودکان به دنبال ما باشند بلکه ما به دنبال آنها برویم.
معارفوند تاکید کرد: مهم ترین مورد و گام بعدی این است که به نیازهای این کودکان پاسخ دهیم، یعنی نیاز آنها به موارد بهداشتی و سوءتغذیه آنها را رفع کنیم. باید بررسی کنیم جایی که کودک در آن زندگی می کند امن است یا خیر و این نکته بسیار مهمی است.
او خاطرنشان کرد: بعد از این مرحله است که کودک تازه میتواند مشاوره بپذیرد. نباید فراموش کنیم که کودک گرسنه مشاوره نمیفهمد. موضوع بعدی این است که به alternative care توجه کنیم. و این یعنی سرپرست برای آنها جایگزین کنیم. مکانی که کودک در آن زندگی می کند باید تغییر کند.
معارفوند در پایان گفت: در بحث درمان های روحی است که آموزش و پرورش معنا می یابد. باید به این نکته توجه کرد که این کودکان به کاری که انجام می دهند نیاز دارند و ممکن است تا مدت ها پس از اینکه ما مداخله را در مورد آنها شروع کردیم همچنان به کار خود ادامه دهند پس بهتر است مهارت های شغلی آنها افزایش یابد. نکته مهم دیگر این است که مشارکت خود کودکان از صفر تا صد در این روند بسیار مهم و ضروری تلقی می شود.