پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 2644
۲۸ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۱۸
اندازه متن
پژوهشگر اعتیاد و پزشک مرکز درمان اعتیاد مادر و کودک تولد دوباره:

پروتکل‌های درمانی مردانه اعتیاد، درمان زنان را دشوار کرده است / شتاب بالای فرآیند اعتیاد در زنان

اعتیاد در زنان شتاب تندتری نسبت به مردان دارد؛ یعنی در زنان نسبت به مردان، پس از اولین تجربه مصرف مواد، خیلی سریع‌تر مصرف بار اول تبدیل به مصرف روزانه و مداوم می‌شود و این شکل‌گیری مصرف مداوم به لحاظ زمانی شدت بیشتری پیدا می‌کند.
محمد بینازاده

براساس اطلاعات پیمایش ملی خانوار در مورد شیوع مصرف مواد مخدر و روان‌گردان در کشور در سال 94، شروع مصرف مواد در دوره 15 تا 29 سالگی نسبت به سال‌های گذشته تغییر کرده است؛ به‌طوری ‌که مشاهده می‌شود زنان زیر 30 سال نسبت به گذشته مصرف مواد را زودتر شروع می‌کنند و زودتر گرایش به مصرف مواد پیدا کرده‌اند. میانگین سن شروع مصرف کلیه مواد در زنان 26.2 است. اما این رقم در گروه‌های سنی کمی متفاوت است؛ به‌طوری ‌که میانگین سن شروع مصرف مواد در مردان 15 تا 29 ساله، 19.1 سالگی و در زنان 15 تا 29 ساله، 20.3 سالگی است. یعنی فاصله زنان و مردان در این محدوده سنی کاهش یافته است. مردان 30 تا 44 سال به طور میانگین در 22.8 سالگی مصرف مواد را شروع کرده‌اند و زنان این محدوده سنی، در 27 سالگی مصرف مواد را شروع کرده‌اند. این مؤلفه نشان می‌دهد که قبح مصرف مواد در دختران ریخته شده و راحت‌تر مصرف می‌کنند و در زنان میل به مصرف در حال افزایش است. بر این اساس توجه به راهکارهای پیشگیرانه و درمان مهم است اما همواره شنیده می‌شود که درمان اعتیاد در زنان دشوارتر است. برای یافتن پاسخ پرسش‌هایی در مورد وضعیت اعتیاد زنان و چگونگی برخورد با آن، به سراغ دکتر محمد بینازاده، پژوهشگر اعتیاد و پزشک مرکز درمان اعتیاد مادر و کودک تولد دوباره رفتیم و با او به گفت‌وگو نشستیم.

شروع اعتیاد در زنان عموماً به چه شکلی اتفاق می‌افتد؟
مطالعات مختلفی در این حوزه انجام شده است که اغلب مرجع‌ غربی دارند. با این وجود در کشور خودمان نیز مطالعات اندکی انجام شده است. مجموعاً همگی این مطالعات حکایت از این دارند که علاوه بر عوامل حوزه اجتماعی و خانوادگی زمینه‌ساز اعتیاد، اختلالات روحی-روانی مهم‌ترین عامل فردی است که زمینه‌ساز گرایش به مصرف مواد مخدر می‌شود.

تأثیر اختلالات خلقی زنان روی گرایش آن‌ها به اعتیاد
این اختلالات به چه شکلی روی مقوله اعتیاد تأثیر می‌گذارد؟

این روند با صورت‌بندی ساده‌ای به مصرف مواد منجر می‌شود. اختلالات روحی و روانی و اختلالات خلقی مانند افسردگی باعث می‌شود که افراد درصدد خوددرمانی برآیند. تجربیات نشان داده است که مواد مخدر یکی از قوی‌ترین مواد در طبیعت هستند که در ابتدای مصرف، خلق را بالا می‌برند. تصور کنید زنی که دچار افسردگی شده، در اولین تجربه مصرف تریاک متوجه می‌شود که خلقش بالا رفته و افسردگی‌اش درمان شده است. بسیار ساده این موضوع می‌تواند به یک رویه تبدیل شود و به این ترتیب مصرف مداوم شکل می‌گیرد.

تفاوت مشکلات اجتماعی زنان معتاد در طبقات مختلف
زنان معتاد در کنار اعتیاد با چه مشکلات اجتماعی روبه‌رو می‌شوند؟

مشکلات زنان معتاد به طبقه اجتماعی آن‌ها مربوط می‌شود. مسلماً زمانی که از اعتیاد و اعتیاد زنان حرف می‌زنیم، باید بلافاصله سؤال کنیم که کدام زنان؟ مصرف مواد در زنان طبقه فرودست اجتماعی با سبک زندگی مختل و در نتیجه هم‌زمانی با اعتیاد، متفاوت از زنان طبقه متوسط یا طبقه فرادست اجتماعی است. در نتیجه زمانی که از اعتیاد زنان حرف می‌زنیم، از موضوعی واحد صحبت نمی‌کنیم. در ابتدا باید مشخص شود که کدام گروه از زنان مدنظر هستند. آن‌چه در نگاه اول به چشم می‌آید، معمولاً درگیری‌هایی است که اعتیاد برای زنان طبقه فرودست به‌وجود می‌آورد و این تابلویی است که تصویرش در رسانه‌ها بسیار شایع است؛ یعنی کسی که اگر متأهل باشد، نسبت به مسؤولیت‌های خانوادگی، غیرمسؤولانه رفتار می‌کند؛ معمولاً وضعیت اقتصادی و اجتماعی و شغلی مناسبی ندارند و ممکن است گروهی از این‌ها در انتهای این فرآیند تبدیل به معتادان کارتن‌خواب خیابانی شوند.

مشکلات گروه‌های دیگر چیست؟
تفاوت گروه‌های دیگر بر حسب تأثیر عامل یا عوامل مختلف است؛ مثلاً این‌که در طبقه متوسط یا رو به بالا ممکن است با زنی مواجه شویم که اعتیاد دارد اما در کنار آن دارای خانواده‌ای حمایت‌گر است. این وضعیت می‌تواند در حل نهایی معادله عامل بسیار تعیین‌کننده و مؤثری باشد؛ در مقایسه با وضعیتی که خانواده بلافاصله بعد از مواجهه با اعتیاد زن را طرد کنند و هرگونه حمایت خانوادگی را از او دریغ کنند. بنابراین شاید برخی از زنان طبقه متوسط یا بالا شانس این را داشته باشند که حتی علی‌رغم گرفتاری‌شان با موضوع اعتیاد، از حمایت‌های خانوادگی برخوردار باشند و این کمک کند که آن‌ها را به سمت درمان سوق دهد.

این اتفاق هم در طبقه متوسط و هم طبقه مرفه می‌افتد؟
از یک مفهوم آماری حرف می‌زنم؛ شانس یعنی میزان احتمال آماری. در طبقه متوسط رو به بالا احتمال آماری برخورداری از حمایت خانوادگی برای یک زن معتاد نسبت به طبقه فرودست بیشتر است.

شانس دریافت خدمات بهداشتی در طبقات بالای اجتماعی
به لحاظ سلامتی، زنان در هرکدام از طبقات مختلف با چه مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند؟

یک قاعده کلی وجود دارد که مصرف مواد می‌تواند عوارض جسمی کوتاه‌مدت و درازمدتی صرف‌نظر از طبقه اقتصادی و اجتماعی فرد ایجاد کند؛ در نتیجه مصرف مواد هم در کوتاه‌مدت و هم طولانی‌مدت عوارضی را ایجاد می‌کند که به لحاظ سلامتی می‌تواند برای این افراد مشکل‌ساز شود. این تأثیرات در انواع مواد مختلف نیز متفاوت است. مثلاً خانواده‌ مخدرها در مقابل خانواده محرک‌ها چه در کوتاه‌مدت و چه در درازمدت بر بافت‌هایی متفاوت از بدن تأثیر می‌گذارد.

مسأله برخورداری از حمایت‌های طبی و جسمی نیز بسته به این‌که این زن متعلق به کدام طبقه اجتماعی باشد، متفاوت است. یعنی به‌طور بدیهی می‌توان تصور کرد که زنان معتاد متعلق به طبقه متوسط یا بالاتر حتی اگر در نتیجه مصرف مواد دچار عوارض حادی شوند، شانس این‌که از مراقبت‌های پزشکی اختصاصی برخوردار شده و به همین ترتیب اگر اختلال روحی داشته باشند، شانس این‌که بتوانند از مراقبت‌های روانی تخصصی برخوردار شوند، به مراتب بیشتر از طبقه پایین است.

اختلال در سیستم قاعدگی، واضح‌ترین مشکل سلامتی زنان معتاد است
زنان به واسطه اعتیاد دچار بیماری ویژه‌ای متفاوت از مردان می‌شوند؟

به‌طور کلی می‌توان گفت این اتفاق می‌افتد. در زنان با پدیده طبیعی به نام قاعدگی مواجهیم که پس از مصرف مواد، نظم آن به هم می‌خورد. حال اگر چنین پدیده بیولوژیکی که تمام زنان آن را دارند، دچار اختلال می‌شود، می‌تواند اختلالات واضح‌تری را در سطوح پیچیده‌تری از بدن زن ایجاد کند. انواع اختلالات هورمونی در نتیجه این مشکل به‌وجود می‌آید.

فرآیند اعتیاد در زنان شتاب تندتری دارد
تفاوت سن شروع اعتیاد در زنان و مردان چگونه است؟

به نظر می‌آید دو یا سه تفاوت کلیدی وجود دارد. در ایران مطالعات اندکی شکل گرفته ولی نیاز است پژوهش‌های گسترده‌تری با رویکرد جنسیت‌محور به این موضوع بپردازند؛ اما براساس منابع خارجی و به‌طور کلی، یکی از تفاوت‌ها فرآیندی به نام تلسکوپینگ یا شتابناکی است. بر این اساس فرآیند اعتیاد در زنان شتاب تندتری نسبت به مردان دارد؛ یعنی در زنان نسبت به مردان، پس از اولین تجربه مصرف مواد، خیلی سریع‌تر مصرف بار اول تبدیل به مصرف روزانه و مداوم می‌شود و این شکل‌گیری مصرف مداوم به لحاظ زمانی شدت بیشتری پیدا می‌کند. شتابناکی گرایش از مصرف مواد کم‌خطرتر به سمت پرخطرتر نیز در زنان بیشتر از مردان است.

البته این شتابناکی نیمه پری هم دارد؛ پذیرش درمان در زنان معتادی که به درمان می‌رسند، سرعت و شتاب بالاتری دارد و بسیار سریع‌تر با درمان وفق پیدا می‌کنند. البته اگر برنامه درمانی مناسبی وجود داشته باشد، بسیار عمیق‌تر و بهتر درگیر فرآیند درمان می‌شوند.

وجود پروتکل‌های درمانی مردانه، درمان زنان را دشوار کرده است
اما تاکنون شنیده می‌شد که درمان زنان دشوارتر است.

درمان زنان سخت‌تر است؛ زیرا پروتکل‌های درمانی موجود مردانه است. به این دلیل که روایتی مردانه نویسنده پروتکل‌های درمانی بوده و بسیار بدیهی است که این پروتکل‌ها متناسب با وضعیت و نیازهای درمانی زنان نباشد. از این منظر اگر بخواهیم با روایت‌های درمانی مردنوشته به درمان زنان بپردازیم، کار دشواری است؛ گویی از آچار شماره 4 برای بازگردن پیچ شماره 2 استفاده شود. اگر یک پروتکل درمانی مناسب جنسیتی به نام زن نوشته شده باشد و در نتیجه تمامی ملاحظات جنسیتی را در آن لحاظ کرده باشد، آن وقت فرآیند درمانی زنان چطور خواهد بود؟ پدیده شتابناکی می‌گوید که پذیرش از سمت زنان در فرآیند درمان عمیق‌تر و جدی‌تر از مردان است؛ به شرطی که این برنامه درمانی جنسیت‌محور تدوین شده باشد و مطابق با ملاحظات جنسیتی خاص زنان باشد.

ارزیابی‌تان از بازگشت زنان به اعتیاد بعد از درمان چیست؟
از باب اعتیادشناسی، همه عواملی که در بازگشت مردان به اعتیاد پس از درمان دخالت دارند، در حوزه زنان نیز وجود دارند. اما در نگاه اختصاصی می‌بینیم که مصرف مواد در زنان با علت‌های متفاوتی از مردان شروع می‌شود. به‌طور مثال در مردان اصل لذت یا تأثیر گروه همسالان و دوستان عامل مهمی در گرایش به مصرف مواد است اما در زنان اختلال خلقی و به‌ویژه افسردگی این نقش را دارد. زمانی که در شروع اعتیاد این عامل، عامل اساسی است، در بازگشت به اعتیاد نیز نقش عامل اصلی را ایفا می‌کند.

الگوی مصرف مواد در زنان
الگوی مصرف مواد در زنان به چه شکلی است؟

در زمینه الگوی مصرفی زنان در ایران می‌توانیم به دو نکته توجه کنیم. یکی این‌که به‌طور سنتی اگر زنان مصرف‌کننده مواد را به دو گروه جوان و میانسال تقسیم کنیم، طبیعتاً افراد در سنین بالاتر، گرایش قالب به مصرف مواد سنتی مانند تریاک دارند.

در سنین پایین‌تر با دو پدیده خاص و متفاوت مواجه می‌شویم. یکی این‌که اساساً پای خانواده محرک‌ها یعنی آمفتامین و با نام خیابانی شیشه در ایران از بعضی سالن‌های زیبایی و آرایشی و بدنسازی زنان شروع شد؛ زیرا آمفتامین خاصیت لاغرکنندگی دارد و به معنی شیمیایی خود نوعی درمان چاقی است. ابتدا به ساکن حدود 15 سال پیش به دلیل عدم آگاهی و شناخت نسبت به این ماده چنین گرایشی وجود داشت و در آن دوره زنان جوان عمدتاً به دلیل ملاحظات زیبایی‌شناختی گرایش پیدا می‌کردند. در مقطع زمانی حاضر در دختران جوان‌تر به نظر می‌آید که گرایش روزافزونی به سمت خانواده کانابیس با نام‌های خیابانی ماری‌جوانا، حشیش و گل وجود دارد که این گرایش جدید در دختران جوان دیده می‌شود.

مردان از چه الگوی مصرفی تبعیت می‌کنند؟
بر اساس نتایج شیوع‌شناسی ملی اعتیاد سال 94 که اخیراً به‌صورت قطره‌چکانی بخش‌هایی از آن در دسترس عموم قرار گرفته است، مصرف تریاک همچنان در صدر قرار دارد و گرچه تا حدود 8 سال پیش شیشه توانسته بود جایگاه مهمی را در بین مصرف‌کنندگان مواد به دست بیاورد اما گویا در سال‌های اخیر این روند نزولی بوده است؛ اما مصرف شکل خاصی از کانابیس که به گل یا خانواده حشیش معروف است در چند سال گذشته شیب صعودی داشته است.

آماری از زنان معتاد دارید؟
آماری که داریم براساس شیوع شناسی‌های 20 سال گذشته است. آخرین شیوع‌شناسی حکایت از این دارد که حدود 10 درصد معتادان کشور زن هستند.

ارتباط اختلال خلقی و پاسخ مثبت به دعوت برای شروع مصرف مواد
بسیار شنیده می‌شود که اعتیاد زنان به‌واسطه فردی از جنس مخالف به‌ویژه در مقام همسر شروع می‌شود؛ نظرتان در این مورد چیست؟

تجربه بار اول مصرف مواد در تنهایی رخ نمی‌دهد؛ زیرا همیشه یک نفر به فرد پیشنهاد می‌دهد که این ماده را مصرف کن تا حالت را بهتر کند؛ بنابراین همیشه پای یک نفر دیگر در بین بوده است. آن‌قدر این حکم کلی است که کمکی به برنامه‌ریزی و مداخله درمانی نمی‌کند. اگر بخواهیم دقیق‌تر مطرح کنیم، باید تفکیکی بین تأثیر گروه همتا و تأثیر همسر قائل شویم. این تفکیک و تأثیرپذیری به رده سنی فرد مربوط می‌شود. طبیعتاً عامل پیشنهاددهنده بخش قابل توجهی از زنان متأهل معتاد، همسرشان بوده است؛ اما این قاعده در مورد دختران کم‌سن و سال‌تر و مجرد، صدق نمی‌کند که در این گروه ممکن است دوست به‌عنوان عامل پیشنهاددهنده باشد. اما در مجموع یک اختلال زمینه‌ای خلقی در این افراد باعث می‌شود که به این پیشنهاد پاسخ مثبت دهند. این نکته بحث مهمی است که عموماً از قلم می‌افتد.

لزوم غربالگری و تبیین برنامه جنسیت‌محور
راهکارتان چیست؟ باید در مدارس ارزیابی سطح روان دانش‌آموزان را داشته باشیم؟

بله، غربالگری سلامت روان در کودکان و نوجوانان دختر و تشخیص این‌که کدام درصد از اینها درگیر اختلال روحی-روانی یا اختلالات خلقی هستند یا در معرض ابتلا هستند، می‌تواند به طراحان مداخلات پیشگیرانه کمک کند که به شکلی بسته پیشگیری از اعتیاد را برای دختران بنویسند که این ملاحظه جنسیت‌محور در آن لحاظ شده باشد و آن‌چه نوشته می‌شود لزوماً مذکرمحور نباشد.

این پیشنهاد را مطرح کرده‌اید؟
بله؛ به افراد مختلف مطرح شده است.

بازخوردها چه بوده است؟
به نظرم برخوردها مهم نیست. مهم به فعلیت رسیدن است که تاکنون ندیدم که بسته مداخلات پیشگیری از اعتیاد جنسیت‌محور در کشور نوشته شده باشد.

منبع: مهرخانه 

پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر