پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 2376
۰۶ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۰۵:۲۶
اندازه متن
مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر:

قاطعانه می‌گوییم مصرف «شیشه» کاهش یافته است

بر اساس نتایج سال 96، تحمیل هزینه مصرف، خرید مواد، ترک اعتیاد و خانواده زندانی ناشی از جرایم مواد مخدر و هزینه بهداشت و درمان مصرف‌کنندگان 73 هزار میلیارد تومان در سال است.
صرامی

مدتی پیش گزارشی در روزنامه ایران با عنوان پاک کردن  «شیشه» با دستمال کثیف منتشر شد که راستی آزمایی‌های میدانی ما از چند پاتوق و مراکز کاهش آسیب اعتیاد درباره میزان مصرف شیشه نشان می‌داد میزان مصرف شیشه تغییر محسوسی نداشته و بیشتر معتادان از تک مصرفی به چند مصرفی روی آورده‌اند. این گزارش با واکنش مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر مواجه شد که بر کاهش مصرف شیشه اصرار دارند. روزنامه ایران برای واکاوی نتایج شیوع شناسی مصرف مواد در کشور و اثر‌گذاری برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد با «حمید رضا صرامی» مشاور دبیر کل و مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر و مجری طرح شیوع شناسی مصرف مواد گفت‌و‌گویی انجام داده است که در زیر می‌خوانید.

به نظر می‌رسد نتایجی که از شیوع شناسی مصرف مواد در کشور به‌دست آمده با آنچه در جامعه می‌بینیم تناقض دارد. از طرفی در روش این تحقیق، کارشناس‌های بهزیستی زنگ در خانه مردم را زده‌اند و یکسری پرسشنامه‌هایی را داده‌اند با این مضمون که آیا شما یا اعضای خانواده و آشنایان‌تان در خانواده کسی را دارید که معتاد باشد؟ فکر می‌کنم اساس این سؤال اشتباه است، قطعاً من اگر خودم معتاد باشم ممکن است به خاطر شغلم چنین چیزی را تأیید نکنم. دانشجو یا کارگر هم همین‌طور. از سوی دیگر مردم مصرف گل را راحت بیان می‌کنند اما بعید می‌دانم به مصرف شیشه گردن بنهند حتی اگر کارشناس بهزیستی بگوید این اطلاعات محرمانه است. سؤالی که اینجا پیش می‌آید این است که در ایران از هر10 نفر چند نفر واقعاً این سؤال را صادقانه پاسخ می‌دهند؟
مواد مخدر یک تهدید استراتژیک، چند وجهی و چند سببی است. مطلقاً نباید به این تهدید به شکل فردی، مقطعی و نمونه‌گیری از 11 معتاد در سطح کمپ‌ها و تعمیم آن به کل کشور نگاه کنیم. این نگاه‌های ناقص و سیاه نمایی‌ها همه غلط است به دلیل اینکه وقتی به ماهیت مسأله پیچیده اعتیاد به‌عنوان بخشی نگری، شخصی نگری و فقدان نگرش سیستمی و با یک نگاه هیجانی نگاه می‌کنیم تمام تحلیل‌های ما غلط می‌شود. تمام بحث من این است که هر کس می‌خواهد در حوزه اعتیاد سخن بگوید باید با رویکرد واقع‌بینانه و مبتنی بر شواهد و واقعیت‌های زندگی اجتماعی در کف خیابان سخن بگوید. نتایج شیوع شناسی که ما با حجم نمونه 57 هزار و 450 نفر در سطح مراکز استان‌ها و در هر استان 5 شهرستان شمال، جنوب، غرب و شرق و مرکز استان و همچنین روستاها در سال 1394 انجام دادیم، به‌دست آمده است. در استان‌ها 200 نفر پرسشگر که سه روز آموزش تخصصی دیدند این کار را انجام دادند. اولاً در تحقیق شیوع شناسی از هیچ کسی نام و نام خانوادگی پرسیده نشده چرا که از لحاظ اخلاقی و قانونی مجاز نبوده بپرسد. نکته دوم، بر اساس معیارهای علمی جهان روش خانه به خانه از روش‌های معتبر علمی است. نکته سوم، ما در این موضوع شیوع مصرف را سنجیده‌ایم نه شیوع اعتیاد را.
حرف سر این است چرا آمارها با آن چیزی که مردم مشاهده می‌کنند آنقدر تضاد دارد؟ گویا واقعیت موجود کمی متفاوت به نظر می‌رسد؟
ما آمار اعتیاد را بررسی نکردیم. برای بررسی شیوع اعتیاد از روش ارزیابی سریع سوءمصرف مواد، باید به اورژانس‌ها و مناطق آلوده، زندان‌ها و کمپ‌ها بروید تا عدد اعتیاد به‌دست آید. در این جا شیوع مصرف را در سه وجه می‌سنجیم.اول؛ شیوع مصرف هفته گذشته، ماه گذشته و سال گذشته که به آن شیوع مصرف مستمر می‌گویند.دوم؛شیوع طول عمر که شیوع تجربی و کنجکاوی است این بدان معنا نیست فردی که یکبار در عمرش مواد مصرف کرده آن را معتاد تلقی کنیم. بر اساس ارزیابی سوء اختلالات روان اگر فرد در 11 شاخصی که ارائه می‌کند 3 شاخص آن مثبت باشد اختلال مصرف خفیف دارد.
 3 تا 6 شاخص اختلال مصرف متوسط و اگر از 6 شاخص بالاتر بود اختلال مصرف شدید دارد. بر اساس نتایج این طرح از مجموع 52 میلیون نفر 15 تا 64 سال، 5.4 درصد جمعیت معادل 2 میلیون و 802 هزار و 800 نفر مصرف‌کننده مستمر داریم. بازهم تأکید می‌کنم اینها معتاد نیستند، زمانی من می‌توانم بگویم معتادند که نشانه‌های شناختی، رفتاری و فیزیولوژی در آنها باشد. (شیوع مصرف:درصدی از افراد که در یک دوره معین یک یا چند بار مصرف کنند حاصل این عدد تقسیم بر جمعیت عمومی درصد شیوع مصرف مواد است)
در شیوع شناسی مصرف مواد آیا جامعه آماری 57 هزار نفری برای کشور 80 میلیونی مناسب و قابل تعمیم است؟
نه. این عدد را به جمعیت 15 تا 64 سال می‌توانیم تعمیم دهیم. یعنی 52 میلیون نفر. چون بر اساس مباحثی که سازمان ملل اعلام می‌کند چند نوع تحقیق داریم. یک لایه در جمعیت 15 تا 64 سال، یک لایه در دانش‌آموزان و دانشجویان و یک لایه در کارگران را در نظر می‌گیرند. بنابراین بر اساس اینها باید بگوییم وضعیت‌مان در جامعه جهانی چگونه است. آنچه این تحقیق انجام داد در جمعیت 15 تا 64 است و اجازه نداریم به جمعیت 80 میلیونی تعمیم دهیم. وقتی می‌آییم نمونه را 57 هزار در نظر می‌گیریم براساس فرمول می‌توانیم بگوییم در جمعیت 15 تا 64 ساله کشور نرخ شیوع مصرف 5.4 درصد است که قابل تعمیم به این متوسط گروه است. نکته دوم، گاهی می‌بینیم رسانه‌ها حرف مسئول ستاد راکه اشاره کرده مصرف شیشه کاهش پیدا کرده است راستی آزمایی می‌کنند. برای راستی آزمایی به چند پاتوق سر می‌زنید و مصاحبه می‌کنید اولاً این کار از لحاظ علمی ایراد دارد، از لحاظ حرفه‌ای اعتبار ندارد و سوم در جمعیت معتاد الگوی مصرف را می‌پرسید این شیوع از کل جامعه ایران است.
پس شما قبول ندارید و می‌گویید آنچه درباره مصرف بالای شیشه بین معتادان عنوان شده غلط است اما آیا شما الگوی چند مصرفی را هم بررسی کرده اید؟ و موضوع بسیار مهم دیگر این است در سیاست کلان نظام در بند 6 آمده است جلوگیری از تغییر مصرف از مواد کم خطر به مواد پر خطر. چرا در این مدت درست برعکس برنامه‌های شما اتفاق افتاد. همین آمار 8.1 درصدی مصرف شیشه که خودتان اعلام کردید یا حتی چیزی که من در گزارشم از پاتوق‌ها درباره تغییر الگوی مصرف و مصرف بالای شیشه نوشتم در تضاد با سیاست‌های کلان نظام است.حتی 8.1 درصد شیوع مصرف شیشه نسبت به سال 83 عدد بالایی است. چرا با این همه هزینه‌کرد برنامه‌ها بر خلاف اینها اتفاق افتاد؟
طبق ماده 15 قانون، اعتیاد جرم است بنابراین با ارائه تخمین‌های نزدیک می‌توانیم به واقعیت‌های تعداد مصرف‌کننده‌های مواد مخدر نزدیک شویم. بر اساس اینکه اعتیاد جرم است وقتی از یکی سؤال می‌کنند شما چه مصرف ماده‌ای داشته ای؟ چند بار؟ در چه سنی؟ و بسته به اینکه چقدرشان زن و مرد هستند تحلیل‌ها فرق می‌کند. ببینید تحلیل به ما می‌گوید: بر اساس نتایج شیوع تریاک، شیره تریاک و سوخته تریاک 66.8 درصد که در صدر الگوی مصرف است. حشیش، علف، گرس، ماری جوانا و گل در رده دوم 11.9 درصد و شیشه 8.1 درصد و هروئین 7.1 درصد و کراک یا هروئین فشرده 3.5 درصد است. هر چند اعتیاد جرم است اما وقتی پرسشگر به در منزل رفته و نوع ماده مصرفی را سؤال کرده همان‌گونه که شیشه جرم است گل هم جرم است.
اما در قوانین کیفری مجازات حمل و مصرف گل و ماری جوانا کمتر از شیشه است؟
همان‌طور که هروئین جرم است گل هم جرم است. در قوانین فعلی 30گرم هروئین اعدام است. چطور هروئین را راحت می‌گویند شیشه را نمی‌گویند؟ اتفاقاً بر اساس قوانین جرایم شیشه و هروئین در کیفر یکسان است. اینجا می‌گوید مصرف شیشه 8.1 درصد و هروئین 7.1 درصد است. البته برای حشیش هم جرم داریم. هر کسی این موضوع را بیان کرده که مصرف‌کنندگان مصرف شیشه را پنهان کرده‌اند، غیر علمی است به دلیل اینکه وقتی اعتیاد جرم است همه جرایم مربوط به مواد مخدر جرم است.البته بازهم تأکید می‌کنم پرسشگر ما یک روانشناس و جامعه شناس بوده پلیس که نبوده است.
شما فکر می‌کنید در جامعه ایران که مواد مخدر جرم انگاری شده و آنقدر انگ‌های زیادی نسبت به مصرف‌کننده‌ها وجود دارد یک کارمند و کارگر به خاطرترس از دست دادن شغلش واقعیت‌ها را بیان می‌کند؟
اجازه دهید گام به گام جلو می‌روم. الگوی مصرف مواد در ایران در حال تغییر است. این نکته خیلی مهم است اما معنایش این نیست که شیشه حذف شده است.
یعنی الگوی چند مصرفی را مشاهده می‌کنیم؟
بله. یعنی اینکه تریاک، شیشه، حشیش، هروئین و هروئین فشرده هم داریم. اینها در پاره‌ای از موارد یک شخص الگوی مصرف چندباره و در برخی موارد الگوی مصرفی تک مصرفی داریم. مثلاً در مصرف‌کنندگان مستمر(2 میلیون و 800 هزار نفر) 5 درصد مصرف 3 ماده ترکیبی را دارند. همزمان شیشه و گل و هروئین یا الکل شیشه و گل را با هم مصرف کند.
پاسخ سؤال قبلی را هم ندادید اینکه قرار بود جلوی مصرف مواد کم خطر به پر خطر را بگیرید؟
 اینها را گذاشتم آخر جواب بدهم. شما در گزارش‌تان اشاره کرده‌اید آمار مصرف‌کنندگان زن یا تعداد مراجعین زن یا دختر‌های جوان به این پاتوق‌ها زیاد شده است. اولاً من خدمت شما عرض کنم این تحقیق نیست یک گزارش میدانی است.
 من اینجا هستم تا به سؤالات مهم تری که اتفاقاً از گزارشی که نوشتم استنباط کرده‌ام پاسخ دهید. مثلاً همین افزایش آمار زنان مصرف کننده، دانش‌آموزان و دانشجویان را با چه توجیهی نمی‌پذیرید؟
در تحقیق ملی 0.6 درصد از جمعیت زنان کشور 15 تا 64 سال معادل 156 هزار نفر مصرف‌کننده مستمر داریم. اگر بخواهیم بگوییم آنقدر وضعیت مصرف زنان خراب شده که ما این همه معلم، استاد و دانشجوی زن داریم و معتاد هم نیستند. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم وضعیت زنان بشدت خراب است. اما اعتقاد داریم ورود دختران در حوزه دانشجویان و دانش‌آموزان نگرانی‌هایی را برای ما ایجاد می‌کند. معنای این حرف این است فعلاً آمار زنان مستمر مصرف‌کننده ما 156 هزار نفر است. علاوه بر این میانگین سن شیوع مصرف در کشور در مردان 24 سال و این تلورانس در مردان تا 20 سال است و در زنان 26 سال است البته تا حالا این عدد اعلام نشده است اما یادمان باشد در برخی استان‌ها میانگین شروع مصرف مثلاً در استان سیستان و بلوچستان تا 20 سال هم است یعنی تلورانس سن شروع بین 20 تا 24 سال است. در این بررسی‌ها اعلام می‌کنند وضعیت شیوع مصرف دانشجویان فوق‌العاده زیاد است. در تحقیقی که در سال 94 در دانشگاه دولتی انجام شد نمونه ما 34 هزار نفر بوده است. تلورانس مصرف شیشه در دانشجویان در سال 94 نیم تا یک درصد بوده است و این فوق‌العاده عدد پایینی است.
این ارزیابی شما که مصرف شیشه از رتبه دو به سه رسیده است را چگونه توجیه می‌کنید؟
از سال 84 که مصرف شیشه را در جامعه ایران دیدیم تا پایان مرداد ماه 96 حدود 11 سال بالغ بر 1476 آشپزخانه تولید شیشه در کشور منهدم شده که بالغ بر 17 هزار و 995 کیلوگرم حدود 18 تن شیشه در کشور کشف شده است. شاخص کشفیات به ما نشان می‌دهد اگرچه ما نوساناتی داشتیم اما قابل توجه است در سال 94، 224 و در سال 95، 191 آشپزخانه منهدم می‌شود یعنی نشان می‌دهد برای من تولید‌کننده شیشه انگار نمی‌صرفد. اما بالعکس کشفیات حشیش نشان می‌دهد این ماده در این سال‌ها افزایش پیدا کرده. می‌خواهم بگویم در جامعه جهانی شاخص کشف یک شاخص اندازه‌گیری برای استدلال‌های علمی است. این نشان داد 33 درصد کاهش می‌بینیم اما افزایش کشفیات حشیش نشان می‌دهد گویا الگوی مصرف جامعه تغییر می‌کند؛ در جامعه جهانی ماری جوانا در صدر مصرف است و این تحقیق به تأسی از آن است. بر اساس نتایج سال 96، تحمیل هزینه مصرف، خرید مواد، ترک اعتیاد و خانواده زندانی ناشی از جرایم مواد مخدر و هزینه بهداشت و درمان مصرف‌کنندگان 73 هزار میلیارد تومان در سال است. این را برای نخستین بار به روزنامه ایران می‌گویم.
کدام استان‌ها شیوع مصرف بالا داشتند و وضعیت شیوع مصرف در تهران چگونه است؟
چند استان از متوسط میانگین کشوری نرخ شیوع مصرف‌شان بالاتر است. استان‌های خوزستان، گلستان، چهارمحال و بختیاری، کرمان، فارس، خراسان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان از متوسط نرخ شیوع مصرف مواد در کشور بالاتر است. یعنی اگر 5.4 درصد نرخ شیوع متوسط است این استان‌ها از 5.4 درصد بالاتر است.
نرخ شیوع مصرف مواد در استان تهران از متوسط میانگین به بالا نبوده است؟
 نه. تهران از میانگین متوسط کشور پایین‌تر است. میانگین نرخ شیوع مصرف مواد در تهران 3.52 درصد است.
یعنی 2 درصد از میانگین کشوری پایین‌تر است؟
 بله.
در این شیوع شناسی استان‌ها به سه دسته پرشیوع، متوسط و کم شیوع تقسیم شدند و بودن استان تهران در سطح متوسط به‌عنوان یکی از کارتل‌های مواد مخدر کشور خیلی سؤال برانگیز است! این همه با کامیون مواد به تهران ترانزیت می‌شود، این همه آشپزخانه‌های شیشه را داریم. ملاک طبقه‌بندی استان‌ها گویا پژوهش‌های قبلی بوده؟
من چند نکته را اشاره کنم. برداشت‌هایی که ما انجام می‌دهیم در بسیاری از موارد ممکن است با تخمین‌های علمی متفاوت باشد. جامعه ایران حتی بین متخصصان به یک درد گرفتار شده و آن نگاه بیش آماری است، در پاره‌ای از موارد دوست داریم بگوییم خیلی وضع خراب است، خیلی مصرف بالا رفته است. از مشاهدات فردی نتیجه‌گیری می‌کنید وضعیت اعتیاد خیلی خراب است. یک نگاه کم آماری هم داریم که سعی می‌کند بگوید اوضاع خیلی خوب است. حرف‌های من بر اساس نتایج تحقیق علمی است که تهران 3.2 درصد است.
شما اشاره کردید به آمار آشپزخانه و کشفیات شیشه، من می‌خواهم بگویم در سال 83 مطابق آمارهای اعلام شده حدود 4 میلیون مصرف‌کننده مواد داشتیم و در سال 90 حدود یک میلیون و 300 هزار نفر و دوباره در سال 94 این عدد به 4 میلیون رسیده است. این اشتباه آماری است یا برنامه‌های‌تان تغییر کرده است؟
 چه کسی گفته سال 83، 4 میلیون مصرف‌کننده داشتیم.
شما آمار شیوع شناسی ستاد در سال 83 را بفرمایید.
 در سال 83 شیوع شناسی نشده است. ما چیزی به نام شیوع شناسی در جمعیت عمومی ستاد انجام نداده‌ایم، ممکن است وزارت بهداشت انجام داده باشد.
بالاخره آمار مصرف‌کننده‌ها را که داشتید؟
 چیزی که در آن مقطع مسئولان ستاد اعلام کردند، سال 90 بر اساس ارزیابی سوء مصرف مواد حدود یک میلیون و 325 هزار نفر معتاد داشتیم. این تحقیق را جهاددانشگاهی به سفارش ستاد در 31 استان اما فقط در یک شهر انجام داده است. وقتی مدل‌ها تغییر پیدا می‌کند معانی عوض می‌شود. مجدداً تحقیقی در سال 90 انجام شده که بر اساس سیاست‌های وقت کشور آن عدد هیچ وقت اعلام نشد. اما من آن را به شما ارائه می‌کنم.
 سؤال خودم هم بود که چرا عدد اعتیاد را در سال 90 اعلام نکردند؟
 متأسفانه متولیان وقت یعنی مسئولان ارشد ستاد اعلام کردند این آمار گفته نشود. این آمار در سال 1390 در شهرستان‌های همه استان‌ها، 3 میلیون و 391 هزار و 872 نفر معتاد را نشان می‌دهد. بعد آمدند آمار کم را اعلام کردند. در دولت تدبیر و امید یک اتفاق افتاد، اعلام کردند واقعیت را بگویید، از هرگونه کتمان جلوگیری کنید و شفاف به مردم عدد را بگویید و رهبر معظم انقلاب در جلسات با مسئولان کشور فرمودند: «راحت به مردم بگویید چه وضعیتی دارند.» اگر امروز می‌گوییم 2 میلیون و 808 هزار مصرف‌کننده مستمر داریم شما ممکن است بگویید آیا می‌توانیم با تحقیق سال 90، 3 میلیون و 391 هزار مقایسه کنیم و بگوییم عدد کمتر شده است. اینجا کاهشی را می‌بینیم اما دیگر نمی‌توانیم تعمیم دهیم اما کماکان اعتیاد اولویت اول کشور است.
در سال 94 تعداد مصرف‌کننده‌های مواد مخدر مستمر و غیر مستمر به 4 میلیون رسید یعنی 2 میلیون و 802 هزار نفر مصرف‌کننده مستمر و یک میلیون و 400 هزار نفر مصرف‌کننده غیر مستمر که جمع‌شان حدود 4 میلیون و 400 هزار نفر می‌شود. با توجه به فرمایش خودتان که در سال 94، 2 میلیون و 802 هزار مصرف‌کننده مستمر داشتید می‌خواهم بدانم چه اتفاقی افتاد از سال 83 تا 94 تعداد مصرف‌کننده‌ها دوبرابر شد. مشکل کجا بود؟برنامه‌ها؟
 من به شما می‌خواهم تبریک بگویم. تخصصی این سؤال را می‌پرسید. اساساً اگر می‌خواهید اعتیاد را مهار کنید باید چند اقدام انجام شود. اول؛ اقدامات شناختی: یعنی دائماً وضعیت اجتماعی را مطالعه و بررسی علمی کنید. دوم؛ اقدامات پیشگیرانه: باید دائماً فعالیت‌های آموزشی کنید و برای توانمندسازی اقشار آسیب پذیر اقدام کنید. سوم؛ اقدامات حمایتی: باید اقشار آسیب پذیر را دریابید. چهار؛ اقدامات تنبیهی: باید متخلفین را مجازات کنید. پنجم: اقدامات مشارکتی باید همه افراد را به مشارکت بطلبید و ششم؛ اقدامات درمانی. در سال‌های 83 تا 95 اقدامات پیشگیرانه کشور بشدت مورد بی‌مهری بوده است یعنی در ادبیات ذهنی مدیریت مبارزه به‌طور شفاهی اذعان داشتند پیشگیری اولویت است اما اقدامات پیشگیرانه‌ای که باید روی جمعیت سالم کار کند، نبود. نقش ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اگر متناسب با هم حرکت نکند مشکل ساز است. در ساختار اقتصادی هم مردم با مشکل فقر، بیکاری و تورم مواجه شدند. در ساختار اجتماعی هم توسعه نشاط اجتماعی نبود و هنوز هم نیست در ساختار‌های اجتماعی مؤلفه انسجام، اعتماد، همبستگی اجتماعی و شاخص سرزندگی و مؤلفه سرمایه اجتماعی خوب پرداخته نشد. وقتی در یک جامعه شاخص‌های سلامت اجتماعی مورد توجه قرار نگیرد سیستم هوشمند اعتیاد سوء‌استفاده می‌کند. ما در سال‌های 1384 تا 1392 بشدت در حوزه انسجام، مشارکت، همبستگی و شکوفایی اجتماعی با سلسله مشکلات مواجه شدیم و آهسته آهسته توسعه اجتماعی مورد غفلت واقع شد. نکته دوم طرح‌هایی را تولید کردیم ولی پیوست اجتماعی و فرهنگی ندادیم در نتیجه 56 درصد از دانشجویان می‌گویند ما اصلاً نمی‌دانیم تبعات مصرف چی هست؟ حدود 60 درصد دانش‌آموزان می‌گویند: «ما تبعات مصرف را نمی‌دانیم. 27 درصد دانشجویان می‌گویند: «مصرف یکبار بلاعیب است.» اتفاقاً در حوزه نگرش سنجی هم که از مردم سال 93انجام دادیم دیدیم وقتی این شاخص‌ها کمرنگ می‌شود 17 درصد مردم جامعه تمایل مصرف دارند، 28 درصد نگرش مثبت به مواد دارند. وقتی ساختار خوب کار نمی‌کند، مؤلفه‌های توسعه‌ای عمل نمی‌کند و اتفاقاً سیستم اعتیاد از این فرصت‌ها سوء استفاده
 می‌کند.
سؤال قبلی را بازهم تکرار و تأکید می‌کنم، قرار بود از مصرف مواد کم خطر به پر خطر جلوگیری شود همین 8.1 درصد مصرف شیشه هم بر فرض عدد درستی است اما این عدد نسبت به سال 83 عدد بالایی است چرا با این همه هزینه‌ها بر خلاف آنچه توقع داشتیم برعکس قضیه اتفاق افتاد؟
 در سال 84 مصرف شیشه 3 درصد در سال 90، 26 درصد و در سال 94، 8 درصد شده است منظورتان این است که این تلورانس آخرش وجود دارد و چرا مداخلات جدی صورت نمی‌گیرد؟ اولاً اینکه این تلورانس تعدیل و کنترل شده در حوزه شیشه را هیچ کسی نمی‌تواند رد کند. الان در بسیاری از مراکز می‌گویند سیر مصرف شیشه کنترل می‌شود اما چرا این اقدامات بر اساس سیاست‌های رهبر معظم انقلاب که فرمودند اتفاقی نیفتاده باید بگویم با چند مشکل جدی مواجه هستیم.میزان پوشش افراد در سطح برنامه‌ها خیلی محدود است. به‌طور مثال برنامه‌های پیشگیرانه حدود 10 درصد جامعه را و  اقدامات درمانی حدود 25 تا 30 درصد معتادین را پوشش می‌دهد. وقتی میزان پوشش مداخلات کامل نباشد سبب خواهد شد با تغییر الگوی مصرف و حتی با افزایش سطح مستمر و افزایش سطح تفننی مواجه شویم. این گله را باید بکنم سالانه 70 هزار میلیارد تومان در حوزه مصرف مواد هزینه می‌شود در حالی که کل بودجه کمکی مواد مخدر در مجلس بین 200 تا 250 میلیارد تومان است. این عدد را با 70 هزار میلیارد تومان مقایسه کنید.
شما در جایی از مصاحبه‌های‌تان اشاره کرده بودید طبق تحقیقات ستاد مواد مخدر 17 درصد افراد بالای 15 سال تمایل به مصرف مواد مخدر دارند. از این 17 درصد 5.5 درصدشان مواد مصرف می‌کنند چه برنامه‌ای برای این گروه‌های پر خطر دارید؟ لطفاً برنامه‌های جدید را بفرمایید.
در آموزش و پرورش طرح «نماد» یا طرح مراقبت از نوجوانان در معرض خطر در عرصه آسیب‌های اجتماعی با مشارکت بسیاری از دستگاه‌های کشور انجام می‌شود ولی میزان پوشش نسبت به حجم تحقیق باید افزایش پیدا کند. وقتی می‌گوییم 2.1 درصد دانش‌آموزان متوسط دوم مصرف مواد داشتند معنایش این است باید به همان میزان، میزان مداخلات در سنین پایین‌تر رونق بگیرد. این طرح نماد را برای همه دانش‌آموزان در معرض خطر داریم.
این برنامه برای دانش‌آموزان است، چه برنامه‌ای برای افراد بالای 15 سال بویژه زنان دارید؟ 53 میلیون بین 15 تا 60 سال در خطرند.آیا برای آنها برنامه‌های تفکیکی پیشگیرانه داریم؟
در سطح اداره کل پیشگیری ستاد چندتا مداخله انجام می‌گیرد. مثلاً در سطح خانواده، آموزش سبک فرزندپروری را داریم که بیش از 2.5 تا 3 میلیون والدین این آموزش‌ها را می‌گیرند. این آموزش‌ها سه هدف را دنبال می‌کند: بهبود کارکرد ارتباطی خانواده، کمک به تشکیل ساختار خانواده و پیشگیری از اعتیاد به فرزندان.

فریبا خان‌احمدی

منبع: روزنامه ایران

پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر