دکترسید رامین رادفر در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری اعتیاد (ادنا) میگوید: «هیچکس مصرفکننده مواد به دنیا نمیآید [بهجز تعداد اندک کودکانی که به خاطر مصرفکننده بودن مادرشان مصرفکننده مواد متولد میشوند و داستان جداگانهای دارند] پس آنچه باعث میشود یک فرد مصرفکننده مواد شود، پس از تولد او و در ارتباط با محیط اطراف و خانوادهاش صورت میگیرد. کودک در خانواده و جامعه بزرگ شود و رشد میکند، در اجتماع جامعهپذیر میشود و به مدرسه و احتمالاً دانشگاه میرود و در همین جامعه تبدیل به مصرفکننده مواد میشود. بنابراین نمیتوان همه تقصیرها را به گردن فرد انداخت و گفت او فقط خودش مقصر بوده است.»
به گفته او هیچکس مصرفکننده مواد نمیشود مگر اینکه بخشی از مهارتهای زندگی کردن را نیاموخته باشد. مهارتهایی که باید در خانه و مدرسه به او آموزش داده میشد: « در بسیاری از مواقع کسی مصرفکننده نمیشود مگر اینکه اعتمادبهنفس و عزتنفس اش از بین رفته باشد،یاد نگرفته باشد چطور باید با استرسها و مشکلات زندگی کنار بیاید و مواد در دسترس اش باشد.»
این کارشناس اعتیاد با بیان اینکه در اعتیاد یک فرد، هزار و یک دلیل اثرگذار است، توضیح میدهد: «این دلایل میتوانند روانی، اجتماعی، معنوی یا زیستی باشند. بنابراین اعتیاد یک بیماری چندعاملی است و اصلاً نمیتوانیم بگوییم که فرد مصرفکننده تنها مقصر است. شاید حتی بتوان گفت او کمترین تقصیر را در این میان بر گردن دارد.»
او در پاسخ به این سئوال که چرا برخی از مصرفکنندگان مواد، بزهکار میشوند؟ میگوید: «به دلایل بسیار منطقی. اولین دلیل اینکه به پول احتیاج دارند اما پول ندارند و از آنجایی که از نظر زیستی شدیداً به مواد نیازمندند و به احتمال زیاد یا توان کار کردن ندارند یا به آنها کار نمیدهند، چارهای ندارند جز اینکه از راههای غیراخلاقی یا غیرقانونی پول مورد نیاز را تأمین کنند چون برای بقایشان به مواد نیاز دارند.»
به گفته او انگ زدن به بیمار گرفتار اعتیاد باعث میشود که بیماری او تشدید شود و راه درمان ناهموارتر: «در چنین شرایطی اگر دولت و شهروندان هم شروع کنند به انگ زدن به مصرفکنندگان و مدام این صدا در جامعه به گوش برسد که مصرفکننده مواد بزهکار است، خلافکار است، چه اتفاقی میافتد؟ آیا مصرفکننده مواد دیگر بزه و خلاف نمیکند؟ با اطمینان میتوانم بگویم که این صداها تأثیر معکوس خواهند داشت و نه تنها آمار بزهکاری آنها کاهش نمییابد بلکه باعث میشود که انگ و تبعیض علیه این گروه اقلیت افزایش پیدا کند و واکنش طبیعی گروههایی که علیه آنها انگ و تبعیض ایجاد میشود این است که خودشان را پنهان کنند و کمتر برای درمان مراجعه کنند در نتیجه مشکلات بیشتر شود.»
رادفر ادامه میدهد: «حال اگر این بیماری به مرحلهای برسد که تصمیم بگیرد مصرف مواد را کنار بگذارد، آیا راه برای او هموار است؟ پاسخ به این سؤال منفی است. چون خدمات درمانی مناسب و ارزانقیمت معمولاً در دسترس نیست. همین مشکل باعث میشود که یک چرخه معیوب در جامعه اتفاق بیفتد.»
به گفته او این انگ زدنها و این طرز تلقی نسبت به مصرف کنندگان مواد هیچ مشکلی را حل نمیکند: «تاریخ به ما نشان داده است که هر زمانی با گروههای اقلیت اینگونه رفتار شده است، هیچ مشکلی حل نشده است. انگ و تبعیض فقط وضعیت را بحرانیتر میکند.»
این کارشناس حوزه اعتیاد با بیان اینکه رسانهها و مسئولان نباید در صحبتهای خود در کنار نام مصرفکننده مواد الفاظ و کلمات نادرستی استفاده کنند، میگوید: «این انگ زدنها پیامدی جز این ندارد که فرایند درمان این افراد را پیچیدهتر میکنند و باعث میشوند که افرادی که نیازمند درمان هستند خود را پنهان کنند و برای درمان مراجعه نکنند. با این وضعیت هم نه تنها مشکل اعتیاد در جامعه حل نمیشود بلکه هر روز وضعیت بغرنجتر میشود.»
رادفر ادامه میدهد: «اگر در جامعهای این باور رایج شود که بیماران گرفتار اعتیاد، افرادی هستند که باید از آنها دوری کرد چون به بقیه جامعه ضرر میرسانند و اگر این باور رسمی شود و این صدا از تریبونهای دولتی هم به گوش برسد، طبیعی است که آنها خودشان را پنهان میکنند و برای درمان مراجعه نکنند.»
او با توضیح اینکه همه در معرض خطر اعتیاد قرار دارند و هیچکس نمیتواند بگوید که من مصون هستم، میگوید: «کسانی که نوک تیز خنجر انتقاد را به سمت مصرفکننده مواد نشانه رفتهاند، آیا میتوانند تضمین کنند که خودشان، فرزندانشان یا بستگانشان هرگز گرفتار اعتیاد نمیشوند؟ اگر میتوانند تضمین بدهند، آن وقت حق با آنها، بیایند و انگ بزنند.»