سید حسن موسوی چلک در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری اعتیاد (ادنا) میگوید: «هدف از راهاندازی اورژانس اجتماعی در سال 1378 و بعد از آن گروههای اجتماعمحور پیشگیری از اعتیاد تحت عنوان CBO جایگزینی مداخلات اجتماعی بهجای مداخلات انتظامی بود. این شواهد نشاندهنده آن است که توجه به رویکرد اجتماعی در کنترل کاهش آسیب های اجتماعی از سالها قبل مورد توجه بوده و تلاش شده است بستر مناسب برای این مسئله فراهم شود؛ اما متأسفانه همیشه در حوزه آسیبها رویکرد سیاسی، امنیتی، قضایی و انتظامی حاکم بوده و همین مسئله باعث شده است که نتیجه درست حاصل نشود.»
او با اشاره به اینکه در سال گذشته مسئله اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر از سوی دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر مطرح شد، میگوید: «بازگشت دوباره به رویکرد اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر، انتخاب هوشمندانهای بود چون در حوزه آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، بدون بسترسازی برای مشارکت مردم نمیتوان راه بهجایی برد.»
این استاد دانشگاه بر این اعتقاد است که برای عملیاتی کردن این رویکرد چند مؤلفه نیاز است که متأسفانه هنوز بهطور جدی به آنها توجه نشده است: «نباید با رویکرد انتظامی، قضایی و امنیتی به موضوع آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد بنگریم اما هنوز این باور نهادینه نشده است. همچنین از ظرفیتهای سیاستگذاری برای تحقق این مؤلفه بهره نبرده ایم، یعنی تغییری در قوانین و سیاستگذاریهای کلان در حوزه اعتیاد مشاهده نشده است حتی هنوز بخشهایی از سیاستهایی که در سال 1385 توسط مقام معظم رهبری در حوزه مواد مخدر اعلام شد، اجرایی نشده است. استفاده نکردن از مدیران متخصص در حوزه مواد مخدر و نبود هماهنگی بین بخشی از دیگر مؤلفههایی است که به آنها توجه نشده و به همین جهت راه رسیدن به هدف را ناهموار کرده است.»
موسوی چلک ادامه میدهد: «علاوه بر این مؤلفهها باید برنامهریزیهایی برای مشارکت اجتماعی مردم نیز انجام شود؛ زیرا تا زمانی که سرمایه اجتماعی در جامعه افزایش نیابد، مردم در فعالیتهای اجتماعی شرکت نمیکنند. مسئله مواد مخدر هم جزو مواردی است که مردم بهطورکلی کمتر تمایل دارند در آن وارد شوند؛ مثلاً در حوزههایی مثل زنان، معلولان، کودکان یا سالمندان تمایل مردم برای مشارکت بیشتر است اما در حوزه اعتیاد تمایل همیشه کمتر بوده است بااینحال در یک سال گذشته در این زمینه هم اقدامات مناسب انجام نشد.»
او با بیان اینکه گفتن اینکه باید در حوزه مواد مخدر رویکرد اجتماعی داشت، مشکلی راحل نمیکند، میگوید: «باید در عمل هم بتوان این ایده را پیاده کرد. مهمترین عاملی هم که در عملی شدن این ایده میتواند کمک کند و در واقع شاهکلید آن بهحساب میآید، افزایش سرمایه اجتماعی است چون با افزایش سرمایه اجتماعی میتوان امیدوار بود که مردم در این حوزه مشارکت بیشتری داشته باشند.»
او در پاسخ به این سؤال که افزایش سرمایه اجتماعی چطور محقق خواهد شد، میگوید: «اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مشارکت اجتماعی سه عامل اصلی و تعیینکننده برای افزایش سرمایه اجتماعی است. وقتی این سه عامل تغییر مثبتی نداشته باشد و حتی رو به کاهش باشد، نمیتوان انتظار داشت که سرمایه اجتماعی افزایش یابد.»
موسوی چلک بر این اعتقاد است که زمان زیادی لازم است تا سرمایه اجتماعی در جامعه افزایش یابد و با قانون و پول و بخشنامه نمیتوان این شاخص را بالا برد. سرمایه اجتماعی در طی زمان و در صورت مساعد بودن شرایط عمومی جامعه دستخوش تغییر میشود.
او از ناهمواری راه برای اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر هم گلایه دارد و میگوید: «با نگاه و تفکر انتظامی، عدم بهرهگیری از مدیران متخصص و یا بستن دست و پای مدیران شایسته برای انجام امور، سیاستگذاری غلط، نپذیرفتن نقدهای کارشناسی نمیتوان انتظار داشت که اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر به این زودیها عملی شود. بنابراین برای سروسامان دادن ظاهری به امور راهی جز اجرای ماده 16 قانون مبارزه با مواد مخدر باقی نمیماند که آن هم ناوفق است.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با انتقاد از رویکرد مسئولان نسبت به درمان اعتیاد میگوید: «در اوایل انقلاب سختگیریهای زیادی برای درمان معتادان انجام میشد و روشهای قهرآمیز و زور و اجبار برای درمان آنها استفاده میشد اما وقتی به گذشته برگردیم و نگاهی به تاریخ بکنیم میبینیم که هیج کدام از این شیوهها و روشها نتیجهبخش نبوده و نهتنها هیچگونه کاهشی در زمینه آمار اعتیاد و فروش مواد مخدر نداشتهایم بلکه در این حوزهها با افزایش چشمگیر ه داشتهایم. اینجاست که باید بگوییم آزموده را آزمودن خطاست و باور کنیم که استفاده از زور و اجبار در حل آسیبهای اجتماعی جواب نمیدهد و نمیتوان با این شیوه مشکلات را مدیریت کرد. مقام معظم رهبری هم در فرمایشات خود تأکید کردهاند که باید با اندیشه و فکر به جنگ این مشکلات رفت اما بااینحال بازهم شاید هستیم که بیشتر بودجه مبارزه با مواد مخدر در بخش مقابله هزینه میشود و میزان بسیار اندکی به بخش پیشگیری و مشارکت اختصاص داده میشود.»
او ادامه میدهد: «وقتی بیشترین میزان بودجه در بخشهای مقابله و درمان با رویکرد ماده 16 قانون مبارزه با مواد مخدر هزینه میشود میتوان به این نتیجه رسید که تفکر و رویکرد مسئولان هنوز انتظامی است.»
موسوی چلک توضیح میدهد که چیزی به نام درمان اجباری معنا ندارد و محکوم به شکست است اما بااینحال بخش عظیمی از بودجههای حوزه مواد مخدر در این بخش هزینه میشود: «وقتی بیماری به صورت داوطلبانه برای درمان اقدام میکند، فقط 10 درصد شانس بهبودی دارد و در 90 درصد موارد لغزش اتفاق میکند در چنین شرایطی چرا مسئولان به درمان ماده 16 ای دلخوش کردهاند درحالیکه تجربه به آنها هم ثابت کرده است که اینگونه درمانها محکوم به شکست است.»
او میگوید: «به جای این همه هزینه کردن برای درمان اجباری باید ارائه خدمات کاهش آسیب بهصورت محله محور در دستور کار قرار گیرد.»
به اعتقاد رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، با وجود تمام تلاشهای نیروی انتظامی که باید قدردان آن هم باشیم اما نمیتوان هیچگاه جلوی مافیای مواد مخدر را گرفت، بنابراین باید بپذیریم که اعتیاد همیشه در ایران خواهد بود و نمیتوان جلوی ورود مواد را به کشور گرفت و باید این واقعیت تلخ را پذیرفت؛ اما از طرف دیگر باید به دنبال بهترین راهکارها برای مدیریت این مشکل بود بنابراین باید تصمیمگیریها و سیاستگذاریها با رویکرد اجتماعی و با دانش و آگاهی و برنامهریزی و مبتنی بر شواهد انجام شود. استفاده از مدیران آگاه، باتجربه و دلسوز در این حوزه اهمیت زیادی دارد. باید تلاش کرد که مشارکت مردم را در این حوزه افزایش داد و به این باور رسید که در کوتاهمدت نمیتوان نتایج مناسبی در این حوزه به دست آورد و برنامهریزیها باید بلندمدت باشد.
او میگوید: «در حال حاضر زیرساختهای فکری برای اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر در کشور وجود ندارد و تا زمانی که این مشکل حل نشود، اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر محقق نمیشود.»
پایان پیام