پایگاه خبری اعتیاد

کد خبر 2154
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۰۴
اندازه متن

شهرداری تمام شیشه ای و مدیریت آسیب های اجتماعی

بهاره آروین

با هر دیدگاه نظری که به آسیب های اجتماعی بپردازیم، نمی توان انکار کرد که سیاستگذاری، برنامه ریزی و مداخله در سطوح خرد تا کلان آسیب های اجتماعی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، نه تنها به این دلیل که سیاست ها و مداخله های نامناسب می توانند به تشدید وضعیت آسیب زا، یا ظهور آسیب های جدید بینجامند، بلکه با این استدلال که سیاستگذاری ها و مداخله های مرتبط با امور اجتماعی ای که آسیب تلقی می شوند - مثل فقر، رشد نابه سامان حاشیه های شهری، گسترش تکدی گری، اعتیاد جوانان، بی خانمانی، کار کودکان، دستفروشی و مانند آن-  عموما بخش هایی از جمعیت جامعه را هدف قرار می دهد که جزو گروه های آسیب دیده و یا در معرض آسیب به شمار می آیند، یعنی کسانی که صدایشان در جامعه کمتر شنیده می شود، و بر کسی پوشیده نیست که به چه راحتی می توان به اسم منافع و مصالح جمعی، حقوق انسانی و مدنی این بخش از جامعه را نادیده گرفت.

یک موضوع اصلی و محوری در پرداختن به هر مساله اجتماعی، ارائه ی تعریفی مشخص از صورت مساله است، که بر اساس آن بتوان راه حل های مناسبی برای آن مساله جستجو کرد. بدیهی است که تعریف ما از صورت مساله تعیین کننده ی نوع پاسخ ما به آن خواهد بود و هر سازمان و نهادی بر اساس تعریفی که پذیرفته است به مساله مورد نظر می پردازد.

اینکه تا چه حد ورود به حوزه ی آسیب های اجتماعی در حیطه وظایف و اختیارات شهرداری است چندان روشن نیست، با این حال شهرداری تهران در 12 سال گذشته فعالیت های زیادی را در این حوزه آغاز کرده است، به طوری که در بعضی موضوعات خود را رقیب سازمان هایی مانند بهزیستی می داند. سوال اینجاست که تعریف شهرداری از آسیب های اجتماعی چیست؟ و با چه رویکردی در این حوزه به فعالیت می پردازد؟ آیا رویکرد اتخاذ شده و مداخله هایی که بر اساس آن رویکرد طراحی شده اند با مطالعات و شواهد علمی تایید می شوند، یا بر اساس یک دیدگاه ایدئولوژیک مناسب تشخیص داده شده اند؟ آیا رویکرد شهرداری به آسیب های اجتماعی با سیاست های کلی کشور و برنامه های توسعه هماهنگی دارد؟ آیا مداخله هایی که برای پاسخ به آسیب های اجتماعی توسط شهردای طراحی و اجرا شده است با فعالیت های سایر دستگاه های متولی از جمله سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، ستاد مبارزه با مواد مخدر و مانند آن ها مغایرتی ندارد و در کار آنها اخلالی ایجاد نمی کند؟ یا شهرداری تهران به صورت مستقل و خودمختار رویکرد خاص خود را اتخاذ کرده و به سلیقه خود در این حوزه عمل کرده است؟ آیا هزینه هایی که در این امور صرف شده است تاثیرات قابل قبولی در جهت بهبود و مدیریت وضعیت آسیب داشته است؟ این مهم است که چه کسانی، با چه تجارب و تخصص هایی و با چه رویکردی در مورد مداخله های بزرگ و پرهزینه در حوزه آسیب های اجتماعی تصمیم می گیرند، آیا فرآیند تصمیم گیری و عاملان آن در معرض افکار عمومی، یا حتی در معرض پاسخگویی به متخصصان و کارشناسان خارج از شهرداری قرار دارند؟

با توجه آثار قابل مشاهده ی مواجهه شهرداری تهران با آسیب های اجتماعی، که عموما با اصطلاح سامان دهی بیان می شود، به نظر می رسد صورت مساله برای شهرداری زیبایی مبلمان شهری است که با حضور متکدیان، معتادان متجاهر، کودکان دستفروش، دستفروشان مترو و معابر خدشه دار می شود، و راه حل مدیریت مساله هم ممانعت از حضور این گروه ها در فضای شهری و سامان دهی آنها در مراکز اردوگاهی مانند سامان سراها، مددسراها، بهاران ها و ... است. البته این گزاره تنها در حد فرضیه ای برآمده از مشاهده محدود می ماند، و با توجه به حاکمیت اصل محرمانه بودن اطلاعات و عدم شفافیت در فرآیندهای تصمیم گیری و اجرا، راهی برای ارزیابی دقیق و مشخص این ادعا برای یک محقق مستقل وجود ندارد.

به فهرست سوال های بالا می توان سوالات دیگری نیز افزود که از نظر اهمیت کمتر نیستند: همکاران پروژه های اجتماعی شهرداری به خصوص پروژه های مربوط به آسیب های اجتماعی چه افراد و سازمان هایی هستند و چه تخصص و تجربه هایی دارند؟ روند انتخاب این همکاران چگونه است و با چه معیارهایی صلاحیت آنها سنجیده می شود؟ بودجه هایی که هر سال از سوی شهرداری برای حمایت از سازمان های مردم نهاد و نهادهای مدنی در نظر گرفته می شود بر  اساس چه معیارها و ملاک هایی، در چه حوزه هایی و به چه اولویت هایی اختصاص می یابد؟

مساله این است که در حال حاضر به دلیل نبود شفافیت لازم در خصوص طرح های اجتماعی شهرداری، در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به بودجه، فعالیت های کارشناسی، نبود نتایج عملکرد شفاف، و در دسترس نبودن نتایج ارزیابی این پروژه ها، دستیابی به پاسخ این سوالات ناممکن به نظر می رسد. به راحتی می توان تصور کرد که در غیاب هرگونه شفافیت و پاسخگویی در برابر تصمیمات و عملکرد، فعالیت در حوزه ی آسیب های اجتماعی می تواند به چه نتایج احتمالی ای منجر شود.

شهرداری تمام شیشه ای جایی است که در آن اطلاعات مربوط به پرسش های بالا نه تنها اسناد محرمانه تلقی نمی شوند بلکه حق هر شهروند است که این امکان را داشته باشد که درباره ی شیوه های مدیریت مسائل اجتماعی شهر خود اطلاعات دقیقی کسب کند، و بتواند با سازوکارهای دموکراتیک بر فرآیندهای تصمیم گیری تاثیر گذار باشد.  در شهرداری تمام شیشه ای است که طرح های عقیم و پرهزینه ای مانند طرح "مراکز کار و زندگی بهاران" که برای سامان دهی هزاران مصرف کننده مواد متجاهر، در تهران ساخته شدند، به دلیل مغایرت با حقوق شهروندی گروه هدف آن، و تایید نشدن با شواهد علمی، مجال اجرایی شدن نمی یابند.  

 بهاره آروین


پایان پیام
بازنشر
ارسال نظر