مبالغه کردن در ارائه آمار خام و تحلیل نشده در حوزه آسیبهای اجتماعی و بحرانی و نامعمول جلوه دادن اوضاع تنها باعث وحشت جامعه و بخصوص سراسیمه شدن سیاستمداران میشود و موجب میگردد مردم به جای همدلی و همکاری با آسیب دیدگان نیازمند کمک، از آنها بگریزند یا آنها را از فضای امن جامعه طرد کنند و فراری دهند و مسئولین نیز با رویکرد «مدیریت بحران» به حل مسائلی که ریشههای چند ده ساله [آن هم در حوزههای متنوع] دارند، بپردازند و به جای اتخاذ راهکارهای کارشناسی شده بلندمدت، تلاش کنند با طرحهای مقطعی و بعضاً هیجانی وضعیت را به حالتی که فکر میکنند طبیعی است برگردانند؛ غافل از اینکه شرایط امروز در زمینه آسیبهای اجتماعی و بهویژه اعتیاد، نتیجه طبیعی و قابلانتظار عواملی مانند وضعیت دموگرافیک، تغییر ترکیب جمعیتی از روستانشین مولد به حاشیهنشین بیکار و شهرنشین مصرفکننده، گذار فرهنگی از دوره سنتی به شبه مدرن و مدرن، تلاطمات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نظایر آن است که اگر در هر کشور دیگری هم وجود داشته باشند چنین وضعیتی را از حیث فراوانی و کیفیت انواع آسیب ایجاد خواهند کرد.
ما به جای آنکه خود را تافته جدا بافته از سایر کشورها بدانیم بهتر است از تجربیات دیگران در مدیریت انواع آسیبها درس بگیریم و در عوض طرح بیفایده اعداد و آمار خام و پرابهام در رسانههای عمومی، به تولید و تحلیل اطلاعات صحیح و کاربردی
و سپس بررسی آن در مراکز آکادمیک و تخصصی بپردازیم و تلاش کنیم اطلاعات و آمار به برنامههای مبتنی بر شواهد و قابل ارزیابی تبدیل و حتماً اجرا شوند.
برخلاف تصور بعضی از افراد و مسئولین، ارائه آمار در رسانهها آن هم در قالب مصاحبه درحالی که کارشناسان و متخصصین به گزارشهای اصلی دسترسی ندارند و امکان نقد متدولوژیک تحقیقات صورت گرفته برایشان مهیا نیست، نشانه شفافیت در ارائه اطلاعات نیست و از طرف دیگر این سؤال را ایجاد میکند که پس چرا باوجود اینهمه آمار رنگارنگ و هشداردهنده، تغییر عملی در سیاستها و اقدامات صورت نمیگیرد و همچنان همان رویکردهای کهنه حذف صورت مسأله، نظیر جمعآوری آسیب دیدگان در دستور کار است.
دکتر علی شفیعی، کارشناس حوزه اعتیاد
منبع: روزنامه ایران
پایان پیام