طی سالهای گذشته موارد زیادی از ناخالصیهای مواد مخدر وجود داشته و اعلام شدهاند و همچنین هشدارهای زیادی درباره مرگومیر معتادان به دلیل استفاده از مواد دارای ناخالصی داده شده. اما موضوع این است که پزشک قانونی هیچ وقت نتوانسته تجزیه و تحلیل مرگومیر معتادان را که سالیانه بین ٢ تا٣هزار نفر اعلام میشود، ارایه دهد و تنها به آمار و عدد اشاره کرده است؛ در حالیکه مواردی را داشته و داریم که در اثر ناخالصی مواد مخدر فوت کردند و کارشان به پزشک قانونی نرسیده و جزو آمار نبودهاند. حتی ممکن است ناخالصیهای مواد مخدر در طول زمان برای آنها مشکلات جسمی ایجاد کرده و به مرور منجر به مرگ شوند. در نتیجه پزشکی قانونی باید بتواند علت مرگومیر معتادان را تجزیه و تحلیل کند تا با بررسی روند تغییرات بتوانیم در مورد تأثیر ناخالصیها صحبت کنیم.
سرب شایعترین ناخالصی است که در تریاک وارد میکنند. زمانی از آرد بهعنوان یک افزودنی استفاده میکردند و همچنین قرصهایی به آن اضافه میشد که همراه با افزایش حجم، اثرات تریاک کاهش پیدا نکند و مورد پسند مصرفکننده قرار بگیرد؛ اما اینها مسمومیت نداشتند و به صورت اپیدمی درنیامده بودند. موج جدیدی که درخصوص افزایش سرب به تریاک پدید آمده نیز موجی بود که درباره آن مستندات دقیق و مطمئنی از سوی دانشگاهای علوم پزشکی و پزشک قانونی اعلام نشده است. در اینجا قصد ندارم قضیه را زیر سوال ببرده یا پیچیده کنم؛ اما ابهامات زیادی وجود دارد ازجمله اینکه همانطور که عدهای در مورد مراجعه مصرفکنندگان تریاک آلوده به سرب خبر دادهاند، عدهای دیگر در مورد شربت تریاک هم وجود سرب را طرح کردند. در کنار آن هیچ وقت نفهمیدیم تریاکهایی که توسط نیروی انتظامی کشف میشود اگر برای استفاده کمپانیهای داروسازی فروش میرود، آلوده به سرب بودهاند یا خیر. اینکه تمام تریاکهای بازار آلودگی به سرب دارد نمیتواند مستندي دقیق و درست باشد. در گذشته هم قاچاقچیان و خردهفروشان از اضافه کردن سرب به تریاک بهعنوان یک شیوه برای افزایش حجم آن استفاده میکردند. همچنین در مورد شیشه هم این مسأله وجود داشته بهطوری که پیشسازهای تولید شیشه هم در سطح بالا خیلی گران و کمیاب شده و شایعاتي مبنی بر استفاده از پیشسازهای دیگر مانند چنته و مواردی مثل آن در سطح معتادان به گوش رسيد. در موارد خیلی نادر مشکلاتی در مصرف شیشه بهخصوص مشکلاتی در حنجره مصرفکننده مشاهده شد، اما چندان به شکل اپیدمی بالا وجود نداشت. در مورد مصرف سرب هم در تریاک همین موضوع وجود دارد و زمانی میشود به صورت دقیق و درست تصمیمگیری کرد که شواهد دقیق آماری حداقل برای پژوهشگران و متخصصان حوزه ارایه شود؛ اما تأکید میکنم به دادههایی نیاز داریم که وظیفه پزشک قانونی کشور است و سازمان پزشکی قانونی باید دادههای دقیقی از دلایل مرگومیر به صورت سالیانه و ماهیانه و تجزیه شده همراه با دلایل ارایه دهد.
مساله مهم اینجاست که رفتار مصرفکننده مواد مخدر با این گونه اطلاعرسانیها و هشدارهای رسانهای تغییر زیادی نمیکند. موضوعی که بیشتر در تغییر رفتار و الگوی مصرف میتوانیم مشاهده کنیم، تغییرات در قیمتهاست. تأثیرات اقتصادی بیشترین تغییر در نوع مصرف و الگوی آن را دارد. یکی از نگرانیهای ما در مورد رسانهای کردن موضوع سرب در تریاک و هیاهوهای زیاد پیش از ارایه مستندات دقیق این است که چه تضمینی وجود دارد با این هیاهوها مصرفکننده تریاک را به سمت هرویین سوق ندهیم؟ بنابراین هرگونه مداخله و اطلاعرسانی در سطح کشور باید هوشمندانه و با محاسبات دقیق در مورد بازخورد مصرفکننده صورت گیرد. مداخلات اشتباه میتواند باعث شود که مصرفکننده را به سمت الگوهای پرخطر سوق دهیم. هدفمان شاید این است که مصرفکننده را به سمت درمان یا داروهای نگهدارنده ببریم اما اینکه واقعا در سطح خرد هم این اتفاق میافتد یا نه جای تأمل و پژوهش دارد. تغییر به این سادگی نیست و نباید درباره این اقدامات و اطلاعرسانیها سادهانگاری کنیم؛ چون ممکن است نتیجه معکوسی داشته باشد و ناگهان باعث شویم به سمت مواد پرخطر مانند هرویین بروند.
عباس دیلمی زاده ، مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره
منبع: روزنامه شهروند
پایان پیام